معمولاً بازده یک دارایی در دورههای متفاوت، متغیر است و روند ثابت و یکنواختی را به همراه ندارد. بنابراین نوسان و تغییرپذیری، جزء لاینفک بازدهی داراییها در طی زمان است. با توجه به این تغییرات و نوسانپذیری، بازدهی دورههای آتی نیز قابل اطمینان نیستند و این عدم اطمینان نسبت به بازدههای آتی سهام، سرمایهگذاری را با ریسک همراه مینماید.
به عبارت دیگر وجود ریسک به این معناست که برای پیشبینی آینده بیش از یک نتیجه وجود دارد و هیچ یک از نتایج قطعی نیست و امکان دارد بازدهی تحقق یافته ناشی از سرمایهگذاری، کاملاً با انتظارات سرمایهگذار متفاوت باشد. از این رو سرمایهگذاران همیشه به دنبال کاهش ریسک و افزایش اطمینان بازدهی هستند.
دیدگاه اول: ریسک بهعنوان هر گونه نوسانات احتمالی بازده در آینده
دیدگاه دوم: ریسک بهعنوان نوسانات احتمالی منفی بازدهی در آینده
1. تفاوت عدم اطمینان و ریسک
نبود اطلاعات دقیق در مورد اتفاقات آینده ما را در شرایط عدم اطمینان قرار میدهد که اندازهگیری آن دقیق نیست یا چندان اهمیتی ندارد. در مقابل ریسک، از نظر عدم اطلاعات دقیق در مورد اتفاقات آینده چنین حالتی را دارد با این تفاوت که در این جا قابلیت اندازهگیری وجود دارد و میتوان به آن شاخص عددی نسبت داد. در حالت ریسک، حالتهای ممکنی است که احتمال وقوع داشته و احتمال وقوع مربوط به هر کدام از این حالتها نیز مشخص است.
2. اجزاء ریسک
در این بخش اجزاء ریسک بر مبنای دو رویکرد بنیادی و نظریه نوین مورد بررسی قرار میگیرد:
1. 2 رویکرد بنیادی
عوامل تشکیل دهنده ریسک که باعث تغییر در قیمت اوراق بهادار در بازار میشوند را میتوان در دو دسته ریسکهای مالی و غیرمالی طبقهبندی نمود که در ادامه هر یک از این عوامل بهطور خلاصه تشریح میگردند.
1. ریسک سیاسی (ریسک کشور): عبارت است از کاهش ارزش سرمایهگذاری که به دلیل تغییرات در سیاستها و نظامهای سیاستگذاری یک کشور رخ میدهد. این ریسک به انتظارات سرمایهگذاران نسبت به آینده سیاسی یک کشور بستگی دارد و کشورهایی که از ثبات سیاسی و اقتصادی بالایی برخوردارند، این ریسک در آنها پایین است.
مواردی همچون یک جنگ ناگهانی یا پایان یافتن آن، انتخاب رئیسجمهور جدید یا فوت ناگهانی رئیسجمهور، رونق سفتهبازی و خروج ناگهانی مقدار هنگفتی طلا از بازار و امثال اینها از جمله مواردی است که بازده سرمایهگذاری را تحت تأثیر قرار میدهد. بهترین راه برای محفوظ ماندن از ریسک سیاسی آن است که سرمایهگذاریها بلندمدت باشد و در کشورهای مختلفی سرمایهگذاری انجام گیرد.
2. ریسک تجاری: تغییراتی است که در قدرت سوددهی یک شرکت رخ میدهد، احیاناً باعث ضرر سرمایهای یا کاهش بازده سالانه سرمایهگذاری خواهد شد. ریسک تجاری را در ناتوانی یک شرکت در پایداری در صحنه رقابت یا در حفظ نرخ رشد و یا ثبات میزان سوددهی در کوتاهمدت یا بلندمدت میتوان تعریف کرد. شرکتهای رو به رشد با ریسک تجاری بیشتری مواجه میباشند. همچنین شرکتهایی که هزینه ثابت بالایی دارند و در امور صنعتی از فناوری پیشرفته بهره میگیرند با ریسک تجاری بالایی رو به رو هستند. ریسک سرمایهگذاری در شرکتهای کوچک و تازه تأسیس، بیش از شرکتهای بزرگ و باسابقه است.
3. ریسک نرخ بهره: ریسکی که یک سرمایهگذار به هنگام خرید اوراق قرضه با بهره ثابت میپذیرد. قیمت اوراق بهادار با سود ثابت با نرخ بهره بازار رابطه معکوس دارد. لذا با افزایش نرخ بهره قیمت این اوراق کاهش خواهد یافت. تأثیر ریسک نوسان بهره بر روی اوراق قرضه خیلی بیشتر از سهام عادی است و بیشتر مورد توجه دارندگان اوراق قرضه است، بهترین راهحل برای نرخ محفوظ ماندن در برابر ریسک نرخ بهره، خرید اوراق با بهره شناور، خرید اوراق قرضه با تاریخهای سررسید متفاوت و یا سعی بر پیشبینی جهت تغییرات نرخ بهره است.
4. ریسک نرخ تورم: ریسک تورم، ریسک کاهش ارزش اصل و فرع سرمایه به دلیل کاهش قدرت خرید پول است. این ریسک تمامی اوراق بهادار را تحت تأثیر قرار میدهد ولی تأثیر آن بر روی سهام عادی به مراتب کمتر از اوراق با سود ثابت است. لذا با خرید سهام عادی تا حدودی در برابر این ریسک مصونیت ایجاد میگردد. این ریسک با ریسک نوسان نرخ بهره مرتبط است. برای اینکه نرخ بهره معمولاً در اثر افزایش تورم افزایش مییابد.
5. ریسک مالی: مقصود از ریسک مالی، ریسک اضافی ناشی از استفاده بدهی است که تحت عنوان اهرم مالی مورد بحث قرار میگیرد. هر چه شرکت وام بیشتری بگیرد، حاشیه سود خالص شرکت کمتر خواهد شد و ریسک سهام عادی آن بالاتر میرود.
6. ریسک نقدشوندگی (نقدینگی): ریسک نقدشوندگی، ریسک مرتبط با بازار ثانویه است که اوراق بهادار در آن معامله میشوند. اصولاً سرمایهگذاران نقدشوندگی را از این دیدگاه مورد توجه قرار میدهند که بتوانند یک دارایی را سریعاً بخرند یا بفروشند، بدون آنکه قیمت آن دستخوش تغییرات شدید شود. ریسک نقدینگی اوراق خزانه خیلی کم و یا صفر است. درحالی که ریسک نقدینگی سهام شرکتهای کوچک و سهام مربوط به بازار خارج از بورس بیشتر است.
7. ریسک نرخ ارز: ریسک نرخ ارز، ریسک ناشی از تغییر در بازده اوراق بهادار در نتیجه نوسانات ارزهای خارجی است. این ریسک در اثر خرید اوراق بهاداری که با نرخ ارز متفاوتی منتشر شدهاند به وجود میآید. بهعنوان مثال یک سرمایهگذار ایرانی که اقدام به خرید سهام یک شرکت ژاپنی میکند، در صورتی که نرخ برابری ین در مقابل ریال تغییر نماید، مشمول ریسک نرخ ارز گردیده است.
2. 2 رویکرد نظریه نوین ریسک
در این رویکرد بر اساس نظریه نوین، ریسک اوراق بهادار به دو دسته تقسیم میشود.
ریسک سیستماتیک
قسمتی از کل واریانس بازدهی دارایی خاص که وابسته به نوسانپذیری کل پرتفوی بازار است را ریسک سیستماتیک مینامند. این ریسک تمامی اوراق بهادار موجود در بازار را تحت تأثیر قرار میدهد و مواردی مانند ریسک سیاسی، ریسک نرخ بهره و ریسک نرخ تورم را دربرمیگیرد. تقریباً تمامی اوراق بهادار تا حدی از این ریسک برخوردارند و کاهش این ریسک در اختیار شرکت نیست و معمولاً ریسک سیستماتیک غیرقابل کاهش است. برای ادامۀ مطالعه، به کتاب مراجعه کنید. برای ادامه، به کتاب مراجعه کنید.
کتابهای مرتبط
تجزیه و تحلیل صورتهای مالی شرکتها (هتلها)
110,000 تومانوزن | 0.5 کیلوگرم |
---|---|
نام مولف |
علی یعقوبی |
شابک |
9786007127926 |
تعداد صفحه |
126 |
سال انتشار |
1395 |
نوبت چاپ |
اول |
قطع کتاب |
وزیری |
نوع جلد |
شومیز |