بریده‌های کتاب

عوامل محیطی تأثیر‌گذار بر فعالیت شرکت‌های دانشگاه بنیان

آیا موقعیت جغرافیایی یک دانشگاه بروی توان و تمایل آن برای راه‌اندازی یک شرکت دانشگاهی اثر می‌گذارد؟ برخی از محققان بیان می‌کنند که پاسخ این سوال مثبت است. برای مثال دی گریگوریو و شین 2003 بحث می‌کنند مکان جغرافیایی موسسات آموزش عالی بر فعالیت شرکت‌های دانشگاه بنیان تاثیر می‌گذارد زیرا برخی محیط‌های اقتصادی، فرهنگی و قانونی برای شرکت‌های دانشگاه بنیان حمایتی‌تر هستند.
این فصل مباحث نظری و همچنین شواهد تجربی را در رابطه با تاثیر عوامل محیطی بر فعالیت شرکت‌های دانشگاه بنیان ارائه می‌کند. فصل حاضر به دو بخش تقسیم می‌گردد. نخست شواهدی ارائه می‌گردد که تصدیق می‌کند شرکت‌های دانشگاه بنیان در مکان‌های جغرافیایی مختلف، متفاوت عمل می‌کنند. در بخش دوم، با تمرکز بر مفاهیم دسترسی به سرمایه، وضعیت حقوق مالکیت فکری، سختی بازار نیروی کار دانشگاهی و بافت صنعتی منطقه توضیحاتی پیرامون تفاوت‌های مذکور مطرح می‌شود.
تفاوت در شرکت‌های دانشگاه بنیان در موقعیت‌های جغرافیایی مختلف
فعالیت شرکت‌های دانشگاه بنیان در میان کشور‌های مختلف به طور قابل توجهی متفاوت است. اگرچه طیفی از شواهد این قضیه را تایید می‌کنند، اما بهترین مدرک در این رابطه مقایسه‌ی آمار انتقال فناوری‌های دانشگاهی در آمریکا، کانادا و انگلستان است. پرسمن 2002 با استناد به داده‌های بدست آمده از انجمن مدیران فناوری آمریکا تصریح می‌کند که موسسات آموزش عالی کانادا با احتمال بیشتری نسبت به موسسات آموزش عالی آمریکا اقدام به خلق شرکت‌های دانشگاه بنیان می‌نمایند؛ در سال 2000 میزان 15.2 درصد از اعطای مجوز‌های دانشگاه‌های آمریکایی تبدیل به شرکت‌های دانشگاه بنیان شدند، در حالی که در همین سال دانشگاه‌های کانادایی عدد 22 درصد را گزارش کرده‌اند.
برخی محققان نرخ فعالیت شرکت‌های دانشگاه بنیان را نه بر اساس اعطای مجوز فناوری، بلکه هر دلار از هزینه‌ی تحقیق و توسعه مورد مقایسه قرار داده و بر این اساس تفاوت‌های قابل توجهی را در سطح ملی در فعالیت شرکت‌های دانشگاه بنیان شناسایی کردند. رایت و دیگران  2002 بر اساس داده‌ها منتشر شده توسط انجمن مدیران فناوری و مقایسه دفاتر اعطای مجوز فناوری در انگلستان دریافتند که دانشگاه‌های انگلستان در زمینه‌ی خلق شرکت‌های دانشگاه بنیان به طور قابل توجهی بهره‌ورتر از دانشگاه‌های آمریکایی و کانادایی هستند. نتایج پیمایش آنها نشان داد که در انگلستان بر اساس هر دلار از هزینه تحقیق، شرکت‌های دانشگاه بنیان بیشتری نسبت به آمریکا و کانادا ایجاد شده است. به طور مشابه چارلز و کانوی  2001  گزارش کردند که در سال 2000 هزینه‌ی خلق هر شرکت دانشگاه بنیان در انگلستان معادل 13.67 میلیون دلار بوده است، در حالی که در کانادا هزینه‌ی هر شرکت دانشگاهی 22.1 میلیون و در آمریکا هزینه‌ای بالغ بر 84.43 میلیون گزارش شده است. برای سال 2001، داده‌ها بدست آمده حتی نامتقارن‌تر نیز بوده است؛ در این سال شرکت‌های دانشگاه بنیان در آمریکا تقریباً ده برابر شرکت‌های دانشگاه بنیان در انگلستان براساس هر دلار هزینه‌ی تحقیق و توسعه، هزینه داشته‌اند.
بر خلاف داده‌های مربوط به شرکت‌های دانشگاه بنیان، داده‌ها مرتبط با اعطای مجوز فناوری به شرکت‌هایی غیر ‌از شرکت دانشگاه بنیان تصدیق می‌کند که انگلستان به طور آشکار بهره‌وری کمتری از آمریکا و کانادا داشته است. همان گونه که جدول 1-5 نشان می‌دهد در انگستان، دانشگاه‌ها به طور قابل توجهی درآمد کمتری را برای اعطای مجوز فناوری‌ها نسبت به دانشگاه‌های آمریکایی و کانادایی بدست می‌آورند. علاوه بر این آنها برای بدست آوردن هر دلار درآمد حاصل از اعطای مجوز، هزینه‌ی دلاری بیشتری را در تحقیق و توسعه خود صرف می‌کنند رایت و دیگران، 2002 . در نتیجه، بازده هر دلار تحقیق و توسعه که به اعطای مجوز فناوری در دانشگاه‌های انگلستان اختصاص می‌یابد کمتر از بازده هر دلار تحقیق و توسعه مرتبط با اعطای مجوز فناوری در آمریکا و کانادا می‌باشد. با در نظر گرفتن اینکه هزینه‌ی هر شرکت دانشگاه بنیان در انگلستان کمتر از دو کشور دیگر است، به نظر می‌رسد که دانشگاه‌های انگلستان برای توسعه‌ی این دست شرکت‌ها نسبت به دانشگاه‌های آمریکا و کانادا وضعیت بهتری دارند، در صورتی که برای اعطای مجوز فناوری به شرکت‌های بیرونی این دانشگاه‌های آمریکا و کانادا هستند که وضعیت مناسب‌تری دارند.
اما سوال این جا است که چرا دانشگاه‌های انگلستان در خلق شرکت‌های دانشگاه بنیان بهتر و دانشگاه‌های آمریکا و کانادا در اعطای مجوز فناوری وضعیت بهتری دارند؟ بخش بعدی به دنبال توضیح دلایلی برای این تفاوت عملکرد در بحث فناوری‌های دانشگاهی و تجاری‌سازی آن در موقعیت‌های جغرافیایی مختلف است.

عوامل محيطي تأثير‌گذار بر فعاليت شركت‌هاي دانشگاه بنيان۱

چرا فعالیت شرکت‌های دانشگاه بنیان در مکان‌های مختلف، متفاوت است؟
به نظر می‌رسدکه چهار عامل کلیدی بر فعالیت شرکت‌های دانشگاه بنیان در موقعیت‌های جغرافیایی مختلف اثر بگذارند: دسترسی به سرمایه، وضعیت حقوق مالکیت فکری، سختی بازار نیروی کار دانشگاهی و بافت صنعتی منطقه. هر کدام از این عوامل در ادامه به ترتیب مورد بحث قرار می‌گیرند.
دسترسی به سرمایه
تفاوت‌ها در دسترسی به سرمایه در میان موقعیت‌های جغرافیایی مختلف بر نرخ زایش و خلق شرکت‌های دانشگاه بنیان اثر قابل توجهی می‌گذارد. به طور کلی شرکت‌های دانشگاه بنیان برای توسعه‌ی فناوری‌های ابداعی خود نیاز به تامین سرمایه دارند. با توجه به خام و اولیه بودنِ فناوری‌های دانشگاهی در زمان تاسیس شرکت‌های دانشگاه بنیان، توسعه‌ی فنی و بازار این دست از شرکت‌ها اجتناب‌ناپذیر است. به طور آشکار این توسعه تکمیلی متضمن هزینه و لذا نیازمند سرمایه است. در این راستا کارآفرینان بالقوه درمی یابند که ایجاد شرکت  دانشگاهی  در موقعیت‌هایی ساده‌تر است که سرمایه به سهولت بیشتری در درسترس آنها قرار می‌گیرد. از طرف دیگر، دسترسی به سرمایه موجب افزایش در میان سرمایه‌گذاران برای تامین مالی کارآفرینان می‌گردد و این جریانی است که به کاهش قیمت سرمایه منتهی می‌شود. بنابراین در موقعیت‌هایی که سرمایه در دسترس‌تر است، کارآفرینان بالقوه می‌تواند اقدام به تامین مالی بیرونی کسب و کار خود کرده و لذا با احتمال بیشتری یک شرکت دانشگاه بنیان را راه‌اندازی کنند.
به طور دقیق‌تر، قابلیت دسترسی به دو نوع از سرمایه تشکیل شرکت‌های دانشگاه بنیان را تشویق و ترغیب می‌کند؛ سرمایه‌ی پیش از شروع و سرمایه‌ی مرحله‌ی شروع  تولید . همان گونه که در فصل سوم بحث شد، نوآوری‌های دانشگاه قبل از آنکه برای سرمایه‌گذاری بخش خصوصی جذاب باشند، اغلب مستلزم مقدار قابل توجهی توسعه فنی تکمیلی هستند. به طور آَشکار تامین هزینه‌های این فرایند توسعه می‌تواند تاثیر قابل توجهی بر رشد فعالیت شرکت‌های دانشگاه بنیان داشته باشد. بررسی تاریخی نشان می‌دهد که یکی از دلایل رشد شرکت‌های دانشگاه بنیان در دهه 1980، سرمایه‌گذاری دولت برای پر کردن شکاف مالی بین دو مرحله‌ی مذکور بوده است؛ جایی که در آن پس از خلق فناوری دانشگاهی، سرمایه‌ی لازم برای توسعه تکمیلی آن فراهم می‌گردد تا به مرحله‌ای برسد که در آن بخش خصوصی متقاضی سرمایه‌گذاری در شرکت گردد.
با در نظر گرفتن این موضوع که تامین مالی مرحله‌ی پیش از شروع به افزایش فعالیت شرکت‌های دانشگاه بنیان در آمریکا منجر شده است، می‌توان ادعا کرد در موقعیت‌هایی که برنامه‌های تامین مالی پیش از تولید در دسترس می‌باشد، فعالیت شرکت‌های دانشگاه بنیان نسبت به دیگر موقعیت‌های جغرافیایی رشد بیشتری خواهد داشت. روشن است که دانشگاه‌ها در مکان‌هایی با دسترسی بیشتر به برنامه‌های تامین مالی مرحله‌ی پیش از تولید، می‌توانند شکاف بین تاسیس اولیه شرکت و تامین مالی بخش خصوصی را با سهولت بیشتری پر کنند.
برخی از محققان با بررسی شرایط شرکت‌های دانشگاه بنیان در انگلستان بحث کرده‌اند که دسترسی به سرمایه‌ی پیش از آغاز موجب رشد بالای این دست از شرکت‌ها شده است. بانک انگلستان 2002 توضیح می‌دهد که ترتیبات مختلفی نظیر-صندوق مالی رقابت دانشگاهی، صندوق مالی رقابت موسسات علمی یا صندوق مالی اثبات اختراع وابسته با کشور اسکاتلند- وجود دارند که تشکیل شرکت‌های دانشگاه بنیان را در موقعیت جغرافیایی انگلستان تسهیل می‌کنند. این ترتیبات برای نوآوران و بنیان‌گذاران شرکت‌های دانشگاهی امکان توسعه الگوها و نمونه‌های اولیه‌ی فناوری ابداعی را فراهم می‌آورند. تامین مالی مرحله‌ی پیش از شروع، با عبور دادن فناوری‌ها از مرحله‌ی اثبات ایده و نیز نشان دادن این علامت به سرمایه‌گذاران بیرونی مبنی بر ارزشمند بودن فناوری ابداعی، موجب پیشرفت و توسعه فناوری‌های دانشگاهی شده و آن را به مرحله‌ای می‌رساند که مورد نظر و مطلوب سرمایه‌گذاران بخش خصوصی می‌باشد. یک نتیجه آنکه در کشور‌هایی با طرح‌ها و منابع نامناسب تامین مالی پیش از شروع، نرخ فعالیت شرکت‌های دانشگاه بنیان نیز کمتر می‌باشد.
یک عامل مهم در راستای دسترسی به سرمایه و تاثیر‌گذاری آن بر فعالیت شرکت‌های دانشگاه بنیان، میزان سرمایه گذاری‌های کارآفرینانه و به اصطلاح فرشتگان کسب و کار در مناطق جغرافیایی مختلف است. سرمایه کارآفرینانه به واسطه‌ی ارائه‌ی سرمایه‌ی مخاطره‌آمیز و کمک عملیاتی، شکل‌گیری شرکت‌های نوپا از جمله شرکت‌های دانشگاه بنیان را تشویق می‌کند. به طور مشخص، سرمایه‌گذاری کارآفرینانه یک نقش کلیدی را در تشکیل شرکت‌های دانشگاه بنیان حوزه‌ی زیست فناوری ایفا می‌کند، چرا که منبع مهمی از تامین مالی برای تشکیل این دست شرکت‌ها محسوب می‌شوند؛ شرکت‌های زیست فناوری هم سرمایه بر هستند و هم عمدتاً بر اساس نوآوری‌های دانشگاهی شکل می‌گیرند.
وجود و دسترسی به سرمایه‌گذاری کارآفرینانه در موقعیت‌های جغرافیایی مختلف، اهمیت فراوانی در فعالیت شرکت‌های دانشگاه بنیان دارد؛ چرا که سرمایه‌گذاران کارآفرین معمولاً موقعیت‌های محلی خود را ترجیح می‌دهند. با توجه به عدم اطمنیان و عدم تقارن اطلاعاتی موجود در شرکت‌های دانشگاه بنیان، مشارکت سرمایه‌گذاران برای توسعه شرکت بسیار کلیدی می‌باشد و این در حالی است که سرمایه گذاران‌های کارآفرین معمولاً تمایل دارند که نزدیک به موقعیت جغرافیایی خود فعالیت کنند. نزدیکی جغرافیایی، خلق پیوندهای اجتماعی را تسهیل کرده و به سرمایه‌گذاران اجازه می‌دهد که به اطلاعات دسترسی مناسب‌تری داشته باشند، همچنین هزینه‌ی ارزیابی کسب و کار جدید و نظارت بر آن به‌واسطه‌ی نزدیکی جغرافیایی کاهش می‌دهد. علاوه بر این، سرمایه‌گذاران به طور معمول کسب و کار جدید را به شبکه‌ای از مدیران، تامین‌کنندگان و مشتریان پیوند می‌زنند، و این موضوعی است که با مشارکت فعال سرمایه‌گذاران کارآفرین در شبکه‌ی کارآفرینی محلی تسهیل می‌گردد. نهایتاً اینکه ارائه‌ی کمک‌های عملیاتی به شرکت‌هایی که در آن سرمایه‌گذاری شده است وابستگی زیادی به نزدیکی مکان جغرافیایی شرکت‌ها دارند.
نکته‌ی قابل توجه آنکه، دو محقق مذکور گوناگونی و تغییرات فرا ملی را در تامین مالی سرمایه‌گذاری کارآفرینانه در نظر نگرفته‌اند؛ موضوعی که می‌تواند تنوع و گوناگونی فعالیت شرکت‌های دانشگاه بنیان را در سطح ملی توضیح دهد، اگرچه در میان ایالت‌های درونی آمریکا مصداق چندانی نداشته است. تغییرات و گوناگونی فرا ملی در دسترسی سرمایه می‌تواند در توضیح رشد محدود شرکت‌های دانشگاه بنیان در اتحادیه اروپا مهم باشد. در اروپا، دولت‌ها برای شرکت‌های دانشگاه بنیانی که بیش از 25 درصد از مالکیت آن متعلق به دانشگاه است، اجازه ندارند که کمک صندوق‌های توسعه منطقه‌ای را ارائه کنند. در واقع چنین صندوق‌هایی اجازه ندارند که در موسسات کوچک و متوسط که تحت مالکیت سازمان‌های بزرگ هستند اقدام به سرمایه‌گذاری نمایند و این در شرایطی است که بسیاری از شرکت‌های دانشگاه بنیان نیازمند دریافت سرمایه و کمک مالی هستند.
علاوه بر این، برخی شواهد کیفی نیز این موضوع را تصدیق می‌کنند که دسترسی به سرمایه کارآفرینانه فعالیت شرکت‌های دانشگاه بنیان را در یک مکان جغرافیایی خاص حمایت و تشویق می‌کند. لرنز  1998 توضیح می‌دهد وقتی دفاتر انتقال فناوری، یک نوآوری را با هدف شکل‌گیری یک شرکت جدید شناسایی می‌کنند، به طور معمول تمایل دارند که با سرمایه‌گذاران کارآفرین محلی پیوند بخورند. نتیجه آنکه، مکان‌های جغرافیایی با سرمایه‌گذاران کارآفرین بیشتر می‌باید شرکت‌های دانشگاه بنیان را بیشتر حمایت کنند.
مصاحبه‌های شین با بسیاری از سرمایه‌گذاران و بنیان‌گذاران شرکت‌های دانشگاه بنیان نیز این بحث را مورد تایید قرار می‌دهد. برای مثال سرمایه‌گذاران کارآفرین که در چندین شرکت دانشگاه بنیان ام‌آی‌تی سرمایه‌گذاری کرده‌اند، توضیح می‌دهند که موقعیت دانشگاه ام‌آی‌تی تامین مالی این شرکت‌ها را تسهیل می‌کند، به گونه‌ای که سرمایه‌گذاران کارآفرین بخشی از شبکه‌ی اجتماعی دانشگاه بودند. برای ادامه، به کتاب مراجعه کنید.

کتاب‌های مرتبط

کارآفرینی دانشگاهی شرکت‌‌های دانشگاه‌‌بنیان و خلق ثروت

300,000 تومان
وزن 1 کیلوگرم
نام مولف

اسکات شین

نام مترجم

رضا ملکی, محمد رسول الماسی‌فرد

شابک

9786008731719

تعداد صفحه

512

سال انتشار

1398

قطع کتاب

وزیری

نوع جلد

شومیز

نوبت چاپ

اول

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

14 + 16 =