۱۱۱- در بخش چهارم دیدیم که کشورهای مبدأ، یعنی آنهایی که خدمات بهداشتی- درمانی را وارد میکنند، ممکن است از طریق سبُک کردن فهرست انتظار و پایین آوردن هزینههای مراقبتهای بهداشتی- درمانی، از گردشگری پزشکی سود ببرند. اما احتمال دارد این کار به کیفیت مراقبتها آسیب وارد کند و پیگیری قانونی را نیز بهدنبال داشته باشد. در این بخش، توجه خود را به کشورهای مقصد، یعنی آنهایی که صادرکننده خدمات بهداشتی- درمانی هستند، معطوف میکنیم. این کشورها با چه منافع بالقوه و خطرهایی مواجه هستند؟
112- از نقطهنظر تاریخی، تسهیلات پزشکی بهتر و وجود متخصصان بهتر آموزش دیده و واجد شرایط در کشورهای پردرآمد، همواره باعث شده است تا جهت حرکت گردشگری پزشکی از کشورهای کمدرآمد به این کشورها باشد. اما این روند معکوس شده است، و بهتازگی تشکیل مراکز عالی پزشکی، جذب مردم در ابعاد منطقهای را بهدنبال داشته است.
بسیاری از کشورها، بهعنوان واردکننده، صادرکننده، و یا هر دو، خود را در گردشگری پزشکی دخیل میکنند. کشورهای اصلی واردکننده (آنهایی که گردشگران پزشکی از آن کشورها میآیند)، آمریکای شمالی و اروپای غربی هستند. همان طور که در فصل چهارم توضیح داده شد، گرچه سطوح کنونی جابهجایی به نسبت محدود است، در صورتی که پرداخت هزینهها از سوی نهادهای ثالثی صورت گیرد (مانند شرکتهای بیمه)، پتانسیل چنین جریانهایی حرکت بیماران به کشورهای دیگر قابلتوجه خواهد بود.
برای مثال، مطالعهای که از سوی بیچام 2002 صورت گرفت نشان داد که 40 درصد از بیمارانی که در یک همهپرسی ملی شرکت کرده بودند تمایل داشتند تا برای درمان به خارج از بریتانیا سفر کنند. 26 درصد نیز ظاهراً حاضر بودند که برای این کار، راهی هر نقطهای از جهان شوند!
113- کشورهای عمده صادرکننده (آنهایی که به گردشگران پزشکی خدمات ارائه میکنند) در تمام قارهها پراکندهاند، از قبیل آمریکای لاتین، اروپای شرقی، افریقا، و آسیا. کشورها در مراحل درمانِ خاصی تخصص یافتهاند. برای مثال، تایلند و هند در زمینه جراحی ارتوپدی و قلب تخصص پیدا کردهاند، درحالیکه کشورهای اروپای شرقی کانون داغی برای جراحیهای دندان هستند.
بنابراین، گرچه ممکن است تمام کشورها، برای گردشگری پزشکی، هم کشور مبدأ باشند و هم کشور مقصد، این بخش این موضوع را مورد بررسی قرار میدهد که بیشتر، این کشورهای کمدرآمد و یا با درآمدی متوسط هستند که کشورهای مقصد را تشکیل میدهند، و کشورهای پردرآمد غالباً همان کشورهای مبدأ هستند.
با وجود این، بسیاری از مسائل، شکلی عمومی دارند و هر کشور مقصدی را، بدون در نظر گرفتن سطح توسعه اقتصادی، کموبیش تحتتأثیر خود قرار میدهند. دانستن این موضوع نیز ارزش دارد که میزان احتمال تأثیرات موردبحث تا حدود زیادی ناشناخته است؛ در بسیاری از موارد، به وقوع پیوستن بالقوه و یا بالفعل این تأثیرات مشاهده شده است، اما مقیاس اثر، و اینکه چگونه این مقیاس میتواند از کشوری به کشور دیگر فرق کند، کمیتی است ناشناخته.
پیامدهای اقتصادی
114- بیشتر کشورهایی که در عرضه مراقبتهای بهداشتی- درمانی در صنعت گردشگری پزشکی فعالیت دارند، این کار را برای آن انجام میدهند که میزان درآمد مستقیم ارزی کشور خود را افزایش دهند، و جایگاه موازنه پرداختهای خود را بهبود ببخشند.
تا حدودی، این امر میتواند درآمدی باشد که بهتدریج و مستقیماً نصیب سیستم بهداشتی- درمانی میشود. برای مثال، بیماران خارجی، خدماتِ مراقبتهای بهداشتی- درمانی را میخرند و با این کار درآمدی را ایجاد میکنند که میتوان از آن در بیمارستانها استفاده کرد تا خدمات تخفیف داده شده پزشکی را در اختیار بیماران داخلی قرار داد. همچنین میتوان از این درآمد بهعنوان منبع سرمایهگذاری بهره برد، مانند دستگاه تصویربرداری ام. آر. آی که همه بیماران میتوانند از آن در بیمارستانها استفاده کنند.
نمونهای که میتوان از آن نام برد، سنگاپور است. مقامات سنگاپوری تأکید دارند که ورود به عرصه گردشگری پزشکی، آنها را قادر میسازد تا طیف وسیعی از خدمات را به شهروندان این کشور عرضه کنند. آنها بر این باورند که اگر این درآمد از طریق گردشگری پزشکی حاصل نمیشد، ارائه چنین خدماتی امکانپذیر نبود (هند و مالتا نیز از این استدلال استفاده میکنند).
به همین شکل، رامیرِز دِ آرِلانو 2011 مطرح میکند که تجربه کوبا، سرمایهگذاری مجدد درآمد حاصل از بیماران خارجی در سیستم درمانی ملی است. بنابراین، امکان دارد برخی از کشورها، با جذب بیماران خارجی بهدنبال توسعه تسهیلات و تجهیزات بهداشتی- درمانی باشند تا از این طریق بتوانند به بیماران داخل، خدمات بهتری را عرضه کنند (مانند بهبود کادر پزشکی- درمانی، افزایش سرمایهگذاری، بالا بردن سطح تخصص، ارائه تخفیف به خدمات، و غیره). البته باید به این نکته توجه داشت که این مباحث، در برابر انگیزه اصلی چنین حرکتی، که همان بهدست آوردن ارز خارجی است، ممکن است بیشتر جنبه تزئینی و ظاهری داشته باشد.
115- با وجود این، باید به خاطر سپرد که بیماران خارجی تنها بخش اضافهشده به بیماران خصوصی داخلی هستند و ممکن است این بخش اضافهشده، قابلتوجه یا غیرقابلتوجه باشد. بسته به این که آیا این بیماران تنها از ظرفیتِ فضای خالی سیستم پزشکی استفاده میکنند یا با بیماران داخلی در حال رقابت هستند، ممکن است پیامدهای اقتصادی متفاوتی را بهدنبال داشته باشد.
برای مثال، تلاش تایلند در دهه 1990، برای تبدیل شدن به کانونی برای گردشگران پزشکی یکی از نتایج بحران اقتصادی آسیا بود که کاهش بیماران خصوصی داخلی را بهدنبال داشت. کاهش بیماران خصوصی داخلی نیز خود باعث شده بود تا در بخش خصوصی، ظرفیتهای خالی اضافه بهوجود آید. در این حالت، افزایش بیماران خارجی، کموبیش سودآوری خالصی را نصیب سیستمِ بهداشتی- درمانی بخشِ خصوصی کرد. این سودآوری با درآمدی قابلتوجه و موارد بسیار نادری از فرصتهای ازدسترفته همراه بود.
از سویی دیگر، در جایی که ظرفیتهای خالی اضافهای وجود ندارند، این ظرفیتها باید توسعه پیدا کنند. این امر از بُعد مالی به معنای هزینههای بالقوه و قابلتوجهی است، اما در ابعادی وسیعتر، به معنای ترس از گسترش سیستم دووجهی، فرار مغزهای داخلی و غیره خواهد بود، که در زیر به آنها اشاره میشود.
116- با وجود آنکه ممکن است برای بخش بهداشت منبع درآمدی ایجاد شود، معمولاً آنچه برای کشورهای مقصد اهمیت دارد افزایش درآمد گردشگری است، نه درآمد مراقبتهای بهداشتی- درمانی، زیرا امید بر آن است تا میزان مصرف پول از سوی گردشگران پزشکی و همراهان آنان، تا اندازه قابلقبولی بالا باشد، که این موضوع، ربطی به مراقبتهای پزشکی ندارد (خوراک، اقامت، دیدار از اماکن دیدنی، سفر).
قطعاً، گردشگری پزشکی میتواند منبع مهمی برای ارز خارجی باشد. در گزارشی از گروه تحقیق و بازاریابی گردشگری، تخمین زده شده است که سالانه 37 میلیون سفر مربوط به امور سلامتی انجام میشود، که مولد 33 میلیارد یورو است ترام، 2006 . مک کنزی و سی. آی. آی 2002 گزارش کردند که تا سال2010، ارزش صنعت گردشگری پزشکی هند به 2 میلیارد دلار میرسد.
117- در کل، این چشمانداز سودآور است که اغلب دولتها را به سرمایهگذاری مستقیم یا غیرمستقیم (مشوقهای مالیاتی) در بیمارستانهای خصوصی وامیدارد، و به آنها انگیزه میدهد تا بهشکل فعالانهای وضعیت گردشگری پزشکی را بهبود بخشند رامیرِز دِ آرِلانو، 2007؛ رید، 2008؛ لی، 2010 . در همین خصوص، دولت هند در سیاست ملی سلامت خود در سال 2002، اعلام کرد که گردشگری پزشکی بهعنوان صادراتی مطلوب در نظر گرفته میشود و به همین دلیل، با بهکارگیری مشوقهای مالی نظیر عوارض گمرکی پایین برای واردات، واگذاری زمینهای مرغوب با قیمتهایی پایین، و تخفیفهای مالیاتی از این صنعت حمایت میکند.
به همین ترتیب، به سیاست تایلند در راستای ارتقای صنعت گردشگری پزشکی آنچنان مثبت نگریسته میشود که بهتازگی تجدید شده است. بنابراین، علاوه بر مراقبتهای پزشکی، احتمال دارد بخشهای مختلف، بهویژه آنهایی که با سفر و میزبانی از گردشگران سروکار دارند، تا حدودی از گردشگری پزشکی منفعت ببرند. دولت هم با بالا رفتن درآمدهای حاصل از مالیات در مرکز دریافت سودآوری قرار دارد، که البته این درآمد میتواند به حمایت از سیستم بهداشتی عمومی داخل کشور کمک کند.
118- با وجود این، ممکن است درآمد خالص حاصل از گردشگری پزشکی به آن اندازه که بهنظر میرسد چشمگیر نباشد. بخشی از منطقی که در پس تلاش برای جذب گردشگران پزشکی نهفته است، ایجاد درآمد اضافه از گردشگری است. در این حالت، فرض بر این است که این افراد (و همراه یا همراهان او)، در غیراین صورت، وارد کشور نمیشدند. اما در بسیاری از موارد، گردشگران پزشکی یا از میان مهاجران کشور مقصد تشکیل شدهاند، یا بیمارانی هستند که پیشتر، از کشور بازدید کردهاند و احتمال سفر مجدد آنها نیز وجود دارد. بنابراین، آنها بازدیدکنندگانی منظم محسوب میشوند که عنصر گردشگری پزشکی در یکی از سفرهای آنان نمود پیدا کرده است. در این شرایط، احتمال این که درآمد ناشی از هزینههای غیرپزشکی و درمانی، بدون در نظر گرفتن دلایل پزشکی سفر آنها، حاصل شده باشد، بسیار بالاست. در چنین شرایطی، بهشکل واضحی مشخص است که درآمد اضافی حاصل از عنصر پزشکی گردشگری پزشکی بسیار محدود است، و در نتیجه، منفعتی که از این بابت به اقتصاد افزوده میشود، درمجموع ناچیز است. در نظر گرفتن این موضوع ممکن است باعث شود تا به دیدگاه متفاوتی از موازنه منفعت و ریسک دست یافت.
119- علاوه بر موارد بالا، توجه به این موضوع اهمیت دارد که دعوت از گردشگران پزشکی به یک کشور، مستلزم تقبل هزینههای مالی است. همان طور که پیشتر ذکر شد، در بسیاری از موارد، درخواستهایی برای بهروز کردن زیرساختها- یا در حیطه بخش سلامتی و پزشکی (مانند امکانات و تجهیزات بیمارستانی) و / یا خارج از این بخش، مانند جادهها، وسایل ارتباطی و غیره وجود دارند.
از سویی دیگر، منفعت سرمایهگذاری در چنین زیرساختهایی، نصیب گردشگران غیرپزشکی و ساکنان محلی نیز میشود. همچنین، احتمال بروز هزینههایی در خصوص استخدام پرسنل مناسب برای استفاده از مراکز و امکانات پزشکی، اجرای طرحهای تأییدیههای رسمی، و سایر موارد برای جذب گردشگران پزشکی وجود دارد.
120- برای نمونه، 35 کشور تلاش کردهاند تا از کمیسیون بینالمللی تلفیقی، بازوی بینالمللی کمیسیون تلفیقی، که در ایالات متحده مستقر است و بیمارستانهای آمریکایی را موردتأیید قرار میدهند، تأییدیه رسمی دریافت کنند. هند در این زمینه اقدام کرده است و تاکنون توانسته است برای 17 بیمارستان خود از این کمیسیون تأییدیه دریافت کند، و تایلند نیز برای 14 بیمارستان خود چنین تأییدیههایی را کسب کرده است.
سایر نهادهای بینالمللی صادرکننده تأییدیههای رسمی عبارتند از: شورای استانداردهای مراقبتهای بهداشتی استرالیا، شورای خدمات بهداشتی- درمانی کانادا، و انجمن بینالمللی تأییدیههای مراقبتهای بهداشتی. این تعداد بالای انجمنهای صادرکننده تأییدیههای رسمی نشان میدهد که تعهدی جدی از سوی کشورهای صادرکننده، بهمنظور توسعه و تقویت صنعت گردشگری پزشکی آنان، وجود دارد. اما افزایش دادن و اطمینان حاصل کردن از استانداردهایی که برای تطابق با این معیارهای گوناگون و حفظ این تأییدیهها بهکار میروند، هزینههایی را دربر دارد. علاوه بر آن، طی کردن خودِ پروسه کسب تأییدیه رسمی نیز هزینهبَر است. برای ادامه، به کتاب مراجعه کنید.
کتابهای مرتبط
گردشگری پزشکی، درمانها، بازارها و پیامدهای سیستم سلامت (بررسی میدانی)
110,000 تومانوزن | 0.3 کیلوگرم |
---|---|
نام مولف |
نیل لونت، ریچارد اسمیت، مارک اِکسورثی، استفان تی. گرین، دانیل هورسفال، روسِل مانیون |
نام مترجم |
مهلا مهیندوست، نازنین السادات فاتحی |
شابک |
9786008731986 |
تعداد صفحه |
136 |
سال انتشار |
1399 |
نوبت چاپ |
اول |
قطع کتاب |
رقعی |
نوع جلد |
شومیز |