در بازاریابی گردشگری، معمولاً مکانها در ذهن گردشگر به گونهای ترسیم میشود که دارای خصوصیات منحصربهفردی است. این ترسیمِ ذهنی زمانی قوت بیشتری میگیرد که برای وی وانمود شود که در این مکان وقایعی رخ میدهد که بهخاطر اصالت منحصربهفرد بودن آنها تکرارناپذیر هستند.
مَک کنِل معتقد است گردشگران بهدنبال تجربیاتی فراتر از وضعیت معمول هستند؛ یعنی فرار از یکنواختی زندگی روزمره در جستجوی مکانها و فرهنگهایی که با اصالت خود مفهومی متفاوت از آنچه در زندگی روزمره تجربه میکنند به آنها عرضه کنند. اصالت عاملی در گردشگری است که جاذبه خلق میکند و با بازآفرینی سنتها وجه تمایزی از سایر مکانها میسازد، گردشگر ممکن است یک رویداد را اصیل بپندارد در صورتیکه آن رویداد طراحی شده که این گونه به نظر برسد. موقعیت معکوسی نیز ممکن است به وقوع بپیوندد که آن را کهِن 1998 ردِّ اصالت مینامد یعنی زمانی که گردشگران، دربارۀ واقعی بودن رویداد یا خالق آن دچار شک میشوند. به عبارت دیگر زمانی که گردشگر با آموزههای خود و از دریچۀ نگاه فرهنگی خود به فرهنگ جامعۀ مقصد مینگرد، پدیدۀ موردمشاهده را اصیل نمیپندارد و به آن شک میکند. بنابراین، تفسیر گردشگر از اصالت اهمیت زیادی در انگیزش گردشگر برای انتخاب مقصد دارد. موسیقی میتواند بهعنوان یکی از فاکتورهای اصالت و یا هویتبخشی به یک مکان در بازاریابی لحاظ شود. به هر حال بسیاری از مقاصد مهم گردشگری، بدون ارتباط با سبکهای موسیقی خاص و یا چشمانداز موسیقایی، و یا حتی با دارا بودن موارد شک برانگیز برای گردشگران توانستهاند گردشگری موسیقی را در خود به وجود آورند.
گردشگری میتواند نقش مؤثری در پویایی موسیقی یک منطقه داشته باشد. از سویی پویایی موسیقی یک منطقه میتواند در جذب گردشگر نقش مهمی را ایفا کند.
تماشای اصالتها برای بسیاری از افراد جزو تجربههای شیرین گردشگری است، با این وجود مورد پسند بودن سبکی خاص از موسیقی در مقاصد گردشگری ممکن است خلاقیت را در بخش موسیقی از بین ببرد. گردشگران در مواجهه با موسیقی در مقصد مانند یک شمشیر دولبه عمل میکنند، یعنی همان قدر که ممکن است باعث پویایی و خلاقیت شوند ممکن است انگیزۀ خلاقیت را از هنرمندان بگیرند. بیشتر گردشگران خارجی به ماهیت موسیقی بومی یک منطقه آشنایی کامل ندارند و این ممکن است در اجراهای مکرر هنرمندان را بدان سو بکشد که به اجرای فقط پوستهای از موسیقی برای سرگرمی گردشگران بپردازند که در بلندمدت باعث از بین رفتن اصالت و خلاقیت میشود.
اگر اصالت را آمیزهای از خلاقیت و سنت بدانیم. با هویتبخشی مقصد بهوسیلۀ سبک و یا نوایی خاص از موسیقی بُعد خلاقیت از میان خواهد رفت و نوعی از موسیقی بیروح در محل جریان خواهد یافت.
اعتبار در موسیقیهای سنتی تا حدی وابسته به احساس گردشگر است به گونهای که تصور کند آن موسیقیها یا شیوهی اجرای آنها از دلِ تاریخ برآمده است. البته گردشگر فعالیتهایی را نیز که برای ایجاد مجدد اثر موسیقی در زمان کنونی بهوسیلۀ بازسازی رویداد اصلی یا مورد شبیه آن شنیده میشود را نیز ارزشمند میشمارد. بر این اساس همانگونه که گفته شد، اعتبار یک اثر بسته به نظر مخاطبان است و معمولاً گردشگران نغمهها و سبکهای قدیمی و آشنا را بیشتر میپسندند.
تداوم سنّتها و ابداع
در صنعت گردشگری، رفتارِ ارائهکنندگان خدمات، با آموزش استانداردسازی میشود. با ورود گردشگر به یک ناحیه، درحقیقت خریدار جدیدی برای هنر هنرمندان بومی اضافه میشود که این امر تأثیر مثبتی بر حفظ و تداوم فعالیت آن هنرمندان خواهد داشت. شایان ذکر است که مخاطبان موسیقی بین دو نوع موسیقی تصنعی که صرفاً مقاصد اقتصادی را دنبال میکند و موسیقی بومی که نمایانگر فرهنگ یک حوزۀ جغرافیایی است تمایز قائل میشوند. برای احیای سنتها راهکارهای زیادی وجود دارد. موارد مطروحه در زیر برخی از این راهکارهای مؤثر را به نمایش میگذارد:
- تصنیف و اجرای نغمههایی سنتی در فضاهای گردشگری؛
- استفاده از پوشش محلی؛
- استفاده از گویشها و زبانهای محلی در موسیقی ارائهشده به گردشگر؛
- اجرای رفتار خاص نوازنده و خواننده در زمان اجرا، بهعنوان نواختن به حالت ایستاده توسط عاشقهای آذری؛
- اجرای رقصهای محلی در مناطق گردشگرپذیر و تأکید بر حرکات خاص مربوط به همان منطقه؛
- گنجاندن برنامۀ موسیقی و رقص محلی بهعنوان بخشی از خدمات بستۀ سفر، که
- محل برنامۀ آن میتواند توسط هتل، خطوط حمل و نقل، تورگردان و یا شهرداری شهرهای مقصد تأمین شود؛
- حمایت از برگزاری موسیقی محلی، از طریق وضع قوانین حمایتی و یا پرداخت یارانه؛
- بهرهبرداری از بخشهای ذینفع گردشگری مانند هتلها رستورانها و فروشگاهها و همچنین سازمانها مسئول بهعنوان حامی در فعالیتهای موسیقیایی؛
- اعطای اختیار و نظارت بر جامعه و تشکلهای محلی برای پاسداشت از سنتهای محلی و حذف بدعتهای ناپسند در سنتهای محلی در ارائۀ رقص محلی و موسیقی و همچنین توجیه گردشگر درزمینۀ ارج نهادن به این حق جامعۀ محلی. بهعنوان مثال در چهار محال و بختیاری درهنگام عروسیها اجازۀ عکاسی و فیلمبرداری از زنان طایفه که لباسهای محلی رنگارنگ پوشیدهاند، به گردشگران داده نمیشود. این آموزش یا اطلاعرسانی میتواند از طریق بروشور در محل و یا با تذکرات راهنمایان تور همراه با گروهها، انجام شود.
- اجرای منظم و هفتگی برخی از مراسم، مانند موسیقی کار یا عروسی با لباسهای محلی برای گردشگرا ترغیب جوامع محلی برای تبدیل شدن به موزۀ زنده موسیقی با تاکید بر ظرافتها و تنوع موسیقایی، با راهکارهای اجرای منظم و هفتگی، استفاده از لباس و مظاهر سنتی برای ارتقای اقتصادی جوامع کوچک محلی؛
- از ترکیب سبکهای موسیقی مختلف میتوان ارتباط میان فرهنگی و میان مکانی در حوزۀ گردشگری خلق کرد.
در حوزۀ مطالعات گردشگری و بهمنظور بررسی تقاضای گردشگران موسیقی علاوهبر فرهنگ و موسیقی که دو عامل جذب اصلی این نوع گردشگران است، باید در دید کلانتر به اقتصاد جامعۀ میزبان و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی حاصل از آن توجه داشت.
به این منظور میتوان بستههای سفری را برای مقاصد موسیقی برای شنیدن نواهای منطقه و دیدن رقص محلی ایجاد کرد. در عموم چنین تورهایی عناصر دیگری در کنار موسیقی قرار میگیرند و یک بستۀ سفر چند بُعدی با رویکردها و گاه اهداف مختلف را آمادۀ عرضه به بازار میکنند. بهعنوان مثال بازدید جاذبههای غیرمرتبط با موسیقی نظیر آثار طبیعی و آثار دستساز مردم منطقه را میتوان در آن دید.