بریده‌های کتاب

کسب کنترل بر سلامت

من در طول بیش‌تر از سی سال پژوهش، حقیقت بسیار مهمی را در حوزۀ روانشناسی انسانی دریافته ام و آن این است که: ذهنیت مبتنی بر یقین و قطعیت، ذهنیت ظالم و بی‌رحمی است. یقین و قطعیت در حوزۀ روانشناسی ذهن ما را در مورد امکان متصلب می‌کند و دریچۀ آن ذهن را به روی دنیایی که ما در آن زندگی می‌کنیم می‌بندد. وقتی همه چیز قطعی باشد دیگر گزینه‌ای برای انتخاب‌های ما باقی نمی‌ماند. انسان، چه بفهمد و چه نفهمد، وقتی نسبت به چیزی اطمینان قطعی داشته باشد برای دیدن بی‌اطمینانی‌ها، ابهامات و تردید‌های دنیا کور خواهد بود.
ما باید تردیدها و بی‌اطمینانی‌ها، به‌خصوص در مورد سلامت خود را ببینیم و با آن‌ها روبرو شویم. اگر چنین کنیم، صاحب گزینه‌هایی می‌شویم و فرصت‌هایی ایجاد می‌کنیم که بتوانیم با کمک آن‌ها زندگی خود را در کنترل بگیریم.
ما اغلب متوجه نمی‌شویم که ذهن، چگونه ما را محدود می‌کند. به چند مورد از باورهای مرسوم در مورد سلامت توجه کنید:
● ما یا سالم هستیم و یا بیمار: همان‌طور که تصور می‌کنیم ذهن و بدن از هم جدا هستند، خیال می‌کنیم در هر لحظه از زمان هم سالم هستیم و هم بیمار و این رفتار پیامدهای غیرقابل‌انتظاری به همراه دارد. وقتی سالم هستیم، تصور می‌کنیم نیازی نیست که مراقب سلامت خود باشیم. وقتی هم مریض هستیم خیال می‌کنیم باید به متخصصانی مراجعه کنیم که با دانش و اطلاعات خود ما را درمان کنند. در حالی که این اطلاعات ممکن است از جانب یک متخصص صادر شود و ممکن است همان اطلاعات عرفی و شناخته‌شده در جامعه باشد. آن اطلاعات هرچه باشد انتظار ما این است که نسخه‌ای برای درمان و سلامت ما باشد. ما شاید دقیقاً ندانیم سلامت چیست؛ امّا در مورد فهم پیچیده از سلامت اطمینان داریم.
دنیای پزشکی بهتر می‌داند: پزشکان قطعاً بهتر از ما سلامت را در معنای عمومی و کلی می‌شناسند؛ امّا یادمان باشد که این ما هستیم که باید در مورد خودمان بیش‌تر بدانیم. حقیقت این است که کسی بهتر از خود ما نمی‌تواند ما را بشناسد. پس باید از دانش و اطلاعات دنیای پزشکی استفاده کرده، آن را در کنار شناخت از خودمان قرار داده و ترکیب مشترک و منحصربه‌فردی به وجود آوریم.
سلامت یک پدیدۀ پزشکی است: اغراق نیست اگر بگوییم ما دنیا را بیش از حد در چنبرۀ نیاز به علم پزشکی و تخصص پزشکان تصور می‌کنیم و همه چیز را از دریچۀ طبابت، دارو و درمان می‌نگریم. وقتی گرفتار غصه و اندوه هستیم در حقیقت باور نداریم که افسرده‌ایم. اگر شب، خواب ما کمتر ازهشت ساعت توصیه شده باشد، به تشخیص عارضۀ خود می‌پردازیم و خود را وسواسی یا دچارعارضۀ بی‌خوابی تشخیص می‌دهیم. وقتی نمی‌توانیم مسئولیت انتخاب‌های خود را بپذیریم، خود را پشت گوش‌انداز توصیف می‌کنیم. ما همیشه وقتی کاری را انجام می‌دهیم در اصل کارهای دیگری را که لازم است انجام دهیم، انجام نمی‌دهیم. سئوال این است که چرا باید این همه به خود برچسب بزنیم و هزینۀ این برچسب زدن‌ها برای ما چقدر است؟ ما اتفاقات معمولی و تجربه‌های مرتبط با سلامت خود را بی‌هدف و بدون فکر با بیماری اشتباه می‌گیریم. در نتیجه، همۀ اتفاقات زندگی و همه چیز خود را تبدیل به بیماری‌های نشان‌دار یا مرض می‌کنیم. چالش‌ها یا دشواری‌های زندگی تبدیل به عوامل بی‌ثباتی و احساسات درونی هم تبدیل به بیماری نشان‌دار می‌شود. وقتی ما همۀ تجربه‌های ساده و معمولی زندگی خود را بیماری می‌بینیم، در واقع آن‌قدر خود را محدود می‌کنیم که از فهم و درک آن تجربه عاجز می‌شویم.
خیال می‌کنم که پزشکان همۀ این چیزها را بهتر از ما می‌دانند و می‌فهمند و در نتیجه نیاز به این فهم و درک را از خود سلب می‌کنیم. نتیجه این که علم پزشکی و طبابت بیش‌تر از آنچه مورد نیاز است در زندگی ما ایفای نقش می‌کند و تأثیر می‌گذارد. راه به دست آوردن مجدد کنترل بر سلامت خود، شناخت دلایل از دست دادن آن کنترل است. من وقتی در کلاس درس در مورد ذهن‏آگاهی و هدفمندی سخنرانی می‌کنم، از دانشجویان سؤال می‌کنم آیا کسی می‌داند کلسترولش چقدر است؟ یکی از آن جمع که نتیجۀ آزمایش خونش را در دست دارد، دست بلند می‌کند. می‌پرسم این آزمایش را کی انجام داده‌اید؟ معلوم می‌شود که آن آزمایش حدود یک ماه پیش انجام شده است.
می‌پرسم از آن وقت تا حالا چیزی نخورده‌ای؟ ورزش نکرده‌ای؟ پس اگر بعد از این هم آزمایش نکنی در سلامت خواهی مرد. همه می‌خندند؛ اما ملاحظۀ من جدی است. دنیای پزشکی ما را آزمایش می‌کند و چند عدد به دست ما می‌دهد. ما هم خیال می‌کنیم این اعداد و ارقام تا مراجعۀ بعدی به پزشک و آزمایش بعدی دست نخورده باقی می‌مانند. سلامت ما در یک وضعیت ثابت نیست که رفتارها و تجربه‌های قبلی ما آن را تعیین کند. بی‌توجهی و جهل ما نسبت به سلامت موضوع مهمی است. ما در حال یادگیری مسائل مربوط به سلامت باید به بدن خودمان هم توجه کنیم.

کتاب‌های مرتبط

برخلاف عقربۀ ساعت

349,000 تومان
وزن 0.5 کیلوگرم
نام مولف

الن جین لانگر

نام مترجم

علی‌اکبر عبدالرشیدی

شابک

9786225923416

تعداد صفحه

320

سال انتشار

1403

نوبت چاپ

اول

قطع کتاب

رقعی

نوع جلد

شومیز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *