برای بیان و انتقال مفهوم اشیای موزه و بهبود درک آن، از روشهای مختلف آموزشی و پرورشی میتوان استفاده کرد:
برچسبهای نمایش کلی و توضیح زیرنویس انفرادی: درباره هر شئ درمعرض نمایش باید حداقل اطلاعاتی مانند طبقه، کاربرد، مبدأ، مصالح، قدمت و محتوا فراهم شود گرچه امروزه بیشتر موزهها با تهیۀ تابلوی متن، و زیرنویس و برچسب انفرادی که حاوی اطلاعات جامعتری دربارۀ نمایش و بهطورکلی، زمینۀ هر شئ انفرادی یا گروه اشیا است، اطلاعات بیشتری در دسترس مخاطب موزه میگذارند. گروههای آموزش و پرورشی سازمانیافتۀ موزه در بازدید گالریها، احتمالاً نیاز به مصالح آموزشی اضافی در رابطه با گروه سنی یا تخصص شاگردان مربوطه دارند.
بازدیدهای با راهنما و تبادل نظر آموزشی: از شیوههای آموزشی در موزه، روش عادی بیشتر بر گفتار تکیه میکند. سبک سخنرانی رسمی معمولی که برای بزرگسالان تحصیلکرده به کار میرود، باید با تبادل نظر یا گفتوشنود غیررسمیتری جایگزین شود، بهخصوص هنگامیکه با خردسالان و اشخاصی که سابقۀ دانشگاهی ندارند سروکار داشته باشیم. بهجای تعریف کردن همهچیز برای آنها، باید به آنها فرصت داد تا خود آنچه را میبینند جستجو و کشف، تعریف و تجربه کنند.
رسانههای سمعی و بصری موزه: بهجای راهنمای انسانی، موزهها از سیستمهای راهنمایی سمعی مانند ضبطصورت قابلحمل یا ضبط سیدی و گوشی برای توضیح در گردش انفرادی در نمایشگاههای ویژه یا در بخشهای مهم موزه استفاده میکنند. راه دیگری برای در اختیار گذاردن اینگونه توضیحات و اطلاعات، قراردادن بلندگو و سایر وسایل سمعی در نقاط مختلف در داخل نمایشگاه است که در پخش توضیحات و صداهای آشنا (مانند صدای جانوران، پخش برنامههای تاریخی و...) برای معرفی محتوای نمایش، کمککننده هستند. راهنمای سمعی میتواند بهآسانی اطلاعات زیادی را بازگو کند. رسانههای سمعی بصری، چنانچه بهنحو درستی به کار برده شوند، امکانات زیادی برای آموزش و پرورش در موزه ایجاد میکنند. نمایش اسلاید همراه با صدا، فیلم، بریدههای ویدئو و تلویزیون دریافت موضوع را بهتر میکند. یکی از مزایای رسانههای سمعی بصری توانایی آنها در انتقال اطلاعات از دنیای واقعی به داخل موزه است، مانند روند کارها، رفتار انسان یا حیوان و نشان دادن محیطی که شئ از آنجا به دست آمده است. و از معایب آنها، فدا شدن گفت و شنود معمولی و ارتباط بین بازدیدکنندگان است.
در بسیاری از موارد گرافیکهایی مانند جدول، نقشه و عکس ممکن است در نشان دادن مفاهیم و ایجاد پیوستگی روشن بسیار کمک کنند. بدین منظور، موزهها هرچه بیشتر از رایانه استفاده میکنند. بازدیدکنندگان میتوانند با کاربرد پایگاههای شبکهای رایانه که نرمافزارهایی مخصوص طراحیشده برای موزه را به کار میبرند، بهنحوی متعامل دربارۀ هر روند تکنیکی، هنری و علمی و یا واقعیتهای تاریخی بیاموزند و نیز در انتخاب اطلاعات، دارای امکانات متعدد باشند. اینگونه اطلاعات پشتیبان بهکمک اینترنت هرچه بیشتر در اختیار کسانی که دور از موزه زندگی میکنند قرار میگیرد و هماکنون گاهی «بازدیدکنندگان مجازی» برنامههای پشتیبان آموزشی و اطلاعاتی موزهها از بازدیدکنندگان واقعی بیشترند. خطر سیستمهای اطلاعاتی و یادگیری رایانهای دور کردن توجه از نمایشگاه و خود اشیای اصلی است.
لمس کردن اشیای موزهای: برخی از موزهها بازدیدکننده را به لمس بعضی از اشیای فرهنگی، در یک محیط تحت کنترل، تشویق میکنند، مانند یک نمایش خاص یا یک سینی از نمونههایی برای دست زدن، یا تهیۀ نمونههایی از مصالحی که شئ از آن ساخته شده است برای دست زدن، مانند سنگ، موی جانور یا پارچه. این چیزها نهتنها برای دانشآموزان و بازدیدکنندگان نابینا یا با دیدِ کم، بلکه برای کار با کودکان نیز میتواند با ارزش باشد.
ایجاد کارگاههای عملی در موزه: کارگاههای عملی فعال را میتوان بهکمک کسانی که کار آزاد میکنند و در رشتۀ خود کارشناس هستند، مانند هنرمندان، دانشمندان، و صنعتگران، اداره کرد. این کارگاهها به بازدیدکنندگان خود امکان بررسی تکنیکهای مربوط به ساخت و حفاظت اشیای فرهنگی، یا انجام پژوهشهای علمی یا کندوکاو را میدهند. برای مثال، صنایع دستی مانند سفالگری، کارهای چوبی و فلزی، آشپزی، درست کردن آتش، و سنتهای محلی دیگر که میتوان تجربه و دوباره کشف کرد.
سرگرمی و بازیهای آموزنده: بازی با سرگرمیها برای بچهها تقلید مقررات دنیای واقعی است. بدینگونه سرگرمیها و بازی هدایتشده میتواند نقش مهمی در روند یادگیری داشته باشد. سرگرمیهای رقابتآمیز، سرگرمیهای تاریخی، سرگرمیهای نیازمند به صنعتگری، پازل، آزمون، و غیره، همه را میتوان با موفقیت در بستر موزه به کار برد.
بررسی نقش نمایشی موزه: ایفای نقش در آموزش و پرورش در موزه معمولاً تجربهای فیالبداهه است که ساختار آن با راهنمایی و سرپرستی رهبر پروژه (مثلاً مأمور آموزش و پرورش موزه) درخصوص شخصیتها و داستانی که باید عرضه شود اما بدون سناریوی رسمی، و نیز ایفای نقش، تعیین میشود. موضوع برای ایفای نقش در موزه میتواند دنبالۀ ابداع آنچه در صحنۀ نقاشیشده در یک تابلو اتفاق میافتد باشد و یا نمایش رویدادهای تاریخی.
تابلوی زنده: اعضای گروه، تابلو و مجسمۀ مردم و گروههایی از مردم را، شاید با پوشیدن لباسهایی مشابه جامههای نقاشیشده، میآفرینند. با این تجربۀ فیزیکی، وضع اندام، ژست و حالت صورت را در رابطه با خود، میتوان بهتر درک و تفسیر کرد.
بستۀ لوازم آموزشی: کمکهای آموزش و پرورشی را میتوان در جعبه، چمدان و هرگونه قوطی قابلحمل دیگر گرد آورد، و آنها را یا توسط خود مأموران آموزش و پرورشی بهعنوان مصالح آموزشی، یا توسط بازدیدکنندۀ مستقل در موزه به کار برد. بستۀ لوازم آموزشی را میتوان همچنین در خارج از موزه بهصورت خدمات امانتی قرض داد. مصالحی که در چنین بستۀ لوازمی جمعآوری میشود معمولاً تمرکزش بر موضوعات خاصی است که از مجموعۀ موزه و برنامههای آن نشأت میگیرد و دامنۀ وسیعی از پیوستها و کمکها برای یادگیری، مانند اطلاعات کتبی، مصالح خام برای لمس کردن یا استفاده در کار خلاقیت، سرگرمیها، دستورات خودآموزی، و صفحات کار را در اختیار میگذارد.
سفرهای میدانی/ اکتشافی: سفرهای میدانی در رابطه با موضوع نمایشگاه و مجموعه میتواند تمرکز بازدیدکننده را بر ورای دیوارهای موزه گسترش دهد، مانند ترتیب دادن بازدید غارها و معادن مربوط به مجموعههای زمینشناسی؛ بازدید یادمانها، مجسمههای دولتی و بناهای تاریخی وابسته به موزههای هنری و تاریخ فرهنگی، یا محوطههای کاوش در چارچوب برنامۀ آموزش و پرورشی موزههای باستانشناسی. این بازدیدها همچنین فرصت آشنایی با افراد جالبی که حرفۀ آنان به موزه ربط دارد را ایجاد میکند. چنین فعالیتهایی میتواند تصور زندهای باشد از اینکه چگونه اشیای یک مجموعه با زندگی و فعالیتهای همشهریان پیوستگی دارد.
کتابهای مرتبط
مدیریت موزه
260,000 تومانوزن | 1 کیلوگرم |
---|---|
نام مولف |
ابوالفضل صادقپور فیروزآباد, سید محمود میرعزیزی, مریم خلیلزاده مقدم |
شابک |
9786007127247 |
تعداد صفحه |
406 |
سال انتشار |
1393 |
نوبت چاپ |
اول |
قطع کتاب |
وزیری |
نوع جلد |
شومیز |