- خوداتکایی از اولین خصوصیات یک کارآفرین میباشد. با کمک این نیرو کارآفرین میتواند به مبارزه با سختیها بپردازد؛ بنابراین اگر میخواهید کارآفرین باشید باید این توانایی را در خود تقویت کنید.
- نیاز به انجام دادن و به دست آوردن از دیگر خصوصیات یک کارآفرین میباشد. اینگونه اشخاص بهصورت دائم نیاز به آن دارند که محصول یا خدمتی را ایجاد کنند. از سادهترین نوع آن مثلاً در فعالیتهای خانگی گرفته تا پیچیدهترین کارهایی که ممکن است در تولید یک محصول یا خدمت به آن لازم باشد.
- استفاده از نهایت بهرهوری از دیگر ویژگیهای یک کارآفرین میباشد. یک کارآفرین همواره میخواهد از وقت خود بهترین استفاده را کند.
- تحمل ریسک از دیگر ویژگیهای اینگونه افراد میباشد. یک کارآفرین میتواند ریسک ناشی از شکست را پذیرفته و تحمل کند. این ریسک ممکن است مالی یا حیثیتی باشد و یا از دست دادن بسیاری چیزها که مردم عادی در زندگی آنها را دارند، باشد.
آنها شکارچی فرصتها هستند.
- کارآفرین بهسادگی میتواند میان یک اتفاق بدون خاصیت با دیگری که در دل آن فرصت شکوفایی نهفته است، تمایز قائل شود و دومی را شکار کند.
- نیاز به پیشرفت دائمی از دیگر ویژگیهای این افراد میباشد. حتی هنگامیکه کارآفرین فعالیت اقتصادی را راهاندازی کرد متوقف نمیشود. او علاقه دارد که همهروزه به پیشرفتهای جدیدی دست پیدا کند.
کارآفرین توانایی بالایی در کنترل خود دارد.
- تحقیقات نشان میدهد که اغلب کارآفرینان بیشتر از آنکه بتوانند محیط بیرون را کنترل و مدیریت کنند بر خود تسلط دارند. اثر جانبی این خاصیت میتواند همان قدرت کنترل بر محیط نیز باشد.
- آنها همواره به هدف نگاه میکنند و شب و روز فکرشان رسیدن به هدف میباشد.
- دقت کنید که تمرکز بر هدف برای بسیاری از مردم دشوار است اغلب به کاری که در حال انجام دادن آن هستند فکر میکنند نه هدف.
کارآفرین توانایی تشخیص اولویتها را دارد.
- خوب میداند چه کاری، چه موقع باید انجام شود و حاضر است بر سر آن با دیگران مبارزه کند.
- خوشبینی از ویژگیهای مهم و بارز یک کارآفرین است. برای همین بسیاری از کارآفرینان جوان هستند، چرا که آنها معمولاً به هر کاری خوشبین میباشند.
- کارآفرین در برخورد با مشکل بدون آنکه ذهن خود را مخدوش کند مبارزه میکند تا آن را از میان بردارد. حتی اگر مشکل بزرگ باشد به خود میگوید الان که نمیشود آن را حل کرد به کار دیگری میپردازم و بعد سراغ آن میآیم.
شجاعت از دیگر ویژگیهای یک کارآفرین میباشد.
دقت کنید که تحمل ریسک با شجاعت تفاوت بسیاری دارد، به این مثال توجه کنید. مدیر کارآفرین یک شرکت را در نظر بگیرید. او همواره در حال ایجاد تغییر در شرکت میباشد تا به هدفهای خود نزدیک شود. اگر شکست بخورد باید ریسک یا همان هزینه - آن را بپردازد فرض کنید که پول و امکانات دارد و میپردازد. چیزی که این فرد نیاز دارد صفتی است بنام شجاعت او باید دل انجام این تغییرات و بهنوعی بازی با سرنوشت خود، کارمندان و شرکت را داشته باشد.
کارآفرین معمولاً قدرت تحمل بالایی دارد.
این قدرت تحمل از مسائل کاری شروعشده و یقیناً به مسائلی که در اجتماع یا خانواده او بدون شک رخ خواهد داد کشیده خواهد شد. قدرت تحمل جاذبه ایجاد میکند درحالیکه عدم داشتن آن فرد را مجذوب میکند. مثال ساده، فردی که قدرت تحمل بالایی ندارد، معمولاً در یک شرکت دولتی که قدرت تحمل و زندهبودن بالا دارد - مشغول به کار عادی و بدون جنبش میشود.
کارآفرین انگیزه داخلی بالایی برای انجام کار دارد.
دقت کنید که اگر فردی دارای انگیزۀ بسیار قوی برای انجام کاری باشد و آن انگیزه در درون آن نباشد در هر لحظه ممکن است که فرد آن کار را رها کند؛ اما نیروی انگیزشی در کارآفرین در درون خود او وجود دارد و تا زنده است به کار و فعالیت ادامه میدهد. تفاوت گرمای زمین و خورشید را مقایسه کنید، اگر خورشید برود زمین سرد خواهد شد، اما اگر زمین برود خورشید همچنان گرم خواهد ماند.
تابهحال ویژگی زیادی درخصوص کارآفرینان بیان شده است. همۀ کارآفرینان در صفات فردی یکسان نیستند، اما ویژگیهای عمومی چرا، همچون:
- خلاقیت و نوآوری؛
- هدفگرایی؛
- ریسکپذیری؛
- فرصتگرایی و فرصتشناسی؛
- آیندهنگری و دوراندیشی؛
- انعطافپذیری؛
- اهل کار و عمل؛
- اعتمادبهنفس و خودباوری؛
- واقعبینی.
نگاه کارآفرینانه
کارآفرینان، افرادی هستند که فرصتها را درک میکنند و خلاءها را میبینند. درک فرصتها توسط این افراد، ممکن است از طریق بازارگردی (ارتباط با محیط زندگی، بازار و...) و یا ارتباط با افراد (در جلسات) یا نگاه به تلویزیون، رسانهها، شبکۀ اینترنت و ... حاصل شود، که به آن نگاه کارآفرینانه (یا نگاه جستجوگرانه، نگاه فرصتگرایانه، در پی شکار فرصت و...) گفته میشود.
خلأهای بازار با نگاه کارآفرینانه، بهخوبی دیده میشود و انگیزهای برای اقدام به راهاندازی کسبوکار میباشد؛ به عبارت دیگر، افرادی که تمایل به ایجاد کسبوکار دارند، بایستی این نگاه را در خود تقویت نمایند. با توسعه و ترویج این دیدگاه در درون خانوادهها، مدارس و... به تقویت این نگاه که در کل منجر به نوآوری و ایجاد کسبوکار میشود، کمک خواهد شد.
آثار کارآفرینان در جامعه
در اقتصاد با ماهیت شبکهای امروز، نقش شبکههای اجتماعی در رشد و توسعۀ اقتصادی بهمراتب بیش از نظام متمرکز برنامهریزی دولتی بوده و نقش کارآفرینان نیز در چنین رویکرد شبکهمداری بهمراتب پررنگتر از رویکرد اقتصاد کلاسیک است. در اقتصاد نوین، کارآفرینان در شبکههای اجتماعی بهعنوان عناصری فعال ایفای نقش کرده و موجب ارتقای بازده سرمایههای مادی و انسانی میشوند. از ویژگیهای بارز اقتصاد امروز تغییرات سریع است و در چنین اقتصادی کشورهایی موفق هستند که قابلیت تطبیق با این تغییرات را داشته باشند، لذا با توجه به قابلیتهای کارآفرینی در تطبیق با تغییرات، کشورهایی که در آنها میزان فعالیتهای کارآفرینانه بالاتر است، امکان کسب موقعیتهای بهتری را در اقتصاد جهان خواهند داشت. همچنین با توجه به نقش نیروی انسانی بهعنوان یک منبع نامحدود و محور هر نوع توسعه، کارآفرینها به شکلی خاص دارای نقش مؤثری در فرآیند توسعۀ اقتصادی میباشند، پژوهشها نیز درمجموع نشان داده که بین رشد اقتصادی و تعداد کارآفرینها در یک کشور همبستگی وجود دارد، زیرا هر کشوری که دارای تعداد بیشتری کارآفرین باشد از محرکهای تجاری و اقتصادی قویتری نیز برخوردار است. در سال 1999، مؤسسۀ رصدکننده کارآفرینی در سطح جهان (GEM)، یک مدل مفهومی را طراحی کرد تا رابطه بین کارآفرینی بهعنوان یکی از گزینههای کلیدی و مؤثر را با رشد اقتصادی کشورها ارزیابی نماید.
نقش ایجاد شرکتهای بزرگ در رشد اقتصادی
در سیاستهای ملی کشورها و همچنین در بسیاری از مطالعات، همواره به تأثیر ایجاد شرکتهای بزرگ در رشد اقتصادی توجه و تأکید شده است. در این خصوص باید توجه داشت که هرچند میان ایجاد شرکتهای بزرگ و توسعه اقتصادی رابطهای برقرار بوده و آنها نیز در توسعه اقتصادی سهم بسزایی دارند، اما سهم و نقش اصلی در رشد اقتصادی اغلب کشورها فرآیندهای کارآفرینانهای است که در قالب ایجاد شرکتهای کوچک و متوسط جدید ایفا مینماید؛ زیرا که این شرکتها بهعنوان منبع عظیمی از خلاقیت و نوآوری شناختهشده و در سه دهۀ گذشته سهم بهسزایی در گسترش صنایع پیشرفته و ایجاد اشتغال داشته و نسبت به شرکتهای بزرگ از انعطافپذیری بالایی برخوردارند.
اگر بپذیریم که در قرن حاضر اقتصاد جهان و سرعت رشد اقتصادی برپایۀ نوآوری استوار است باید بستر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیز جهت توسعۀ پایدار فراهم گردد. بهاینترتیب توسعۀ کارآفرینی نقش شایستهای برای حضور فعال در بازارهای جهانی، اشتغالزایی پایدار، توسعۀ عدالت، کاهش فقر و حل مشکلات جامعه، دولت و بخش عمومی دارد.
نتایج تحقیقات دیوید برج در سال 1979 در خصوص روند اشتغالزایی و استخدام در ایالات متحده آمریکا طی سالهای 1976-1969 نشان میدهد که 81 درصد مشاغل جدید توسط شرکتهای کوچک (با حداکثر 100 کارمند) ایجادشده است که سهم بیشتری در رشد اقتصادی این کشور داشتهاند. همچنین عدم کارایی نظام اداری در دهۀ 70 همراه با اخراج کارکنان از شرکتهای بزرگ و چندملیتی، ضرورت کارآفرینی برای فارغالتحصیلان، مأموریت دانشگاه فراتر از آموزش و تربیت نیروی متخصص شد؛ بهطوریکه از دانشگاه بهخاطر افزایش تعداد فارغالتحصیلان و یا حتی تعداد دانشگاهها نسبتبه قبل این انتظار و توقع به وجود آمد که نقش و مأموریت خود را تغییر داده و با پژوهش در جامعه برای مشکلات و مسائل آن راهحل مناسب ارائه دهد. در این زمان میتوان به اولین تحولات دانشگاهی اشاره کرد؛ علاوهبر حفظ و توسعۀ دانش که در مأموریت قبلی نیز وجود داشت؛ دانشگاهها با رویکردی پژوهش محور در جامعه فعالیت کردند که درنتیجه آن فناوری جهت رفع نیازهای جامعه تولید و توسعهیافت.
بااینوجود در دهۀ اخیر بهخاطر جهانیشدن، رقابتی شدن فعالیتهای دانشگاهها و قویتر شدن دانشگاههای خصوصی و کمرنگ شدن حمایتهای مالی دولتها از دانشگاهها به خاطر تمرکززدایی، دانشگاهها به سمتی درحرکتاند که بتوانند از نظر اقتصادی نیز فعالیتهای خود را توجیه کرده و یا خودشان بتوانند بهعنوان بنگاههای اقتصادی نیز عمل نمایند. به همین خاطر دانشگاهها سعیشان بر این است که دانش و علم خود را تجاری و سرمایهای نمایند. پس در این رویکرد از دانشگاه و فارغالتحصیلان آن انتظار میرود که دانش خود را بتوانند به کسبوکار تبدیل کنند تا از این طریق هم منابع مالی خود را تامین و قوی کرده و هم باعث رشد و پیشرفت اقتصاد جامعه گردند. پتانسیل و نقشهای واقعی دانشگاهها در توسعه اقتصادی از مدتها قبل موردبحث واقعشده است. بهعنوان مثال چندلر بر این اعتقاد است که همکاری عمیق و نزدیکبین دانشگاههای فنی و شرکتها در آلمان باعث شده است که شرکتهای آلمانی بهعنوان پیشروترین و برجستهترین شرکتهای صنعتی در دنیا مطرح باشند.
تجارب کشورهای توسعهیافته نشان میدهد که کارآفرینی برای توسعه مناطق و بخشهای مختلف یک کشور ضروری میباشد؛ بنابراین میتوان با برانگیختن افراد جامعه بهسوی کارآفرینی با استفاده از تشویقها و اهرمهای مختلف، تعداد کسبوکارها را افزایش داد. دانشگاه بهعنوان یکنهاد محوری در جامعه، میتواند در توسعه و ارتقای کارآفرینی نیز مشارکت حیاتی داشته باشد.
نقش کارآفرینی در جامعه
- عامل ایجاد و توزیع ثروت، برانگیزندۀ توسعۀ اقتصادی جامعه یا بهعبارتی موتور رشد و توسعۀ اقتصادی؛
- عامل اشتغالزایی؛
- عامل انتقال تکنولوژی؛
- عامل ترغیب و تشویق سرمایهگذاری؛
- عامل شناخت، ایجاد و گسترش بازارهای جدید؛
- عامل تعادل در اقتصاد پویا؛
- عامل تحول و تجدید حیات ملی و محلی- عامل کاهش بوروکراسی اداری (کاهش پشتمیزنشینی و مشوق عملگرایی و…)؛
- عامل نوآوری و روانکنندۀ تغییر؛
- بهعنوان یکی از عوامل تولید، مثل زمین، سرمایه، انسان و…؛
- عامل تحریک و تشویق حس رقابت؛
- عامل تحریک، ترکیب و مهیا کردن عوامل تولید؛
- عامل ساماندهی منابع و استفاده اثربخش از آنها؛
- عامل یکپارچگی و ارتباط بازارها؛
- عامل رفع خلأ، شکافها و تنگناهای بازار و اجتماع.
کتابهای مرتبط
استراتژی شناسایی فرصت در کار آفرینی
150,000 تومانوزن | 0.5 کیلوگرم |
---|---|
نام مولف |
الهه حسینی, ایمان جلیلیان, سالومه زریه, مهدی تاجپور |
شابک |
9786008731542 |
تعداد صفحه |
248 |
سال انتشار |
1398 |
نوبت چاپ |
اول |
قطع کتاب |
وزیری |
نوع جلد |
شومیز |