بریده‌های کتاب

گردشگری، مذهب و حس مکان

گردشگری و مذهب همیشه به‌طور پیچیدهای با هم مرتبط بوده‌اند. این یک انگیزۀ رایج برای سفر محسوب می‌شود و به‌عنوان یکی از قدیمی‌ترین اشکال تحرک در جهان، حفظ شده است. طیف متنوعی از ادیان در گردشگری نظیر مسیحیت، اسلام، هندوئیسم، بودائیسم و یهودیت مورد مطالعه قرار گرفته‌اند. گردشگری مذهبی شامل فعالیت‌های مختلفی نظیر زیارت، رویدادها و جشنواره‌های مذهبی، مکان‌های مذهبی و غیره است. درحالی‌که مطالعات اولیۀ این پدیده‌ها در درون گفتمان‌های گردشگری مذهبی، میراثی و فرهنگی قرار گرفته، اخیراً این موضوع با اکوتوریسم، گردشگری پایدار و گردشگری کم‌شتاب مرتبط شده است.
هیچ اتفاق‌نظری درمورد اینکه گردشگری مذهبی چیست، ارائه نشده است. گردشگری مذهبی را می‌توان از دریچۀ هویت بازدیدکنندگان و مقاصدی که به آنجا می‌روند درک کرد؛ بنابراین می‌تواند شامل بررسی دینداری بازدیدکنندگان در رابطه با وابستگی‌های مذهبی و مکان‌های خاصی که بازدید می‌کنند (مقامات مذهبی، مکان‌های مقدس) باشد. گردشگری مذهبی را می‌توان از یک رویکرد فرهنگی که زیارت و گردشگری را به‌عنوان شیوه‌های مدرن در دنیای پست‌مدرن بررسی می‌کند، درک کرد. رویکرد دیگر در نظر گرفتن گردشگری به‌عنوان یک سفر معنوی معاصر است. این نشان می‌دهد که گردشگری مذهبی، فراتر از زیارت تکامل‌یافته است تا معنای مقصد را دربربگیرد. این به‌معنای تلاقی با گردشگری معنوی و ذهن‌آگاهی است. اصطلاح گردشگری معنوی، هیچ تعریف پذیرفته‌شدۀ جهانی ندارد، به‌طورکلی شامل سفر شرکت‌کنندگانی می‌شود که به‌دنبال طیفی از نتایج مطلوب، مذهبی یا غیرمذهبی هستند که در آن انگیزۀ اصلی، هدایت سفر، اشتیاق به چالش، تجربیات درونی، فکری، متعالی و دگرگون‌کننده است.
صرف‌نظر از رویکردی که محققان استفاده می‌کنند، گردشگری مذهبی یا معنوی مظهر یک سفر پر از احساس، مواجهه با مکان‌ها، چشم‌اندازها و اشیای مادی است که می‌تواند حواس پنج‌گانه را در تلاش برای حرکت به قلمروهای جدید که مستلزم ارتباط با خدا، معنویت، غیرانسانی و نیز ناشناخته است، فعال کند. به‌عنوان نمونه، از طریق تماس بدنی با اشیای مذهبی، تقدس را می‌توان از طریق احساس هیبت و آرامش، تجربه و جمع‌آوری کرد. همچنین چشم‌اندازها می‌توانند به ظرفی برای تجربیات مذهبی و معنوی تبدیل شوند. طبق بیان دلا دورا (2012) بیابان و تقدس، دو شباهت اصلی دارند. اول، هردو دارای ویژگی‌های عاطفی هستند که می‌تواند موجب شگفتی، هیبت و تعجب و همچنین ایجاد متانت و آرامش درونی شود. دوم، هردوی آنها جدایی از معمولی را که براساس آن تعریف می‌شوند، تداعی می‌کنند. بنابراین، شاید تعجب‌آور نباشد که برخی از سفرهای اولیه به پارک‌های ملی در ایالات متحده از ادبیات و تصاویری الهام گرفته شده است که از تجربۀ اولیۀ پارک به لحاظ معنوی صحبت می‌کند.
دلا دورا (2012) در مطالعه‌ای روی زائران کوه "آتوس و متئورا" در یونان، اهمیت چشم‌انداز را برای تجارب زائران در هر دو مکان برجسته می‌کند. درحالی‌که برخی از گردشگران از چشم‌اندازهای معنوی که ممکن است مرتبط با دین باشند یا نباشند (نظیر زیارت سنتیاگو دی کامپوستلا) بازدید می‌کنند، برخی دیگر مکان‌هایی را بازدید می‌کنند که پیوندهای فرهنگی با تمدن‌های باستانی دارند (نظیر ماچوپیچو) یا ممکن است وطن اصلی ملل اولین (نظیر چشم‌اندازهای سرخپوستان بومی آمریکا یا بومیان) باشد. بنابراین، فضاهای گردشگری زیارتی به فضاهایی با پایان باز تبدیل می‌شوند که هویت و معنای مکان به‌طور مداوم درحال بازسازی است. در مطالعات گردشگری درمورد تجربیات معنوی، اگرچه حس مکان، اغلب به‌طور صریح مورد بررسی قرار نمی‌گیرد، این فرض ضمنی وجود دارد که گردشگری معنوی، حس مکان را تقویت می‌کند.
جای تعجب نیست که گردشگری مذهبی نیز در سال‌های اخیر درمقابل انگیزه و اقدامات مذهبی، ازنظر معنوی مورد بحث قرار گرفته است. انواع مختلف گردشگران با تلاش برای رفاه معنوی، روشنگری، دانش و روابط اجتماعی، انگیزۀ سفر به مقاصد مذهبی یا معنوی را دارند. گردشگری معنوی در فیلم‌های هالیوودی نظیر "خوردن دعای عشق" و تخیل گردشگری درمورد افراد و مکان‌های خاص، رایج شده است. مقاصدی نظیر "اوبود" در بالی به منظره‌ای مقدس تبدیل شده‌اند و به‌عنوان "منظرۀ اعتقادی" عمل می‌کنند که نه‌تنها ویژگی‌های جغرافیایی ملموس، بلکه عناصر معنوی ناملموس آنها را نیز دربرمی‌گیرد.
این تأیید می‌کند که حس مکان می‌تواند از احساسات خوشبختی از طریق تقویت تماس با چشم‌اندازهای طبیعی نیز پدیدار شود. باوجود این، گردشگری معنوی تمایل دارد به‌عنوان یک مداخلۀ فکری بهزیستی/ خوشبختی به تصویر کشیده شود که ناشی از این حس است که برخی از جنبه‌های زندگی روزمره نیاز به بهبود دارند. باوجود این، زائران معنوی تمایل دارند از دینداری سنتی ذاتی زیارت، فاصله بگیرند. در سفر معنوی، بر هویت‌های فردی و اجتماعی انعطاف‌پذیر و قابل‌مذاکره، تأکید می‌شود. این امر مستلزم تغییر و تحول هویت گردشگران معنوی و مذهبی است، با درک اینکه مسیرهای مختلفی برای تجربۀ معنویت از طریق سفر و مواجهه با مردم و چشم‌اندازها وجود دارد. انگیزه‌هایی که چنین سفرهایی را هدایت می‌کنند، ذهنی و وابسته به مرزهای خیالی‌اند. گردشگران معنوی از طریق کاوش در مکان‌های زیارتی و درگیر شدن در فعالیت‌های فکری، حس معنا، هدف و هویت خود را دنبال می‌کنند. این بدان معناست که هویت مکان و دلبستگی به مکان، نتیجۀ اقدامات فکری است.

کتاب‌های مرتبط

حس مکان در گردشگری

155,000 تومان
وزن 0.5 کیلوگرم
نام مولف

راضیه ربانی

شابک

9786227239997

تعداد صفحه

256

سال انتشار

1401

نوبت چاپ

اول

قطع کتاب

وزیری

نوع جلد

شومیز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *