گریفین و الری- کلی (2004) رفتارهای لبه تاریک را به دو دسته گسترده تقسیم میکنند، شامل رفتارهایی که به رفاه عامل انسانی آسیب میرسانند و رفتارهایی که به سازمان آسیب میرسانند که هرکدام نیز به دو بخش تقسیم میشوند. دستۀ اول دربرگیرندۀ رفتارهای دگرآزار و خودآزار است. رفتارهای دگرآزار شامل رفتارهایی است که آسیبرسان به رفاه دیگران هستند مانند آزار و اذیت روحی و روانی، خشونت فیزیکی، آزار و اذیت جنسی و رفتارهای کاری غیرایمن عمومی؛ و رفتارهای خودآزار نیز شامل رفتارهای آسیبرسان به خود، مانند سوءمصرف الکل و مواد مخدر، سیگار کشیدن و رفتارهای کاری غیرایمن شخصی است. دستۀ دوم شامل رفتارهایی است که آسیبرسان به سازمان هستند که برخی از آنها هزینههای مشخص و قابلاندازهگیری (مانند غیبت و ترک خدمت نابجا و غیرموجه، سرقت و یا تخریب داراییها و مایملک سازمان و نقض قوانین، اساسنامهها و آییننامهها) دارند، درحالیکه برخی دیگر مانند رفتارهای سیاسی مخرب، رفتارهای نامطلوب مدیریتی، نقض موارد محرمانه و عملکرد نامطلوب پایدار، هزینههای مالی غیرمستقیم به همراه دارند.
با توجه به وجود طیف وسیعی از رفتارهای لبه تاریک، لازم است برای درک بهتر این رفتارها، ابتدا آنها را دستهبندی کرده و مورد بررسی قرار داد:
دستۀ اول: رفتارهای لبه تاریک که به رفاه عامل انسانی آسیب میرسانند
اولین دسته از رفتارهای لبه تاریک، رفتارهای آسیبرسان به رفاه عامل انسانی شامل رفتارهای دگرآزار و خودآزار به شرح زیرند:
1- رفتارهای دگرآزار (رفتارهای لبه تاریکی که باعث آسیب رساندن به دیگران میشوند)
شکلهای مختلفی از رفتارهای آسیبرسان به رفاه عامل انسانی وجود دارند که در درجۀ اول و بهطور مستقیم به دیگران آسیب میرسانند. این موارد عبارتاند از: خشونت کلامی و روانی؛ خشونت فیزیکی، آزار و اذیت جنسی و رفتارهای کاری غیرایمن عمومی. سازمان جهانی بهداشت خشونت را به چهار دسته طبقهبندی کرده است: خشونت کلامی (رفتارهایی مانند توهین و تحقیر، ارعاب، استهزا و فحاشی)؛ خشونت فیزیکی (مانند مشت زدن، لگد زدن، سیلی زدن، فریاد زدن، هل دادن، گاز گرفتن، نیشگون گرفتن و زخمی کردن با اشیای تیز و برنده)؛ خشونت نژادی (برخورد تهدیدآمیز بهعلت نژاد، رنگ، زبان، ملیت، مذهب، همکاری با اقلیت، محل تولد یا امکانات مالی یا هر وضعیت دیگر)؛ خشونت جنسی (هرگونه رفتار ناخواسته مربوط به جنسیت که در حکم حمله به شخص تلقی و باعث تهدید و توهین و شرمندگی وی شود).
در ادامه انواع رفتارهای دگرآزار تشریح میشوند:
• خشونت کلامی و روانی
خشونت آنگونه که در افکار عمومی تصور میشود، فقط محدود به خشونت و تعرضات فیزیکی و بدنی نیست. اکثر مردم کتک زدن و زخمی کردن و درگیریهای فیزیکی را مظهر خشونت میدانند، در حالی که دامنۀ تعریف و وجوه عینی خشونت لایههای گستردهتری از رفتارهای انسانی را در بر میگیرد که ازجمله لایههای زیرین خشونت، خشونت کلامی است. خشونت ابتدا در ذهن شکل میگیرد و براساس گفتمان فرهنگی جامعه بنیان نهاده میشود. درواقع روشهای خشونتورزی را باید در ساختار فیزیکی ـ فرهنگی جامعه جستجو کرد. خشونت کلامی عبارت است از مورد خطاب قرار دادن دیگران با الفاظ بد و گفتن کلمات توهینآمیز که موجب آزردن آنها شود.
با توجه به ماهیت بینفردی سازمانها، بدیهی است که تعاملات میان افراد در محیط سازمانی شکلهای مختلفی داشته باشد به نحوی که بعضی بسیار مثبت و سازنده، برخی نسبتاً خوشایند و با تأثیر ناچیز و برخی نیز کاملاً منفی و مخرب هستند. مدیران و سرپرستان ممکن است در برخی موارد، با توبیخ یا منضبط کردن کارکنان، ارائۀ انتقادات سازنده یا استفاده از اختیارات رسمی خود؛ اقدام به کنترل یا سرکوب رفتارهای دیگران نمایند. زمانی که این اقدامات بهدرستی و مناسب انجام شوند به شکلگیری رفتارهای آینده، بهبود عملکرد و حتی محافظت افراد از تحریمهای شدیدتر (مجازات بیشتر) کمک خواهند کرد. در برخی موارد تعاملات کلامی میان افراد ممکن است منجر به سوءاستفاده و آسیبها و خشونتهای روانی و کلامی شوند. بهعنوان مثال نتایج یک نظرسنجی نشان داد که در طول یک دورۀ یکساله حدود 6 میلیون نفر از کارگران آمریکایی مورد تهدید واقع شدهاند و 16 میلیون دیگر نیز هدف برخی از آزار و اذیتها واقع شدهاند. در پژوهشی مشخص شد خشونت کلامی در بین دانشآموزان با یکدیگر و معلمان با دانشآموزان شایع است. در پژوهش دیگری که در میان پرستاران شاغل در بخش بیمارستانی صورت گرفت تأیید شد بیشترین شیوع خشونت مربوط به بدرفتاری کلامی (64 درصد) است. رفتارهای خشونتآمیز کلامی و روانی، کاملاً ناکارآمدند و میتوانند منجر به طیف وسیعی از نتایج نامطلوب، بهویژه برای قربانیان چنین رفتارهای آزاردهندهای شوند. بهعنوان مثال این قربانیان ممکن است بهخاطر ترس، احساس ناامنی و سطح بالای استرس؛ مورد رنجش واقع شوند. حتی ممکن است عزتنفس و خودآگاهی فرد نیز آسیب ببیند. همچنین این خشونتهای کلامی و روانی ممکن است منجر به تمایل به ترک شغل قربانیان، ایجاد یک محیط کاری با جو ترس و پرخاشگری و حتی تقویت حس انتقامجویی قربانیان به توهینکنندگان به آنها شود.
• آزار و اذیت جنسی
آزار و اذیت جنسی یکی دیگر از رفتارهای لبه تاریک است که اساساً منجر به تحمیل هزینههایی به قربانیان میشود. البته آزار و اذیت جنسی میتواند بهعنوان یک شکل از خشونت کلامی، روحی و یا فیزیکی دیده شود، اما بهعلت توجه ویژه محققان به این مسئله، مدیران و حتی رسانهها، این موضوع را بهعنوان یک دستۀ جدا از رفتارهای تاریک در سازمانها دستهبندی کردهاند. هزینههای آزار و اذیت جنسی وارده به قربانی یا قربانیان شبیه به سایر انواع خشونت است: آسیب به اعتمادبهنفس و خودآگاهی یا خودپنداره، استرس یا آسیب فیزیکی. به همین ترتیب، ممکن است هزینههای متناظری برای سازمان و حتی مجرمان نیز وجود داشته باشد ....
2- رفتارهای خودآزار (رفتارهای لبه تاریک که باعث آزاد و آسیب به خود میشود)
دستۀ دیگر از رفتارهای لبه تاریک شامل رفتارهایی است که برای رفاه انسانی زیانبخش هستند و عوارض اولیۀ آنها بر فردی که مرتکب آن رفتار میشود، تحمیل میشود. مثالهایی از این نوع رفتارها شامل مصرف الکل یا مواد مخدر؛ کشیدن سیگار، رفتارهای کاری غیرایمن شخصی و خودکشی است.
• سوءمصرف مواد مخدر و الکل
اگرچه سوءمصرف مواد مخدر و الکل مشکلی است که اغلب در رسانههای عمومی مورد بحث قرار میگیرد، اما در میان محققان سازمانی توجه کمی به آن شده است. اثرات بالقوۀ سوءمصرف الکل و مواد مخدر به فرد استفادهکننده شامل آسیب فیزیولوژیکی به بدن، مشکلات مالی ناشی از هزینههای به دست آوردن الکل و مواد مخدر غیرقانونی، مشکلات اجتماعی و بینفردی، مشکلات زناشویی و خانوادگی و اختلال در قضاوت و تصمیمگیری است. همچنین ممکن است محرومیتها و مجازات قانونی نیز در برخی موارد بر فرد تحمیل شوند. البته بسیاری از این نتایج ممکن است پیامدهای دیگری برای دیگران نیز داشته باشد. از دیدگاه سازمان، مصرف الکل و مواد مخدر غیرقانونی در محل کار میتواند باعث کاهش عملکرد و افزایش نرخ پیشامدهای ناگوار، غیبت از کار، ترک شغل و حق بیمه شود.
• استعمال دخانیات (کشیدن سیگار)
اعتیاد به سیگار یک مشکل عمدۀ اجتماعی است که علاوهبر عوارض جسمی و روانی برای فرد، سلامت جامعه را از نظر اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تهدید میکند. لذا میتوان گفت سیگار دروازۀ سوءمصرف مواد مخدر محسوب میشود. عموماً نشانهها و عوارض ناکارآمد استعمال دخانیات منعکسکنندۀ عوارض سوءمصرف مواد مخدر و الکل است ولی تفاوتهای اساسی بین این دو وجود دارد. بهعنوان مثال مصرف و نوشیدن بیش از حد الکل یا داشتن و حمل مواد مخدر میتواند با پیگرد قانونی و مجازات قانونی همراه باشد اما هیچ قانونی برای مجازات و تنبیه مصرف دخانیات توسط افراد بالغ وجود ندارد. به این ترتیب، هرچند سازمانها معمولاً مصرف الکل در محل کار را ممنوع کرده و قوانین سختگیرانه در رابطه با مستی و مصرف مواد مخدر دارند، سیگار کشیدن یک فعالیت کاملاً قانونی است؛ بنابراین، در حالی که اکثر سازمانها، امروزه سیگار کشیدن در برخی از اماکن و یا تمام بخشهای سازمان را ممنوع کردهاند، برخی نیز محدودههایی ویژه برای استعمال دخانیات طراحی کردهاند. سیگار کشیدن توسط کارکنان، هزینههایی همچون افزایش حق بیمه و کاهش بهرهوری فرد سیگاری را به همراه دارد ....
دستۀ دوم: رفتارهای سازمانآزار (رفتارهای لبه تاریک که باعث آسیب رساندن به سازمان میشوند)
مواردی از رفتارهای لبه تاریک که در بالا توضیح داده شد احتمالاً هزینههایی را برای سازمان به دنبال دارد، اما همانطور که قبلاً هم اشاره شد، این هزینهها معمولاً بهعنوان هزینههای ثانویه و غیرمستقیم و در اصل بیشتر مربوط به یک یا چند فرد آسیبدیده هستند تا سازمان؛ اما دستهای دیگر از رفتارهای لبه تاریک، دارای هزینههایی هستند که بیشتر مربوط به سازمان هستند. این رفتارها ممکن است هزینههایی را برای سازمان ایجاد کنند و این هزینههای سازمانی، در ضمن ممکن است منجر به هزینههای دیگری برای سازمان شوند. برخی از این هزینههای مستقیم و قابلسنجش و برخی دیگر غیرمستقیم و عمومیاند.
الف. رفتارهای لبه تاریک که هزینههای مالی مستقیم (قابل اندازهگیری و سنجش) به همراه دارند.
برخی رفتارهای لبه تاریک منجر به هزینههای خاص سازمان میشوند که حداقل از لحاظ نظری، میتوانند بهطور عینی ارزیابی شوند و با تأثیر مالی مرتبط آنها بر سازمان در ارتباطاند. این رفتارها شامل غیبت و تأخیرهای نابجا و غیرموجه، سرقت داراییها و اموال سازمان، تخریب داراییها و اموال سازمان، نقض قوانین، اساسنامهها و آییننامههاست.
• غیبت و تأخیرهای نابجا و غیرموجه
غیبت، تخصیص زمان کاری به فعالیتی دیگر است. غیبت میتواند اختیاری و ارادی یا غیرارادی و غیرقابل اجتناب باشد. تقریباً هر کارمندی گاهی اوقات به دلایلی همچون بیماری، شرایط و مشکلات خاص خانوادگی و دلایل موجه مشابه، از کار غیبت خواهد داشت. به همین ترتیب، ممکن است بعضی از کارکنان گاهی بهعلت مشکلات خودرو، ترافیک و غیره دچار تأخیر در ارائۀ گزارشهای کاری شوند و هر کارمند ممکن است بهعلت یک بیماری یا آسیب جدی برای مدت طولانی از کار غائب شود. هیچیک از این رفتارها در حوزۀ لبه تاریک قرار نمیگیرند. اگرچه همۀ موارد ذکرشده هزینههای مالی به سازمان تحمیل میکنند، عمدی نبوده و بهعنوان یک موضوع معمول و جزء گریزناپذیر انجام امور تجاری و سازمانی شناخته میشوند و هزینههای مرتبط با این موارد بهصورت ضمنی یا صریح از طریق مکانیزمهایی مانند حقوق اختصاصی به بیمار محاسبه و پرداخت میشود.
غیبت کارکنان تحت تأثیر عوامل مختلفی همچون ساختار سازمانی (رسمیت، تمرکز، حوزۀ کنترل، اندازه سازمان)؛ متغیرهای فردی (نگرش، شخصیت)؛ انتظارات شغلی؛ رضایت شغلی و مسئولیتهای خانوادگی است. بعضی از کارکنان از مزایای بیمۀ کارفرمایان خود، سوءاستفاده میکنند. بهعنوان مثال، آنها ممکن است صرفاً گزارش بیماری دهند چون میخواهند در یک روز معین در خانه بمانند و به سر کار نروند، یا ممکن است در یک بیماری کوچک اغراق بکنند تا بیشتر استراحت کنند. به همین ترتیب، بعضی از افراد ممکن است بهعلت دیر بیدار شدن از خواب، با تأخیر بر سر کار حاضر شوند یا تلاش کمی برای انجام کار مطابق با جدول زمانبندی کارفرما داشته باشند. در هر یک از این موارد، هزینههای مالی خاصی در قالب کاهش بهرهوری بر سازمان تحمیل خواهد شد. هزینههای دیگر شامل موارد مرتبط با توسعه و نظارت بر خطومشیهای نگهداری و حفظ، آموزش کارکنان جایگزین و غیره است.
ب. رفتارهای لبه تاریک که هزینههای مالی غیرمستقیم به همراه دارند.
گرچه هزینههای رفتارهای لبه تاریک که در بالا توضیح داده شده است تا حدود زیادی بادقت قابل محاسبهاند، یک دستۀ دیگر از رفتارهای لبه تاریک نیز وجود دارد که هزینههایی را به وجود میآورد که این هزینهها بهراحتی قابل اندازهگیری نیستند. بدین معنا که هزینههای رفتارها واقعیاند و این رفتارها هزینههایی را به سازمان تحمیل میکنند اما وجود ابهام و ریزهکاریها و جزئیات بسیار، مانع از فراهم شدن امکان سنجش کمی این هزینهها میشود. نمونههایی از این رفتارها عبارتاند از: رفتارهای مخرب سیاسی، رفتارهای مدیریت تصویرپردازی بیشازحد، نقض محرمانگی و عملکرد نامطلوب پایدار.
• رفتارهای مخرب سیاسی
کروتیس (2003)، رفتارهای سیاسی را فعالیتهایی تعریف میکند که بهطور رسمی از طریق سازمان تأیید نشدهاند اما باعث اثرگذاری بر دیگران برای برآورده شدن اهداف شخصی میشوند. زمانی که منافع شخصی به منافع سازمانی صدمه میزنند و یا درصدد از بین بردن آنها میباشند، رفتار سیاسی به نیرویی منفی تبدیل میشود.
رفتارهای سیاسی در سازمانها به تلاشهای عمدی افراد برای استفاده از قدرت بهمنظور پیشبرد برنامههای ترجیحی (موردنظر شخصی) اشاره دارد. البته در برخی موارد، رفتارهای سیاسی میتواند منافع مثبت را برای سازمان به ارمغان آورد. در برخی موارد نیز، پیامدهای رفتار سیاسی ناچیز، خنثی و یا مبهم است؛ اما در برخی موارد، رفتارهای سیاسی هزینههای واقعی را برای سازمان در بر خواهند داشت. بهعنوان مثال، اگر یک مدیر از رفتار سیاسی برای تکمیل یک دورۀ خاص از فعالیتها استفاده کند که بهنفع اداره و حرفۀ خود است اما گزینۀ ایدهآل و مطلوبی برای سازمان نباشد؛ این رفتار ناکارآمد است و هزینههایی را به سازمان تحمیل خواهد کرد. به همین ترتیب، اگر یک مدیر از رفتار سیاسی برای ارتقای دوست خویش که سطح کیفیت و شایستگی او از سایر کاندیداها کمتر است، بهره ببرد؛ این رفتار نیز رفتاری مخرب شناخته شده و به هزینههای سازمانی منجر میشود. برای ادامه، به کتاب مراجعه کنید.
کتابهای مرتبط
لبه تاریک رفتار و رهبری سازمانی
125,000 تومانوزن | 0.5 کیلوگرم |
---|---|
نام مولف |
امین زارع, حسین علیزاده, مجتبی حاجیزاده فراسون, میرعلی سید نقوی |
شابک |
9786227239263 |
تعداد صفحه |
199 |
سال انتشار |
1401 |
قطع کتاب |
وزیری |
نوبت چاپ |
اول |
نوع جلد |
شومیز |