ایدۀ ارزش و تقاضای طبیعت بهعنوان یک «مکان» برای تجربیات تفریحی توسط دیاس و همکارانش (2007) مطرح شده که تاریخ آن به قرن نوزدهم برمیگردد و بهعنوان واکنشی به تغییرات فرهنگی و اجتماعی آن دوره در نظر گرفته میشود. در انقلاب صنعتی، تغییری در زندگی روزانۀ جوامع غربی اتفاق افتاد و در این حوزه، یک سیستم جمعی جدید از رابطۀ انسان با طبیعت از طریق شیوۀ جدیدی از رابطۀ قابلتصور و مرتبط با چشماندازهای طبیعی ایجاد شد. در عوض این نمونههای جدید از طبیعت در مجموعهای از شیوههای اجتماعی بروز یافت که به شیوههای تفریح و سرگرمی در حوزههای طبیعی تعمیم داده شد.
یک جنبۀ مهم از این ترتیببندی یا وضعیت این نوع حساسیت جدید به طبیعت، تلفیقی از جنبشهای زیباییشناسی از ایدهآلهای رمانتیسم بود. این شرایط در طول ارزشگذاری بدیع درمورد اماکن نامعلوم، طبیعی، عجیبوغریب و روستایی ایجاد شد که طی آن بهگزینش درحال رشد برای اماکن جدا و موقعیتهایی توجه میشود که دسترسی دشواری دارد که از نمونههای آن میتوان به کوههای آلپ یا پیرنه اشاره کرد. درحقیقت قبل از قرن نوزدهم و در طول آن، درک منفی از مناطق دور از دسترس، بهتدریج جای خود را به دیدگاه مثبت داد، آنهم از طریق کمک برخی از نویسندگان که درمورد ارزش مناطق وحشی مطالبی را به رشتۀ نگارش درآورده و درمورد آن بحثهایی را ارائه دادند. در مناظر کوهها، جنگلها، بیابانها و سواحل، یک تصویر جدیدی آشکار میشود که به موجب آن یک حساسیت زیبایی و هنری جدید به وجود میآید که به این چشماندازهای طبیعی توجه دارد.
این زیباشناسی چشمانداز شامل سه عنصر زیبا، والا و بدیع میشود. این ارکان در بخشهای بزرگی از سفری به وجود میآیند که از طریق جوانان اروپایی منتخب ایجاد شدهاند و بعد از آن به طبقات اجتماعی بالاتر از حد متوسط تعمیم داده شده که بیشتر در جامعۀ بریتانیا قرار دارد و بعد از آن بهعنوان تور گردشگری بزرگ شناخته میشود. این سفر که مسیر آن، یک جریان معمولی داشت، برای بسیاری از افرادی که این تورها را برگزار میکردند، موضوعی متعارف بود، بهخصوص برای افرادی که از فرانسه، ایتالیا، آلمان و هلند از طریق سوئیس عبور میکردند. طبق نظر مونک (1960) تور گردشگری بزرگ تا حد زیادی مسئول ایجاد علائق زیاد به شرایط طبیعی میشد، آنهم به شیوهای هنری و بهخصوص در زمانی که چشماندازهای کوهستانی آلپ توصیف میشد. این تجربیات توسط افرادی ایجاد میشد که هنوز این شرایط را ندیده بودند. جنبههای هنری برجسته و اعجابآور از طریق شاخههای مختلف هنر، از شعر تا نقاشی و غیره گسترشی افته است؛ در ایالات متحدۀ آمریکا، تغییر این گرایش به مناطق وحشی از رشد مناطق آباد و قابل سکونت ایجاد شد.
ویژگی دیگری که نشاندهندۀ این تغییر گرایش بود، رشد شهرنشینی بود که از طریق افزایش مهاجرت جمعیتهای روستایی به مراکز شهری صورت گرفت تا این افراد بتوانند در صنایع جدید مشغول به کار شوند. این الگوی سازمانی کاری جدید موجب توسعۀ اروپا و رشد سواحل شرقی ایالات متحدۀ آمریکا شد. بههرحال تا پایان قرن نوزدهم، کارگران در شهرهای شلوغ، کیفیت شرایط زندگی را زیر سؤال برده و خواستند تا از این محیطهای ناسالم اجتناب کنند. در پاسخ به این وضعیت در سال 1865، اولین گروه زیستمحیطی در انگلستان تأسیس شد که بهدنبال فضاهای طبیعی بیشتر برای تفریح و سرگرمی جمعیتهای انسانی بود. بهطور همزمان گروههای دیگری که در شهرهای انگلیسی ساکن بودند، به مناظر وحشی بیشتر نزدیک شده و کلوبهایی را برای سفرهای پیاده یا دوچرخهسواری در این شهرها در طول آخر هفته به راه انداختند.
نهادینهسازی و تعمیم این عادت بهمنظور جستجوی محیطهای طبیعی بهمنظور گسترش فعالیتهای تفریح و سرگرمی بهخصوص ورزش از طریق تأسیس این باشگاهها گسترش یافت - که نشانهای از گسترش ورزشهای مدرن است - این باشگاهها در کل اروپا و آمریکای شمالی بهمنظور توسعه و گسترش فعالیتهای تفریحی در هوای آزاد ایجاد شد. نمونههای آن شامل باشگاههای استانی در انگلستان، باشگاههای هاکی در آلمان و باشگاههای ایجادشده در هوای آزاد در ایالات متحده آمریکا است. ایجاد این باشگاهها تا حد قابلتوجهی فعالیتهایی را نهادینه کرده و تعمیم میدهد که در حال حاضر بهعنوان ورزشهای طبیعی مشخصشدهاند. نمیتوان میزان ابتکارات در آنها، حوزۀ جغرافیایی آنها و این واقعیت را نادیده گرفت که بسیاری از این باشگاهها هنوز وجود دارند، و در حین توجه به تلاشهایی که جداسازی نشدهاند، بسیار بااهمیت هستند و درواقع بخشی از فرهنگی هستند که بهعنوان یک حوزۀ پیش رو ساختاربندی شدهاند، برخلاف این شیوههایی که برای افراد منتخب ورزش و اجتماع اساساً ذخیره شدهاند.
پیشرفت برخی از حوزههای علمی در قرن نوزدهم، فاکتور مهم دیگری است که رابطۀ بین انسان و طبیعت را تقویت میکند. این پیشرفت موجب کسب دانش و آگاهی بیشتری از محیط طبیعی شده و به کاهش تأثیر و محدودیتهای یک ماهیت طبیعی کمک میکند و نشاندهندۀ اوج رهایی انسان است.
تقاضای درحالرشد برای فعالیتهای تفریحی در فضای آزاد، منجر به طراحی اولین پارک طبیعی شد که در برخی جنبهها، محافظت از حیاتوحش را با فرصتهای تفریحی تلفیق میکرد. درنتیجه اولین پارک طبیعی در ایالات متحدۀ آمریکا در اواخر قرن نوزدهم تأسیس شد و بعد از آن ابتکارات مشابهی در اروپا، استرالیا، نیوزلند، کانادا و ژاپن با اهداف یکسان ایجاد شد.
در دهۀ 1920 و 1930 در بریتانیا، اروپا و آمریکای شمالی، فعالیتهای صورتگرفته در فضای آزاد، ازقبیل مسافرتهای روزانه با ترن یا اتوبوس، پیکنیکها و پیادهرویها، شنا، قایقرانی و مطالعه در طبیعت بهعنوان یک سرگرمی متعارف محسوب شد که توسط طبقات متفاوت و مختلف اجتماعی انجام میشد. توسعۀ حالتهای مختلف حملونقل، دوچرخه، ترن، ماشین و اخیراً هواپیما، تحولات تکنولوژیکی و علمی قرن نوزدهم را بیشتر کرد و تا حد زیادی فرصتهایی را برای تحرک و درنهایت میل به سفر برای دیدن مکانهای جدید را به وجود آورد. افزایش استفاده از خودروهای شخصی و توسعۀ جادهها در دهۀ 1950 و 1960، مناطق دوردست غیرقابلدسترس را بیشتر در معرض عموم مردم قرار میداد.
تحول این رویدادها در کشورهای مختلف منجر به جداسازی فعالیتهای تفریحی در مناطق طبیعی به دو الگوی ایدئولوژیکی شد که در این دوره شروع شده و حتی تا به امروز نیز وجود دارد. این شرایط را میتوان در دو مجموعۀ متفاوت از کشورها مشاهده کرد زیرا روابط فرهنگی و تاریخی آنها مدلهای مشابهی دارند.
فعالیتهای طبیعی در اروپا بهخصوص در فرانسه از طریق الگوی بهداشتی عملی شد که در نیمۀ دوم قرن نوزدهم پیدایش یافت. این فعالیتها، ارزشها و مزیتهایی را از حوزههای طبیعی برای بهبود عملکرد تنفسی ایجاد میکرد و فعالیتهای بدنی مرتبطی را در اماکن طبیعی با شرایط سلامتی خوب به وجود میآورد. مفهوم جدید بازگشت به طبیعت در جنبشهای ناتورالیستی آموزشی در اوایل قرن نوزدهم ایجاد شد. بهخصوص پیدایش روش طبیعی در سال 1903 توسط جورج هبرت، ایدهای را مطرح کرد که بهموجب آن، این ایدۀ بازگشت به طبیعت درمقابل از بین رفتن زندگی شهرنشینی ارتقا داده میشد. تغییرات اجتماعی که سالها بعد رخ داد موجب ایجاد بهداشتیترین شیوۀ زندگی و همچنین یک ایدهآلیسم سیاسی شد که بهنفع رابطه با طبیعت بود (تعمیم مرخصیهای با حقوق، پیشرفتهای صورتگرفته در حملونقل، فعالیتهای داوطلبانۀ جنبشهای سکولار یا مذهبی و غیره).
عبارات مورداستفاده در این الگو بهمرور زمان تغییر و تحول پیدا کرد؛ اگرچه ترتیببندی این تحولات آسان نیست زیرا هرکدام از این مفاهیم، معانی متعددی دارد. تغییر و تفاوتهای ایجادشده بین آنها طولانی بوده و اغلب یک همپوشانی به لحاظ اصطلاح را ایجاد کرده است. با معلوم بودن عبارات موجود در این ایده، باچارد (2004) بیان میکند که در حال حاضر شش عبارت جامع در زبان فرانسوی بهمنظور تعیین فعالیتهایی استفاده میشود که در مناطق طبیعی رخ میدهد:
الف) ورزشها در هوای آزاد؛
ب) فعالیتهای بدنی در طبیعت؛
پ) فعالیتهای ورزشی در طبیعت؛
ت) فعالیتهای طبیعی؛
ث) تفریح و سرگرمیهای ورزش در طبیعت؛
ج) گردشگری ورزشی.
باچارد (2004) اینطور بحث میکند که هر عبارت، معانی ضمنی خود را دارد و به الگوهای زیادی در جهان ورزش اشاره دارد که در زمانهای مختلف و در طول تغییر و تحول چنین فعالیتهایی رخ میدهد. بهعبارتدیگر: جنبشهای سلامت و بهداشت، آموزش، رقابت، محیط زیست، تفریح و سرگرمی و اقتصاد. تکامل این عبارات نشاندهندۀ نمونههای متفاوتی از طبیعت و روابط متمایز بین جهان ورزش و محیط جهانی است.
عبارت تفریح و سرگرمی در فضای آزاد همانطور که جنسن و گاتری (2006) خاطرنشان کردهاند اغلب با آموزش ازقبیل آموزش در فضای آزاد، آموزش تجربی، آموزش محیطی، آموزش ماجراجویی، آموزش چالش، آموزش در طبیعت دستنخورده و همچنین دیگر شرایط ازقبیل تفریح و جستجو در فضای آزاد و تفریح و سرگرمی ماجراجویی سروکار دارند. هرکدام از این عبارات تمایل دارند تا دیدگاه متفاوتی را بهنسبت دیدگاههای دیگر بیان کنند. این مفهوم طیف گستردهای از فعالیتها را تحت پوشش قرار داده و صرفاً شامل فعالیتهای بدنی ورزشی نمیشود. بهخصوص اینکه این فعالیتها شامل موارد زیر میشود:
الف) فعالیتهای ماجراجویی جستجو در فضای آزاد (کمپینگ، پیادهروی، صخرهنوردی و غیره)؛
ب) فعالیتهای موتوری (بازدید جاهای دیدنی توسط ماشین یا اتوبوس، رانندگی آفرود، اسنوموبیل و غیره و گردش در آنها)؛
پ) آموزش محیطی و آموزش در فضای آزاد (مراکز زیستمحیطی یا طبیعی، کمپها و غیره) و غیره؛
ت) شکار و ماهیگیری (تیراندازی با کمان، تفنگ، ماهیگیری با قلاب)؛
ث) مطالعه و بررسی طبیعت (تماشای پرندگان، تماشای حیاتوحش و غیره)؛
ج) آموزش ماجراجویی (مسیرهای چالش آور، سفر به حیات وحش، فعالیتهای ماجراجویی و غیره)؛
چ) توجیه و تفسیر طبیعی، تاریخی یا فرهنگی (بازی و تفریحات تاریخی، جستجو و گردش در مسیرهای طبیعی، بازدید موزهها)
ح) طبیعت و هنر (عکاسی، نقاشی و غیره)... .
بعداز این ملاحظات تاریخی و اجتماعی فرهنگی، گفته میشود که این تصاویر خیالی جمعی جدید درنتیجۀ چندین فاکتور است: یعنی رشد شهرها، سازمان جدید کار و ارزش زمان فراغت، نمونه و الگوی بهداشتی، مفهوم مناظر تماشایی و دیدنی، تعالیم موضوعات برجسته و رمانتیک، الهیات طبیعی، تلفیق شکل انسانی آکادمیک، جمعیسازی برخی علوم و پیشرفتهای فناوری که همگی مرتبط با مجموعهای از تغییرات اقتصادی هستند.
فعاليتهای طبيعی در روح مدرنيته
01
آبان