در پاراگرافهای قبل، سه راه برای معنابخشی به عملکرد را بیان کردیم که عبارتند از: سنجش عملکرد، قضاوت عملکرد، دانش ضمنی و سنجشپذیری سازمانهای موردبحث. سؤال بعدی این است که اینها چه ارتباطی با مدیریت عملکرد دارند. پاسخ نسبتاً سرراست است: مدیریت عملکرد نوعی از مدیریت است که اطلاعات عملکرد را برای تصمیمگیری، تلفیق و استفاده میکند. همانطورکه بعداً خواهیم گفت، تلفیق مربوط به اطلاعات عملکرد در چرخههای مدیریتی و سیاسی مدیریت سیاستگذاری، بودجهبندی و قرارداد است. این کاربردها در سه دسته تصمیم قرار میگیرند: یادگیری، نظارت و کنترل، و گزارش (جدول4-2). مفاهیمی مثل مدیریت طبق هدف، مدیریت استراتژیک، بودجهبندی عملکرد، مدیریت برای نتایج، مدیریت مبتنی بر نتیجه و بودجهبندی کارآفرینی همگی منطق مشترکی دارند که طی آن، سازمانهای عمومی باید اطلاعاتِ عملکرد تولید نموده و از این اطلاعات، برای آگاهسازی تصمیمگیری استفاده کنند. ما از این روش نسبتاً کل به جزء برای مدیریت عملکرد استفاده میکنیم، روشی گسترده، اما تحلیلی دقیق.
این تعریف مخالف مفهوم خطی و محدود مدیریت عملکردی است که برخی اوقات، در پیشینه تحقیقی فعالان این عرصه دیدهایم. این تعاریف اغلب جدا از تعریف عملکرد اینچنینی بوده، و کاهش نهایی مدیریت عملکرد برای رسیدن به کارکردهای مدیریتی است. راه دیگر، بررسی عملکرد ملی، فرآیند ارزیابی پیشرفت بهسوی دستیابی اهداف ازپیشتعیینشده است. طبق تعریف سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، مدیریت عملکرد عموماً مدیریت شرکتی، اطلاعات عملکرد، ارزیابی، نظارت بر عملکرد، ارزیابی و گزارشگری عملکرد را دربر میگیرد. تعریف دقیقتری وجود دارد که به بستر عملکرد بهصورت چرخه مدیریتی اشاره دارد که تحت آن، اهداف عملکرد برنامه تعیین شده، مدیران انعطافپذیری بیشتری برای تحقق اهداف داشته، عملکرد واقعی سنجیده و گزارش شده، و این اطلاعات در تصمیمگیری راجعبه بودجهبندی برنامه، طرح، عملیات و پاداش یا جنایت در نظر گرفته میشود.
یکسان گرفتن مدیریت عملکرد و سنجش عملکرد در پیشینه تحقیق دیده شده است. تحت عنوان مدیریت عملکرد، مباحث، عمدتاً بر روی سنجش عملکرد، بدون دستهبندی بیشتر، تأکید داشتهاند. این متن تمایز آشکار بین سنجش عملکرد و مدیریت عملکرد را نشان میدهد، که برای درک بهتر کارکرد سیستمهای مدیریت عملکرد ضروری است.
ازآنجاییکه شعار عملکرد خیلی آشنا و رایج به نظر میرسد، باید پرسید که چه جایگزینی برای مدیریت عملکرد میتوان بیان کرد. تالبوت 2005 گفته است که بحث درمورد عملکرد از زمان وجود دولت، پدید آمده است. انتخابات جنگ بر سر عملکرد آینده و عملکرد گذشته است. گرچه تمرکز بر روی عملکرد به نظر ریشه در دولت دارد، مدیریت عملکرد پدیده نسبتاً جدیدی است (پساز جنگ جهانی دوم). برای تازهواردان به سیاست عمومی، این میتواند سورپرایز باشد.
مدیریت عملکرد در سیاست عمومی دیرتر ظهور کرد. سیستمهای آماری و توسعه فرهنگ سیاسی نیز اساسِ توسعه وضیعت مدرن بوده است. توسعه این سیستمهای اطلاعات برگرفته از نیاز به اداره کشور با سیستم مالیاتی، بهعنوان یکی از زمینههای اصلی نوآوری، بوده است. به نظر میرسد که در نیمه دوم قرن گذشته، دولتها به معرفی سیستماتیک اطلاعات عملکرد در مدیریت احساس نیاز نمودند. این روند بهواسطه فرهنگ مدرنیتهای اهرم شد که بر رویکردهای واقعی و منطقی در مدیریت و سیاست ارزشگذاری میکرد.
باوجود این، سؤالی که در بالا بیان کردیم باقی میماند. عملکرد بهجز مدیریت بر چه چیزی میتواند تکیه کند؟ زیرا نوشتههای سنت مدیریت خارج از محدوده این کتاب است، خودمان را محدود به دستهبندی سنتهای مدیریتی میکنیم که توسط پدر این علم، یعنی ماکس وبر، بیان شده است. بحث وبر درمورد مبنای قدرت ریشه در نظریه بوروکراسی است. شیوههای مدیریت مرتبط، گرچه وبر از این واژه استفاده نکرد، میتواند متفاوت از مدیریت عملکرد باشد. وبر سه نوع قدرت را شناسایی میکند که میتوانند به سه منبع ظرفیت مدیریتی تبدیل شوند. هیچیک از این سه روش بر روی نتایج متمرکز نیستند؛ در نتیجه متمایز از مدیریت عملکردند (جدول 5-2).
رویکرد ایدهآل وبری به مدیریت عمومی در عصر امروز مرتبط است، گرچه اهمیت نسبی آن تغییر کرده است. نتیجه این خواهد بود که مدیریت عمومی همیشه ترکیبی از نوع ایدهآل است. مدیریت عملکرد بهصورت مطلق وجود ندارد. نظریه فرهنگی باید اولین کاندید، بهمنظورِ درک بهتر این موضوع، باشد که کدام پیکربندی، در چه شرایطی، کارکردی میشود. برای ادامه، به کتاب مراجعه کنید.
کتابهای مرتبط
مدیریت عملکرد در بخش دولتی
180,000 تومانوزن | 0.5 کیلوگرم |
---|---|
نام مولف |
جان هالیگن, گرت بوکائرت, ووترن ون دوورن |
نام مترجم |
فائزه عبدلی مسینان, میرعلی سید نقوی |
شابک |
9786227239362 |
تعداد صفحه |
296 |
سال انتشار |
1399 |
نوبت چاپ |
اول |
قطع کتاب |
وزیری |
نوع جلد |
شومیز |