بریده‌های کتاب

ترکمن‌‌ها

ترکمن‌ها

ترکمن‌ها که درحقیقت از بازماندگان مهاجمان آسیای مرکزی به این سرزمین هستند، در جنوب شرقی دریای خزر و در نواحی شمالی خراسان و شرق مازندران سکونت دارند. زبان و چهرۀ آنها مغولی است. گرچه در سال‌های اخیر دست از کوچ‌نشینی برداشته‌اند و یکجانشینی برگزیده‌اند، کماکان آداب و رسوم و سنت‌های دیرینۀ قبیله‌ای خود را حفظ کرده‌اند، به‌طور عمومی سوارکارند و پرورش اسب و سوارکاری ترکمن‌ها شهرت دارد. شکل پوشاک مخصوص به خود را دارند، مردانشان از کلاه پوستی استفاده می‌کنند. مردمانی شجاع و نسبت‌به ایل‌های دیگر ایران، خشن‌تر هستند. صنعت قالی‌بافی از صنایع دیرینۀ آنهاست، قالی ترکمنی شهرت خاص دارد تا جایی که اهمیت صادراتی پیدا  کرده است. حشم‌داری و کشاورزی هم از کارهای عمده ترکمن‌هاست.

الف. طایفه‌های ترکمن

ترکمن‌ها به طایفه‌های متعدد تقسیم می‌شوند که سه طایفۀ یموت، کوکلان و تکه نسبت‌به دیگران از اهمیت و نفوذ بیش‌تری برخوردارند. هر یک از این طوایف خود به تیره‌های چندی تقسیم می‌شوند، همچون طایفۀ «یموت» که شامل تیره‌های آتایی، جعفربای هستند، «قوم کوکلان» که در نواحی کوهستانی مشرق گرگان سکونت دارند و قلمرو سکونت آنان تا اطراف بجنورد کشیده می‌شود. طایفۀ «تکه» بیشتر در ترکمنستان شوروی سکونت دارند، ولی حدود 100 خانواده آنها در اطراف گنبد ساکن هستند.

ترکمن‌های ایران با جمعیتی بیش از یک میلیون نفر در منطقه‌ای به وسعت تقریبی 20,000 کیلومترمربع ساکن هستند. میان قوم ترکمن، همان‌گونه که گفته شد، سه طایفۀ اصلی وجود دارد که عبارتند از: یموت‌ها، کوکلان‌ها و تکه‌ها.

یموت‌ها ساکن ترکمن صحرا (دشت گرگان) هستند ناحیه‌ای که از کنارۀ خزر تا گنبد کاووس و نواحی شمال آن یعنی مراوه تپه و روستای قازان قایه را دربرمی‌گیرد. یموت‌ها هم‌چنین به دو شاخه یا شعبه تقسیم می‌شوند که عبارتند از: آتابای و جعفربای.

مرکز جعفربای، بندر ترکمن و گمیشان است و آتابای‌ها در نواحی شرقی رود اترک ساکن هستند. کوکلان‌ها نیز در شمال خراسان پراکنده‌اند. زندگی ترکمن‌ها بر چند پایه استوار است. پرورش اسب، ماهیگیری و بافتن فرش. تمامی مبانی اقتصاد خانواده نیز برحسب نوع منطقه و جغرافیایی بر این سه پایه بنا شده است. ترکمن‌های ترکمن صحرا یا دشت گنبد، پرورش اسب را برای خود برگزیده‌اند و ترکمن‌های ساکن بندر ترکمن علاوه‌بر اسب به ماهیگیری و بافت قالی نیز اشتغال دارند، ترکمن‌ها در دین و مذهب تعصب خاصی دارند و توتم و تابوهای فراوانی نیز در بینشان یافت می‌شود. اما این عمل هیچ‌گاه باعث نشده عقل و منطق از زندگی آنان فاصله بگیرد. ترکمن‌ها برای خانواده به‌عنوان بنیاد اصلی جامعه اهمیت فوق‌العاده‌ای قائل هستند. زن ترکمن همانند بسیاری از قوم‌ها و عشیره‌های ایرانی، سهم مهمی در زندگی ایفا می‌نماید. یکی از خصوصیت‌های مهم ترکمانان، مهمان‌نوازی و غریب‌پروری آنان است. با آن‌که در طول تاریخ صدمۀ فراوانی از بیگانگان خورده‌اند، ولی نسبت‌به غریبه‌ها احترام فراوانی قائل هستند. جشن و شادی در میان ترکمن‌ها اهمیت زیادی دارد و چندان اندیشه غمگرا در میانشان یافت نمی‌شود. مرگ از نظر آنان مشیت الهی است و انتقام معنایی ندارد، هنگامی که مهمانی بر آنان وارد می‌شود با نهایت لطف سعی می‌کنند از او پذیرایی کنند و بهترین خوراکی‌ها را برای وی مهیا سازند، خوراک میهمانی آنان چک درمه نامیده می‌شود که شامل برنج و گوشتی است که در آب برنج پخته شده است.

لباس زنان شامل پیراهنی بلند است که از رنگ‌های شاد و گل و بوته‌دار پُر شده است. زنان ترکمن بسیار به آداب و رسم‌های قوم خود اهمیت می‌دهند. زنان شوهردار و متأهل حلقه‌ای زیر شالی که به سر می‌کنند می‌گذارند که نشان‌دهنده این است که زن دارای همسر و فرزند است، زنی که دارای این حلقه نباشد هنوز ازدواج نکرده است.

رقص ترکمن‌ها نشان‌دهندۀ وضعیت آنان از نظر سیاسی و اجتماعی در طول تاریخ بوده است و نشان‌دهنده اهمیت والای اتحاد و همبستگی میان آنان است. از جمله می‌توان از رقص خنجر یاد کرد.

در این رقص که با حرکات متهورانه‌ای همراه است، ابتدا جوانان ترکمنی لباس‌های سنتی خود را پوشیده؛ به دور هم حلقه زده و دست به گردن یکدیگر می‌اندازند. بعد شمشیردار در میان قرار گرفته و ذکر خوانده می‌شود. تعداد خاصی در عدد ذکر‌خوانان مطرح نبوده و گاه شش و گاه هشت نفر یا بیشتر در میان می‌آیند و به ذکر‌خوانی می‌پردازند.

مردان ترکمن علاوه‌بر فعالیت‌های اقتصادی روزمره خود برای امور اجتماعی نیز اهمیت زیادی قائل هستند، مانند شرکت در مجلس‌های گوناگون به مناسبت‌های مختلف، مسابقه‌های ورزشی و ... به طور معمول مردان ترکمن در مراسم سنتی و مذهبی خود کلاه‌های پوستین‌دار بر سر می‌گذارند و با قبایی بلند در حالی که شالی به کمر خود می‌بندند فریادگر ماجراهایی می‌شوند که تاریخ ایران در خصوص این قوم به خود دیده است.

در گرگان‌نامةۀ مسیح‌ ذبیحی‌ در معرفی‌ ترکمن‌ها مطالب‌ ارزنده‌ای‌ نوشته‌ شده‌ است‌، در بخشی‌ از آن‌ آمده‌ است‌: «اتحاد ایشان‌ درواقع‌ سخت‌ موجب‌ بسی‌ حیرت‌ است‌ که‌ در حقیقت‌ جزء اخلاِق آنهاست‌. هر خصومت‌ و رنجشی‌ که‌ در میان‌ آنها حاصل‌ می‌شود، رنجش‌ و خصومت‌ ایلی‌ است‌؛ همین‌ که‌ پای‌ غیر‌به‌ میان‌ بیاید، تمام‌ با هم‌ متفق‌ می‌شوند».

ب. قبیله‌های‌ مقدس‌ ترکمن‌ها

غیر از طوایف‌ و تیره‌های‌ مختلف‌ ترکمن‌، ترکمن‌ها دارای‌ چهار گروه دیگر موسوم‌ به‌ «اولاد» هستند. این‌ طایفه‌های‌ چهارگانة‌ اولاد از دسته‌های‌ مقدس‌ ترکمن‌ به‌شمار می‌آیند. زیرا آنها خود را از نسل‌ خلفای‌ راشدین‌ می‌دانند.

این‌ طایفه‌ها‌ عبارتند از:

  •  «شیخ‌»؛ از نسل‌ ابوبکر صدیق
  •  «مخدوم‌»؛ (مختوم‌) از نسل‌ عمر فاروِ‌ق
  •  «آتا»؛ از نسل‌ عثمان‌ ذی‌النورین‌‌
  •  «خوجه‌»؛ از نسل‌ حضرت‌ علی‌ مرتضی‌‌

این‌ دسته‌های‌ چهارگانه‌ که‌ نژادشان چهار به یار پیامبر (ص‌) می‌رسد، به‌خاطر این‌ که‌ از یاران‌ و خویشاوندان‌ نزدیک‌ رسول‌ اکرم‌ (ص‌) هستند، اولاد آنها در نزد ترکمن‌ها مقدس‌ شمرده‌ می‌شوند؛ روایت‌ است که‌ می‌گویند آنها (اولاد) برای‌ تبلیغ‌ دین‌ مبین‌ اسلام‌ و از طرف‌ دیگر به‌ علت‌ فرار از ظلم‌ و جور امویان‌ به‌ میان‌ ترکمن‌ها آمده‌اند و ترکمن‌ها به‌ آنها «اولاد» گفتند و احترام‌ بسیار زیادی‌ نسبت‌ به‌ آنها قائل‌ بودند و هستند. از میان‌ این‌چهار طایفه، آتا و خوجه‌ پرنفوذترین‌ آنها هستند. به‌ دلیل‌ این‌ که‌ فرزندان‌ این‌ دو طایفه از نوادگان‌ و خاندان پیامبر اسلام (ص) به حساب می‌آیند.

در کتاب‌ ایرانیان‌ ترکمن‌ آمده‌ است‌: «گروهی‌ از ترکمن‌ها نیز به‌ اولاد مشهورند». «ویلیام‌ آیرونز» آنها را قبیله‌های‌ مقدس‌ می‌نامد. این‌ گروه‌ به‌ 4 شاخه‌ تقسیم‌ می‌شوند که‌ هر کدام‌ از آنها خود را فرزند یکی‌ از خلیفه‌های راشدین‌ می‌دانند. این‌ تنها گروهی‌ است‌ که‌ در عین‌ ترکمن‌ بودن‌ در شجرة‌ اصلی‌ ترکمن‌ها جای‌ ندارد.

آنها در هنگام‌ جنگ‌های‌ قبیله‌ای‌ بین‌ ترکمن‌ها و حتی‌ در سخت‌ترین‌ شرایط‌ می‌توانستند آزادانه‌ در میان‌ تمام‌ طرف‌های دشمن، رفت‌ و آمد کنند و در دعوای‌ آنها میانجی‌گری‌ می‌کردند و بارها همین‌ اولاد، جدال‌ها و ستیزهای‌ بزرگی‌ را در میان‌ ترکمن‌ها خنثی‌ کرده‌ و میان‌ گروه‌های‌ درگیر، آشتی‌ برقرار کرده‌اند. «آیرونز» دربارة‌ طایفه‌های‌ مقدس‌ و محل‌ آنها می‌نویسد: «همواره‌ یک‌ شبکه ارتباط‌ میان‌ طایفه‌های‌ دشمن‌ حفظ‌ می‌گردید که‌ می‌شد از آن‌ برای‌ برقراری‌ صلح‌ و نیز انجام‌ سایر مقاصد استفاده‌ کرد. این‌ کانال‌ ارتباطی‌ عبارت‌ از قبیله‌های‌ کوچکی‌ بود که‌ ادعا می‌کردند از فرزندان چهار خلیفه راشدین هستند. تمام‌ قبایل‌ معمولی‌ ترکمن‌، همواره‌ با این‌ قبیله‌های‌ دارای‌ تبار مقدس‌، مناسبت‌های آشتی جویانه داشتند، زیرا به‌ باور ترکمن‌های‌ معمولی‌، یاغی‌ شدن‌ نسبت‌ به‌ آنها موجب‌ عقوبت‌ شدید الهی‌ بود. اعتقاد به‌ این‌ عذاب‌ می‌توانست‌ نه‌ فقط‌ از یاغی‌ شدن‌ بلکه‌ از عمل‌ دشمنی‌‌آمیز غیرموجه‌ علیه‌ هر یک‌ از اعضای‌ قبیله‌های‌ مقدس‌ جلوگیری‌ کند. هنوز هم‌ حکایت‌های‌ بسیاری درباره‌ دیوانه‌ شدن‌ کسانی‌ که‌ به‌ اشتباه‌ به‌جای‌ ترکمن‌های‌ معمولی‌ به‌ طایفه‌های مقدس‌ حمله‌ کرده‌ و اموال‌ آنها را سرقت‌ برده‌ بودند نقل‌ می‌شود».

بنابراین‌ اعضای‌ قبیله‌های مقدس‌ که‌ اولاد خوانده‌ می‌شوند، می‌توانستند به‌ منظور تجارت‌ یا به‌ عنوان‌ پیک‌های‌ سیاسی‌ آزادانه‌ در بین‌ گروه‌های‌ ستیزه‌جو‌ رفت‌‌و‌آمد کنند. جایگاه خاص‌ اولادها نیازمند آن بود که‌ آنان‌ در راستای برقراری‌ آشتی‌ میان‌ قبیله‌های درگیر با هم اقدام‌ نمایند. این‌ نقشی‌ بود که‌ تا اندازه‌ای‌ از همة‌ گروه‌های‌ بی‌طرف‌ می‌رفت‌، لیکن‌ الزام‌ اولادها به‌ ایفای‌ این‌ نقش‌ از دیگران‌ بیش‌تر بود. افراد مطلع‌ می‌گفتند پس‌ از آن‌ که‌ حمله‌ای‌ به‌ گروه‌های‌ خصم‌ صورت‌ می‌گرفت‌، اولادها که‌ گاه‌ به‌ دفاع‌ از قربانیان‌ حمله‌ برمی‌خاستند و با مطرح‌ کردن‌ فقر و تنگدستی‌ آنان‌ خواستار پس‌‌دادن‌ بخشی‌ از احشامشان‌ می‌شدند.

گفته‌ می‌شود گاه‌ بخشی‌ از اموال‌ غارتی‌ به واقع مسترد می‌گردید، اما هیچ‌گاه‌ تمام‌ آن‌ را پس‌ نمی‌دادند. وقتی‌ میان‌ دو طایفه‌ درگیری‌‌هایی‌ با ابعاد بزرگ‌تر از دزدیدن‌ گوسفند درمی‌گرفت‌ اولادها میان‌ گروه‌های‌ درگیر، رفت‌‌و‌آمد می‌کردند و خواهان‌ برقراری‌ آشتی‌ و آرامش‌ می‌شدند. البته‌ آنان‌ همیشه‌ در کوشش‌های‌ خود موفق‌ نبودند. با وجود این، نقش‌ اولادها، به‌ عنوان‌ یک‌ شبکه‌ سیاسی‌، برای‌ تمام‌ یموت‌ها ارزشمند بود و بخش‌ مهمی‌ از ساختار سیاسی‌ سنتی‌ آنان‌ را تشکیل‌ می‌داد.

«ییت» می‌نویسد: «می‌گفتند که‌ یموت‌ها به‌ انتقام‌ اسبی‌ که‌ گوکلان‌ها از آنها دزدیده‌ بودند، سعی‌ داشتند تا به‌ آنها ضربه‌ای‌ بزنند، اما تنها چیزی‌ که‌ آنها به‌ آن‌ برمی‌خورند دختربچه‌ای‌ بوده‌ است‌ که‌ دست‌ مادر کور خود را گرفته‌ و او را راه‌ می‌برده‌ است‌. آنها دختر را برداشته‌ با خود به‌ غنیمت‌ بردند به‌ امید این‌ که‌ شاید گوکلان‌ها برای‌ بازپس‌ گرفتن‌ وی‌ راضی‌ شوند تا مبلغی‌ را به‌ آنها بپردازند، از بدشانسی‌ آنها این‌ دختر متعلق‌ به‌ خواجه‌ یا سید بود و زمانی‌ که‌ پدر وی‌ برای‌ بازپس‌ گرفتن‌ او نزد یموت‌ها رفت‌ آنها بدون‌‌طلب چیزی‌ دختر را به‌ وی‌ پس‌ دادند، بسیار جالب‌ بود که‌ ترکمن‌ها این‌قدر به‌ خواجه‌ یا سید خود احترام‌ می‌گذاشتند و اموال‌ متعلق‌ به‌ وی‌ را مقدس‌ می‌داشتند و زمانی‌ که‌ چیزی‌ را به‌ سرقت‌ می‌بردند و معلوم‌ می‌شد که‌ از آن‌ سید است‌ خیلی‌ زود نسبت‌ به‌ بازپس‌ دادن‌ آن‌ اقدام‌ می‌کردند. ترکمن‌های‌ سید، مختارند تا آزادانه‌ بین‌ قبیله‌های‌ مختلف‌ رفت‌ و آمد کنند ... اینان‌ بسیار مورد احترام‌ یموت‌ها هستند و هرگز از طرف‌ آنها مورد هجوم‌ و چپاول‌ قرار نمی‌گیرند».

کلنل‌ ییت‌ داستانی‌ را بیان‌ می‌کند که‌ در آن‌ گروهی‌ از یموت‌های‌ «قان‌ یوخمز» و «ایگدر» برای‌ غارت‌ به‌ طرف‌ گوکلان‌ رفته‌ و مقادیر زیادی‌ از گوسفندان‌ آنها را غارت‌ کردند و با پیروزی‌ و خوشحالی‌ به‌ دهکده‌ برگشتند، او ادامه‌ می‌دهد:

«بلافاصله‌ بعد از رسیدن‌ به‌ دهکده‌، هر یک‌ از افراد سهم‌ خود را از غنیمت‌ به‌دست‌ آمده‌ صاحب‌ شدند، اما چیزی‌ نگذشت‌ که‌ نگرانی‌ها شروع‌ شده‌ و شک‌ و تردید بر دل‌ها جای گرفت، روی‌ گوسفندان‌ نشانه‌ای‌ مشاهده‌ شد که‌ براساس‌ آن‌ گمان‌ می‌رفت‌ آنها به‌ خواجه‌ یا سیدی‌ تعلق‌ داشته‌ باشند، به‌ هر حال‌ این‌ موضوع‌ صحت‌ پیدا کرد و اولین‌ چیزی‌ که‌ در این‌ خصوص‌ شنیدم‌ این‌ بود که‌ خواجه‌ و سیدها برای‌ بازپس‌ گرفتن‌ مال‌های خود به‌ ده‌ مرادخان‌ آمده‌ بودند. مراد خان‌ فوری نسبت‌ به پس دادن‌ سهم‌ خود اقدام‌ و توبه‌ نمود و بسیار اظهار ندامت‌ کرد از این‌ که‌ چرا بعد از مدتی‌ که‌ غارتگری‌ را کنار گذاشته‌ بود بار دیگر خود را آلوده این‌ کار کرده‌ است‌. دیگر عضوهای گروه‌ نیز به‌ نوبۀ خود آنچه‌ را به‌دست‌ آورده‌ بودند بازپس‌ دادند. یکی‌ از آنها که‌ از فرط‌ خوشحالی‌ با کشتن‌ یکی‌ از گوسفندان‌ در شب‌ قبل‌ دلی‌ از عزا درآورده‌ بود، ناچار گردید تا یکی‌ از گوسفندان‌ خود را مایه‌ بگذارد و این‌ تمام‌ چیزی‌ بود که‌ از این‌ غارت‌ نصیب‌ وی‌ گردید. ترسی‌ که‌ یموت‌ها از سیدها دارند بسیار تعجب‌آور است‌، به‌ محض‌ آن‌ که‌ بفهمند آنچه‌ را که‌ به‌ غارت‌ گرفته‌اند از اموال‌ سید است‌ نسبت‌‌به‌ پس‌ دادن‌ آن‌ اقدام‌ می‌کنند، تا مورد لعن‌ و نفرین‌ قرار نگیرند».

این‌ احترام‌ و قدسی بودن‌ سیدها نه‌‌تنها در میان‌ یموت‌ها بلکه‌ در میان‌ همۀ طایفه‌های ترکمن‌ همواره‌ وجود داشته‌ است‌ و هم‌اکنون‌ در میان‌ ترکمن‌ها قبیله‌های‌ مقدس‌ ترکمن‌ از احترام‌ و عزت‌ به‌نسبت زیادی‌ برخوردار هستند. به‌طوری‌ که‌ در میان‌ ترکمن‌ها زبانزد است‌ که‌ می‌گویند: «اولادینگ‌ ایتینی‌ کشکی‌ گورمه‌» یعنی‌ حتی‌ سگ‌ سید را نباید کشت و این‌ زبانزد‌ به‌‌خاطر ترس‌ آنها از لعن‌ و نفرین‌ سیدهاست‌. برای ادامه، به کتاب مراجعه کنید.

کتاب‌های مرتبط

رفتارشناسی ایرانیان (درآمدی بر شناخت روحیات، فرهنگ و رفتار مردمان ایران)

175,000 تومان
وزن 1 کیلوگرم
نام مولف

کیومرث فلاحی

شابک

9789642827794

تعداد صفحه

288

سال انتشار

1401

نوبت چاپ

هشتم

قطع کتاب

وزیری

نوع جلد

شومیز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *