بریده‌های کتاب

حس مکان و محصولات گردشگری

درخصوص بحث درمورد غذاهای محلی، می‌توان رابطۀ وابستگی خاص کالاها و خدمات گردشگری را به محل اقامت گردشگران، بیشتر بررسی کرد. برای نمونه، گردشگران ژاپنی از چشیدن غذاها و نوشیدنی‌های معروف محلی لذت می‌برند تا تجربیات سفر خود را برآورده کنند، امّا بسیاری از ژاپنی‌ها نمی‌توانند بیش از چند روز، بدون غذای ژاپنی تحمل کنند. به‌طور مشابه، چانگ و همکاران (2010) دریافتند که برای گردشگران چینی، غذای سرزمین مادری آنها به حس "آسایش هستی‌شناختی" خانه کمک می‌کند. این گونه گردشگران، باوجود گشت‌و‌گذار و خرید محصولات محلی، درواقع درهنگام سفر، خانۀ خود را با خود می‌برند. برای بسیاری از گردشگران، حس مکان خانۀ آنها بر رفتار مصرفی آنها، غالب است.
به‌منظور پاسخگویی به تقاضاهای مصرف‌کنندگان محصولات گردشگری، راه‌حل ارائۀ خدمات سفارشی برای پاسخگویی به فرهنگ‌ها، عادات و اقدامات آنها پیشنهاد شده است. بسیاری از محققان بازاریابی گردشگری، این رویکرد را در پیش گرفته‌اند. لی و ژائو (2003) ترجیحات خدمات گردشگران ژاپنی را در هتل‌های ایالات متحده بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که هتل‌ها باید برای پذیرایی بهتر از گردشگران ژاپنی، آداب امیج ژاپنی (هدیه دادن) را وارد کنند. آنها همچنین ترجیحات ترکیبی برای چای سبز و آب گرم پیدا می‌کنند که یک نمایش فرهنگی آسیایی از عادات نوشیدن است.
درمورد گردشگران، مواجهه با اجزای سرزمین آنها می‌تواند به ایجاد حس "آسایش هستی‌شناختی خانه" کمک کند. وقتی کودک برای اولین بار به مدرسه می‌رود، ممکن است اسباب‌بازی موردعلاقۀ خود را بردارد تا احساس امنیت کند. به‌طور مشابه، گردشگرانی که به مقصدی ناآشنا، برای گردشگری یا تجارت یا هر هدف دیگر می‌روند، ممکن است از همین تاکتیک استفاده کنند. به‌عنوان نمونه، بسیاری از گردشگران برون‌مرزی چینی به‌دلیل "طعم آشنا" در سفر خود، رشته فرنگی فوری با خود می‌برند. این پدیده نوعی "چمدان فرهنگی" آشپزی و غذا را نشان می‌دهد که این گردشگران چینی درصورت نیاز به آن دسترسی دارند. این نوع رفتار گردشگران باتوجه‌به برقراری ارتباط مداوم با محل زندگی خود و حفظ حس مکان و تعلق، نشان‌دهندۀ "وابستگی به خانه" است. بازاریابان گردشگری تلاش بسیاری برای آوردن فرهنگ غذایی و غذاهای خارجی به‌منظور ارائۀ خدمات و رضایت گردشگران از آن فرهنگ انجام می‌دهند. بنابراین، شاغلان گردشگری باید اهمیت این ذهنیت "با خودم، خانه را ببرم" یا ایدۀ "چمدان فرهنگی" را که حاکی از شکست یا عدم جذابیت محصولات گردشگری محلی نیست، امّا نیازهای بازدیدکننده را برآورده می‌کند، درک کنند. درواقع، آنها باید اهمیت محصولات سوغات گردشگری را در تقویت حس گردشگر به مقصد درک کنند.

سوغاتی‌ها و یادگاری‌ها، فرصت بسیار مناسبی برای تقویت مقصد و ایجاد دلبستگی همراه با تأکید قوی بر روابطی است که مشاغل و مقاصد گردشگری با بازدیدکنندگان ایجاد می‌کنند. درمورد غذا و سایر تجربیات محصولات گردشگری، پژوهش‌ها تأیید می‌کند که ازنظر کیفیت‌های مثبت پایدار تجربۀ اقتصادی مکان، مسائل خدمات بسیار حیاتی هستند، امّا اهمیت این امر ممکن است در طول زمان، کاهش یابد، درحالی‌که به نظر می‌رسد سایر جنبه‌های مکان (به‌ویژه محیط و اتمسفر) اهمیت بیشتری پیدا می‌کنند. درواقع، هال و میشل (2008) اهمیت اتخاذ مرحله‌ای از رویکرد تجربۀ سفر را در تلاش برای به حداکثر رساندن قدرت رابطۀ بین بازدیدکننده و مکان موردبازدید، برجسته می‌کنند. این بدان معنی است که باتوجه‌به اینکه در گردشگری غذا، بازدید محل تولید شامل بازارهای مواد غذایی، فروش در مزرعه، انتخاب خود، جزء کلیدی رفتار مصرف‌کننده است، ارائه‌دهندگان باید در برنامه‌ریزی و مدیریت فضای خدمات کسب‌وکار، یعنی مکان به‌معنای محدود، مراقبت کنند. بنابراین، کسب‌وکارها نه‌تنها باید یک محصول مطلوب و سطح بالایی از خدمات ارائه کنند، بلکه باید توجه ویژه‌ای به محیطی که تجربه در آن رخ می‌دهد، داشته باشند. شناسایی سطوح نسبتاً قوی رضایت پایدار، نیاز به ارائۀ محصول و خدمات را در برنامه‌ریزی، توسعه و مدیریت مکان‌های فروش مستقیم نظیر درب انبار و حس مکانی که این محیط فراهم می‌کند، به‌ویژه باتوجه‌به تأثیر رضایت پایدار بر رفتار خرید در طولانی‌مدت و دهان‌به‌دهان، تقویت می‌کند. نکتۀ مهم این است که هر بار که مادۀ غذایی خاصی مصرف می‌شود، فرصتی برای تقویت ارزش اقتصادی تجربۀ اولیه مکان و دلبستگی بعدی وجود دارد.

کتاب‌های مرتبط

حس مکان در گردشگری

155,000 تومان
وزن 0.5 کیلوگرم
نام مولف

راضیه ربانی

شابک

9786227239997

تعداد صفحه

256

سال انتشار

1401

نوبت چاپ

اول

قطع کتاب

وزیری

نوع جلد

شومیز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *