هدف ما در این فصل ارائۀ تصویری کلی از فضای کنونی سیاستگذاری و نظارتی در رابطه با توسعه و نگهداری میراث ساختهشده، طبیعی و فرهنگی در کارائیب است. برای درک بهتر، کارائیب را از لحاظ جغرافیایی بهعنوان نواری از کشورهای جزیرهای کوچک تعریف میکنیم که از جامائیکا تا ترینیداد و توباگو کشیده شده و گویان و ونزوئلا در آمریکای جنوبی را نیز شامل میشود. این کشورهای آمریکای جنوبی را نیز بهعلت موقعیت، جغرافیای فیزیکی و پیوندهای فیزیوگرافیک با حوزه کارائیب و همچنین تشابهات فرهنگی و استعماری بین آنها غالباً در بحث های مرتبط با کارائیب میگنجانیم. بنابراین، هرچند در فصل دوازده به بررسی آمریکای جنوبی میپردازیم ولی از گویان بهطور مفصلتر در این فصل بحث مینماییم. برخی از کشورهای آمریکای مرکزی، مانند بلیز و هندوراس معمولاً در طبقهبندی ها جزء کشورهای کارائیب محسوب میشوند ولی ما آنها را حذف نمودهایم. کارائیب با دارا بودن تجاربی از صحنههای غلبه و پیروزی، دوران استعمار و توسعه متغیر در طول تاریخ خود، آزمایشگاهی عالی است که در آن میتوان مسائلی همچون همکاری دولت، نظارت فراملی و پیوندهای سیاست بینالملل را درزمینه برنامههای ابتکاری توسعۀ گردشگری مشاهده کرد. این منطقه از لحاظ جغرافیایی بسیار وسیع است. دولتهای مستقل فراوانی در آن واقع شدهاند که در برخی موارد، منسجم و به اتفاق هم فعالیت میکنند، ولی در سایر جنبهها از یکدیگر مستقل هستند. قصد ما، طراحی نقشۀ راهی از دولت و یا حتی مسائل سیاستگذاری منطقهای نیست، بلکه میخواهیم به تلاشهای چشمگیری اشاره کنیم که برای پیوند میراث و گردشگری صورت گرفته است.
گردشگری یکی از اصلیترین صنایع جهان و مهمترین صنعت برای بیشتر کشورهای کارائیب است. مطابق با شورای جهانی مسافرت و گردشگری، گردشگری 15 درصد از کل تولید ناخالص داخلی و اشتغال و همچنین در حدود 20 در صد از صادرات و سرمایهگذاری در این منطقه را به خود اختصاص میدهد. در سال 2005، حوزۀ کارائیب در حدود 3/42 میلیون نفر بازدیدکننده داشت که از این تعداد 8/19 میلیون نفر، مسافران کشتی های تفریحی بودند. این منطقه مقصد اصلی کشتیهای تفریحی است و در 5 سال گذشته تقریباً 48 درصد از سهم جهانی روزهای اقامت در کشتی را از آن خود کرده است. سازمان گردشگری کارائیب در سال 2002 برآورد نمود که بیش از 900 هزار نفر بهطور مستقیم و غیرمستقیم در گردشگری این منطقه مشغول به کار هستند. به این ترتیب، حوزۀ کارائیب بیش از هر نقطۀ دیگری در جهان به گردشگری وابسته است و گردشگری شریان اقتصادی برای بسیاری از کشورهای آن میباشد.
گردشگری در کارائیب برای مدتهای طولانی یک معما بوده و بهعنوان یک آفت یا مصیبت- که وجود آن ضروری است- تلقی شده است. مسلماً، برخی گردشگری را با وابستگی که در طی قرنها فعالیت استعماری احساس شده است، مرتبط می دانند، در حالی که سایرین توسعه گردشگری را با بروز انحطاط فرهنگی و یا ماهیت مشکلآفرین آن بهعنوان شیوهای برای توسعه، با ریسک آسیبرسانی به منابع حساس مرتبط میسازند. شکی نیست که این منطقه از منافع همجواری با بازارهای کلیدی چون ایالات متحده و کانادا بهره برده و از ظهور جتهای مدرن نیز استقبال کرده و خرسند شده است. جتها، زمان دسترسی این بازارها را- حتی بازارهای اروپایی- به این مقصدها کاهش دادهاند. این منطقه اکنون با برخی وظایف دلهره آور روبروست که سایر مقصدهای تکامل یافته در دهههای اخیر با آنها مواجه بوده اند: موضوع بهبود بازدهی ها، تمرکز بر بازارهای بیثبات و غالباً موقتی و بهبود عملکرد کلی بخش. همراه با این چالشها، دغدغههای زیستمحیطی نیز وجود دارند (خواه مستقیماً با گردشگری ارتباط داشته باشند یا نه) که بسیاری از این دولت های جزیرهای با آنها دست به گریبان هستند. حتی می توان گفت که آگاهی و توجه عموم نسبت به مسائل زیست محیطی گردشگری (مثلاً اثرات کربن هواپیماها) کافی است تا این گونه مسائل را بغرنج تر کند و درنتیجه آنها را جزء اهم برنامهریزیهای دولتی قرار دهد.
اگر بخواهیم منصف باشیم باید گفت که کارائیب از حیث حفاظت و پاسداری از محیط (حداقل از نظر منطقهای) یک پیشرو بوده و در توسعه گردشگری خود به اصول گردشگری «جایگزین» متعهد بوده است. این موضوع با توجه به اینکه برخی از بزرگترین گروه های مردم بومی این نیم کره در دو کشور حوزۀ کارائیب، یعنی دومنیکا و گویان زندگی می کنند اصلاً عجیب نیست. در سالهای اخیرتر، آگاهی روزافزونی در بسیاری از جزایر کارائیب درمورد نیاز به بازتعریف محصول گردشگری و تأکید بیشتر بر توسعه پایدار و توانمندسازی اجتماع بوجود آمده است. بسیاری از مقصدهای کارائیب دریافتهاند که ظرفیت و قابلیتهای آینده گردشگری آنها تقریباً تنها به استفاده از میراث غنی طبیعی و فرهنگیشان وابسته است. در این خصوص، بسیاری از این کشورهای جزیرهای، اشکال مختلف فراوانی از گردشگری پایدار، همچون اکوتوریسم، گردشگری طبیعت، گردشگری ماجراجویانه کمخطر و گردشگری میراث/ فرهنگی را برگزیدهاند.
گردشگری میراث در کارائیب
کارائیب به رغم تمایزات جغرافیایی و مردمشناختی دارای میراث غنی مشترکی است که خمیرۀ آن بوسیله بردهداری، استعمار و کشتزارها شکل گرفته است. همانگونه که ماتر و تاد اظهار می کنند، بیشتر جزایر این منطقه در برهه یکسانی از تاریخ تحت نفوذ قدرتهای استعماری بودهاند و زبانهای محلیای که هنوز در این منطقه تکلم میشوند بازتاب این تاریخ هستند: فرانسوی در گوادلوپ، مارتینیک، سنت مارتین و هائیتی؛ اسپانیایی در کوبا و جمهوری دومنیکن؛ انگلیسی تقریباً در سایر نقاط. تنوع در کارائیب بهعنوان یکی از نقاط فروش اصلی این منطقه محسوب می شود: مردم، که آمیزهای از نژادهای مختلفاند؛ زبانهای مختلف؛ معماری و استحکاماتی که سرچشمه آنها گذشته استعماری است؛ تنوع ادیان، از مسیحیت گرفته تا هندوئیسم و وودو؛ توپوگرافی متنوع، از جزایر شنی صاف در باهاما تا کوههای پر درخت گرمسیری کوهستانهای سنت لوسیا؛ سبک آشپزی، مراسم و سنتها.
متأسفانه، دادههای خاصی درخصوص گردشگری میراث گردآوری نشده است. علت شاید این باشد که تنها در این اواخر میراث به مسئلۀ مهمی در منطقه تبدیل گشته است و صنعت نیز تقریباً بهطور انحصاری بر گردشگری s3 تمرکز کرده است. مطابق با گفتههای هانی چرچ، میراث بومی کارائیب تقریباً به معنای واقعی کلمه در طی تصرف بیرحمانه جزایر در قرن 16 از صفحه روزگار محو شد. او تأکید می کند، بهعلت نابودی بیشتر میراث بومی منطقه آنجا که توسعه پایدار و میراث مطرح می شود، این عناصر استعماری و کریولِ تاریخ منطقه هستند که اهمیت پیدا میکنند. این عناصر حول میراث معماری تمرکز یافتهاند. پاتولو با توجه به تاریخ استعمارگری، بردهداری، قرادادهای تعاهدی و مبارزه برای استقلال میگوید:
اخیرترین کشمکش برای کارائیب، پرورش اشکال هنر بومی و آفرینش و اجرا در بین مردمان خود، در عین پاسخگویی به تقاضای گردشگری، بوده است، این در حالی است که همزمان باید شیوههای خیال پردازانهای را نیز بیابد تا از گردشگران بهعنوان مشتری «استفاده کند» و نه اینکه توسط گردشگران مورد سوءاستفاده قرار گیرد.
دغدغههایی نیز درمورد اصالت و وابستگی فرهنگی وجود دارد اگرچه این مسائلِ گسترده تازگی ندارند ولی برای درک ارتباط بین تاریخ، میراث و گردشگری ضروری هستند.
یکی دیگر از دلایل اهمال کلی در رابطه با گردشگری میراث، این حقیقت است که ... صنعت گردشگری کارائیب به قلعهها، ساختمانهای باستانی، گالریهای هنری و موزهها وابسته نیست. اشکال فرهنگی کارائیب همانند ونیز، پراگ، دهلی و قاهره در معرض نمایش نمیباشند. با وجود این، در طی 5 الی 10 سال گذشته، در پرتو رقابت فزاینده و تقاضا برای تجارب اصیل، تغییر مسیرِ بنیادی آشکاری به سمت اشکال جایگزین گردشگری و فاصله گرفتن از وابستگی سنتی به S3 مشاهده شده است. هر روز بیش از پیش پذیرفته می شود که کارائیب در سایه توسعه تاریخی خاص و شرایط جغرافیایی و اقلیمی ویژه خود- که آمیزهای از بومیان آمریکایی، اروپاییها، آفریقاییها، آسیاییها و سایر مردمان این منطقه بیانگر آن است- از منابع عظیم طبیعی و گردشگری میراث مالامال گشته است، درنتیجه، مجموعه باشکوهی از سایتهای طبیعی و باستان شناختی، چشماندازهای فرهنگی، شهرها و ساختمانهای تاریخی، میراث دریایی، کارهای هنری و سنتها را میتوان برای شکل دادن به بخشی از محصول گردشگری توسعه داد.
گواهی بر این مسیر جدید، پنجمین کنفرانس سالانه کارائیب در رابطه با توسعۀ گردشگری پایدار است که از طرف سازمان گردشگری کارائیب و اتحادیه کشورهای کارائیب در سال 2003 با عنوان حفظ توازن درست – در آغوش گرفتن میراثمان در کارائیب بزرگتر، برگزار شد. ژان هولدر، دبیر کل وقت سازمان گردشگری کارائیب، در رابطه با اهمیت کنفرانس گفت:
... شمار افراد و برنامههای متمرکز بر حفظ، نگهداری و توسعه بنیانهایی که کل صنعت گردشگری بر آنها متکی است، یعنی محیط طبیعی و ساخته شده، میراث و هویت فرهنگی مان، در مقایسه با شمار کسانی که سرگرم تولید ترافیک هستند (که ممکن است سبب نابودی همان منابعی شود که گردشگری را میسر کرده است) بسیار ناچیز است. بنابراین، ما باید توجه ویژهای به این مسائل مبذول داریم و به توانایی خود در رابطه با افزایش تعداد افرادی که ارزش فعالیتهای ما را درک می کنند، امیدوار باشیم.
هولدر (2003)
در چارچوب راهبرد جهانی برای ایجاد یک فهرست متوازن، معرّف و معتبر میراث جهانی که بوسیله کمیته میراث جهانی در 1994 تصویب شد، از کارائیب بهعنوان منطقهای یاد گردید که از حیث غنا و تنوع میراث طبیعی و فرهنگی، درخور ظرفیتش معرفی نشده است. در پاسخ به این دریافت، مرکز میراث جهانی برای کمک به کشورهای کارائیب در حوزههای شناسایی، پاسداری و حفاظت از میراث برنامهای عملیاتی طراحی کرد و حمایتهای مالی و فنی نیز در اختیار آنان قرار داد تا ظرفیت لازم را تدارک ببینند. به سبب این برنامهها، اکنون شش سایت طبیعی و دوازده سایت فرهنگی که در یازده کشور حوزه کارائیب و سرزمینهای ماورای بحار قرار دارند، در فهرست میراث جهانی قرار گرفته اند. همچنین پانزده کشور کارائیب به کنوانسیون میراث جهانی ملحق شدهاند.
کتابهای مرتبط
میراث فرهنگی و گردشگری در کشورهای درحالتوسعه
220,000 تومانوزن | 1 کیلوگرم |
---|---|
نام مولف |
تیموثی و جیان پی, دالن جی., نیاوپان |
نام مترجم |
اکبر پورفرج, جعفر باپیری |
شابک |
9789642827596 |
سال انتشار |
1390 |
نوبت چاپ |
دوم |
تعداد صفحه |
382 |
قطع کتاب |
وزیری |
نوع جلد |
شومیز |