بریده‌های کتاب

کشاورزی و گردشگری

در مقاصد گردشگری، انتخاب مزیت‌های هر یک از فعالیت‌های کشاورزی و گردشگری در میان جامعه محلی بویژه جامعه کشاورز چالشی عمده محسوب می‌شود. در برخی از مواقع، تضاد این دو بخش در حدی است که حتی اگر گردشگری در قالب گردشگری مزرعه‌ای هم در حوزه‌های مقصد رشد یابد بازهم می‌تواند باعث دست کشیدن افراد از فعالیت‌های کشاورزی شود.
فلیشر با مروری بر تحقیقات گذشته به این نتیجه دست یافت که رابطه میان گردشگری و کشاورزی در بسیاری از مقاصد رو به تضعیف شدن است. همان‌گونه که بلیزل در حوزه کارائیب نشان داد، موانع متعددی وجود دارد که مانع از رشد تولیدات کشاورزی محلی برای فعالیت گردشگری می‌شوند. این موانع عبارتند از: موانع فیزیکی، رفتاری، اقتصادی، تکنولوژیکی و بازاریابی. تحول تاریخی و موقعیت فعلی کشاورزی می‌تواند محدودیت‌هایی را بر روی رشد آن ایجاد کند. محصولات صادراتی معمولا از بهترین اراضی حاصل می‌شوند، در حالیکه کشاورزی کوچک مقیاس ممکن است با زمین‌های کم‌کیفیت در تطابق باشد.
یکی از عوامل موثر در رابطه با تضاد روابط میان بخش کشاورزی و گردشگری به ظرفیت‌های پایین بخش کشاورزی در زمینه اشتغال‌زایی و درآمدزایی برای جامعه محلی در مقایسه با گردشگری بر می‌گردد. گردشگری در محور تضادها در استفاده از زمین در سواحل مدیترانه‌ای اسپانیا قرار دارد. مطالعه تیراکووسکی نشان داد که مسئله‌ کاهش اراضی کشاورزیِ پربازده (مرغوب) در نتیجه توسعه گردشگری در آن منطقه امری جدی است. در همین رابطه نیروی کار کشاورزی زمین‌ها را رها کردند و به دنبال کارهایی در بخش ساخت و ساز و خدمات مرتبط با گردشگری رفتند. از اصلی‌ترین دلایل بروز این مسئله عدم امکان کسب درآمدهای بیشتر و اشتغال نیروی کار بیشتر در بخش کشاورزی عنوان شده است. لاتیمر معتقد است گردشگری، زمین، نیروی کار و سرمایه را از سایر فعالیت‌ها از جمله کشاورزی که با مشکلات زیادی در اشتغال‌زایی بومی روبروست، دور می‌سازد. در رابطه با رقابت بر روی زمین، وی، نمونه‌هایی از حوزه ناسادوا در ‌بالی و کان‌کن در مکزیک را نام می‌برد که با کنار گذاشتن کشاورزی مسئله‌دار به مقاصد مهم گردشگری مبدل شده‌اند.
پی‌سونیر در مورد کاهش اراضی کشاورزی در کپ لویک می‌نویسد: کشاورزان کوچک می‌توانند با کارکردن در برخی کارهای مربوط به گردشگری درآمدهای بیشتری نسبت به فعالیت اصلی خود کسب کنند و در مواردی، از طریق فروش اراضی با موقعیت مناسب به بورس‌بازان زمین و مسکن و سازندگان شخصی، سودهای بادآورده‌ای را بدست آورند. در واقع بورس‌بازی زمین در حوزه‌های گردشگری با ترغیب زارعان به فروش اراضی و عرضه آن در بازار سودآور ساخت و ساز تأسیسات و تسهیلات گردشگری عامل پیش‌ران کلیدی در تحقق هر چه سریعتر تغییر کاربری زراعی به گردشگری محسوب می‌شود. از این نمونه، در ایبزا گردشگری همراه با رشد فعالیت‌های بورس‌بازی زمین باعث بروز مشکلاتی جدی در حفظ زمین و نیروی کار شد و در نهایت باعث شد زمین‌های زراعی بیشتر و بیشتری رها شوند. این موضوع در تحقیقات مک‌تاگارت، دربالی اندونزی نیز تایید شده است. مسئله‌ای که در پی رونق بورس‌بازی زمین در حوزه‌های گردشگری مطرح می‌شود، مسئله افزایش شتابان قیمت زمین و مستغلات است. این امر با افزایش ارزش زمین امکان کسب درآمدهای میلیونی یک‌شبه (همچون شانس)، برای زارعانی که همواره با انواعی از ریسک‌ها در فعالیت خود روبرواند تا اندک درآمدی کسب کنند، را فراهم می‌آورد. مطالعات برایدن در حوزه کارائیب نشان می‌دهد که گردشگری در رقابت با سایر بخش‌های اقتصادی به ویژه کشاورزی به صورت تصاعدی رشد کرده است و افزایش سرسام‌آور قیمت زمین و مستغلات یکی از پیامدهای ملموس آن بوده است. این شکلی از رقابت برای زمین و سایر منابع مرتبط با تولیدات کشاورزی است که در برگیرنده نیروی انسانی و سرمایه محلی نیز می‌باشد. از طرف دیگر افزایش اجاره‌بهای اراضی زراعی نیز مسئله دیگر مرتبط با این موضوع است. در تاجس، گردشگری باعث از بین رفتن کشاورزی شد به دلیل اینکه اجاره‌ زمین به شدت بالا رفت تا آنجا که کشاورزان نتوانستند، هزینه‌های بیشتری بپردازند و مجبور شدند اراضی زراعی خود را رها کنند. نتایج حاصله از تحقیقات به عمل آمده در سواحل شمالی مدیترانه در مورد اثرگذاری گردشگری بر کشاورزی نشان داد که گردشگری باعث کاهش نیروی کار کشاورزی از یک طرف و بالا رفتن قیمت اراضی از طرف دیگر شده است.
ویور تأکید می‌کند در غیاب اقدامات و برنامه‌های حمایتی دولت از بخش کشاورزی در بسیاری از قسمت‌های منطقه کارائیب، گردشگری به عنوان فعالیت اقتصادی غالب، جایگزین بخش کشاورزی شده است. به نظر ویور، توسعه گردشگری خود به تنهایی باعث کاهش بخش کشاورزی نشده است. اُفت کشاورزی به دلیل عدم حمایت‌های موثر دولت‌ها و فقدان سیاست‌های حمایتی در منطقه مورد مطالعه، می‌تواند تا حد زیادی به ظهور گردشگری به عنوان جایگزینی کارآمد در برابر بخش کشاورزی بی‌ثبات مسئله‌دار نسبت داده شود که با تحریک و تشویق انتقال سرمایه‌ها بوسیله مردم محلی و حرکت دادن منافع از کشاورزی به گردشگری صورت گرفته است. همچنین فقدان فعالیت‌های بازاریابی و ایجاد تسهیلات ذخیره‌سازی به دلیل عدم حمایت دولت می‌تواند مانع توزیع مواد غذایی شده و مانعی از برداشت تا رساندن به دست مصرف‌کننده محسوب شوند.
در رابطه با عدم توانایی مقاومت بخش کشاورزی در برابر جاذبه‌های بخش گردشگری، پراکندگی مالکیت زمین (خرده‌مالکی) و در نتیجه قابلیت پایین دسترسی به تکنولوژی برای کشاورزان خرد می‌تواند یکی دیگر از متغیرهای اثرگذار باشد. هرمنس چنین مطرح می‌کند که اگرچه گردشگری باعث افزایش دستمزدها شده است و نیروی کار سایر بخش‌ها مثل کشاورزی را به خود جذب کرده است، اما اینکه نسل جوان نمی‌خواهد در بخش کشاورزی کار کنند را نمی‌توان تقصیر گردشگری دانست. به نظر وی، این مسئله از یک پدیده عمومی‌تر است و آن تنزل در جایگاه (پرستیژ) فعالیت کشاورزی است. طبق نتایج این محقق، عدم تمایل نسل جوان برای کار در بخش کشاورزی به دلیل آنچه که وی پرستیژ کار می‌نامند از دیگر عوامل افول بخش کشاورزی در مقایسه با توسعه گردشگری در کشورهای واقع در سواحل شمالی مدیترانه است.
در تحقیقات دیگری به سایر متغیرهای تاثیرگذار بر روابط میان بخش کشاورزی و گردشگری اشاره شده است که از جمله آن می‌توان به مواردی اشاره کرد: ویژگی‌های فیزیکی مانند توپوگرافی، نوع خاک و میزان بارش هر یک جداگانه یا به صورت مرکب مانع از گسترش کشاورزی شوند. سایر نویسندگان چنین مطرح می‌کنند که ساختار سازمانی فعالیت بین‌المللی گردشگری خود به عنوان یک سد در برابر عرضه‌کنندگان زراعی محلی عمل می‌کند. هتل‌هایی که در مالکیت خارجی‌اند یا از طریق آن‌ها عمل می‌کنند، ممکن است پیوند محکمی با عرضه‌کنندگان مواد کشاورزی فرامرزی داشته باشند و در نتیجه، آن‌ها تمایل بیشتری خواهند داشت به آن نوع عرضه‌کنندگان تکیه کنند تا به عرضه‌کنندگان محلی.
به دلیل تفاوت میان شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مقاصدی که در آن تحقیقات فوق انجام شد با کشور ایران، نویسندگان این مقاله مجموعه عوامل فوق به همراه مجموعه‌ای مفروض از سایر متغیرهایی که می‌توانند در شرایط بومی کشورمان موثر باشند را وارد فرآیند تجزیه و تحلیل نموده‌اند که در جدول (1) لیست شدند.


رابطه مکمل گردشگری و کشاورزی


گردشگری و کشاورزی پتانسیل زیادی برای همکاری با یکدیگر در قالب یک رابطه نزدیک دارند. بهبود و توسعه نظام حمل و نقل برای گردشگری از طریق افزایش سهولت دسترسی به بازارهای بالقوه می‌تواند به کشاورزی هم، کمک کند. این زیرساخت‌ها نه تنها به کشاورزی کمک می‌رساند بلکه به گردشگران امکان می‌دهد تا سفر کنند و چشم‌اندازهای کشاورزی را مشاهده کنند. در مقابل، کمک گردشگری به کشاورزی می‌تواند از طریق تحریک و افزایش تقاضا برای تولیدات محلی صورت گیرد. در حالیکه کشاورزی ممکن است از طریق عرضۀ چشم‌اندازهای (طبیعی) زراعی رشد و رونق فعالیت‌های گردشگری را در پی داشته باشد. در واقع محصول کشاورزی خود می‌تواند به عنوان یک محصول گردشگری هم مورد توجه قرار گیرد. در این رابطه بسیاری از محققان، گردشگری مزرعه و توریسم کشاورزی را به عنوان راهی برای تعادل‌بخشی رقابت میان این دو فعالیت مهم در سطح محلی پیشنهاد می‌دهند. گردشگری می‌تواند از طریق تحریک و تشویق جامعه مقصد به عرضه محصولات و خدمات بخش کشاورزی به گردشگران مانند چشم‌انداز، تورهای مزرعه‌ای، آماده‌سازی سایت‌ها در جوار قطعات زراعی جهت گذران اوقات فراغت، سبب رونق بخش کشاورزی شود. همچنین تأمین مواد غذایی گردشگران از طرف کشاورزان، از دیگر انواع روابط دو طرفه می‌تواند باشد. سوکر و همکاران، کشاورزی را با داشتن دو عرضه متفاوت اما مرتبط به گردشگری طبقه‌بندی کردند. اولین آن عرضه مستقیم است که شامل فروش تولیدات کشاورزی به گردشگری است. دومی، عرضه غیرمستقیم است که مستلزم حفاظت و کشت زرع در چشم‌اندازهاست و به عنوان یک منبع گردشگری می‌تواند نقش‌آفرینی کند. برای ادامه،‌ به کتاب مراجعه کنید.

کتاب‌های مرتبط

اثرات گردشگری پیامد‌ها،چارچوب‌ها،سیاست‌ها

125,000 تومان
وزن 0.5 کیلوگرم
نام مولف

محمد غلامیان بایی, مصطفی قدمی

شابک

9789642827947

تعداد صفحه

208

سال انتشار

1393

نوبت چاپ

اول

قطع کتاب

وزیری

نوع جلد

شومیز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *