اگرچه تعریف آن در طول سالهای گذشته تغییر و تکامل یافته، سرمایهگذاری خطرپذیر بهطورکلی بهعنوان سرمایۀ ارائهشده به شرکتهای خصوصی با هدف تسریع توسعۀ آنها بهواسطۀ دسترسی به سرمایه و طیف گستردهای از خدمات پشتیبانی کسبوکار تعریف میشود.
در بررسی معنای این نوع سرمایهگذاری، تمایز قائل شدن بین اصطلاحات صنعتی که بهجای هم به کار میروند ازقبیل سرمایهگذاری خطرپذیر و سرمایهگذاری در سهام خصوصی حائز اهمیت است. انجمن سرمایهگذاری خطرپذیر و سرمایهگذاری در سهام خصوصی اروپا EVCA سرمایهگذاری در سهام خصوصی را به این شکل تعریف میکند که بهعنوان سهام به شرکتهایی داده میشود که در بازار بورس سهام حضور ندارند. بهعلاوه این انجمن تأکید میکند که سرمایهگذاری در سهام خصوصی میتواند بهمنظور توسعۀ محصولات و فناوریهای جدید، برای پشتیبانی از نیازهای سرمایه در گردش، تملک (تصاحب) شرکتی دیگر یا برای تقویت ترازنامۀ یک شرکت مورد استفاده قرار گیرد. همچنین این نوع سرمایهگذاری میتواند بهمنظور رسیدگی به مسائل (تعارضات) مدیریت و مالکیت به کار رود. از طرف دیگر، EVCA سرمایهگذاری خطرپذیر را سرمایهای تعریف میکند که بهطور مشترک با کارآفرین با هدف تأمین سرمایه و دانش فنی به کسبوکارهای مرحلۀ مقدم (یعنی مرحلۀ بذر، مرحلۀ راهاندازی، یا مرحلۀ اول توسعه) ارائه میشود. سرمایهگذاری خطرپذیر بهعنوان زیرمجموعهای از سرمایهگذاری در سهام خصوصی قلمداد میشود و بیشتر به سرمایهگذاری صورتگرفته در طی مراحل ابتدایی کسبوکار اشاره دارد.
محبوبیت اصطلاح سرمایهگذاری خطرپذیر نشاندهندۀ این حقیقت است که در اولین روزهای مشارکت مالی مستقیم در شرکتهای خصوصی، شرکتهای مرحلۀ مقدم این نوع تأمین مالی را دریافت میکردند. عوامل جغرافیایی نیز نقش دارند: سرمایهگذاران آمریکای شمالی قبلاً ترجیح میدادند در شرکتهای مرحلۀ مقدم سرمایهگذاری کنند (سرمایهگذاری آنها در شرکتهای مرحلۀ مقدم بهعنوان درصدی از کل سرمایهگذاری مؤید این امر است)؛ ازاینرو سرمایهگذاری آنها بهشکل فزایندهای بهعنوان سرمایهگذاری خطرپذیر قلمداد میشد. درمقابل، سرمایهگذاران اروپایی ازنظر تاریخی بهدنبال معاملات توسعۀ مرحله مؤخر بودند و درنتیجه اصطلاح سرمایهگذاری در سهام خصوصی را ترجیح میدادند.
بهمنظور سادهسازی مطالب، در این کتاب از اصطلاح سرمایهگذاری خطرپذیر، در معنای اصلی خود دال بر سرمایهگذاری در شرکتهای خصوصی، استفاده میشود. بنابراین برای اشاره به مدیر یک شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر یا مدیر سرمایهگذاری در سهام خصوصی که عهدهدار مسئولیت نهایی سرمایهگذاریهای صندوق در شرکتهای خاص و سبد شرکتهای سرمایهپذیر است، اصطلاح سرمایهگذار خطرپذیر (و نه سرمایهگذار خصوصی) استفاده خواهد شد.
سرمایهگذاری خطرپذیر را به سادهترین نحو میتوان بهعنوان سرمایهگذاری ریسک- سهام تعریف کرد. این فعالیتی است که بهواسطۀ آن سرمایهگذاران با ترکیبی از دو عنصر مهم دانش فنی و سرمایه بهمنظور بهرهبرداری از فرصتهای بازار، شرکتها را موردحمایت قرار میدهند. سرمایهگذاران خطرپذیر قصد دستیابی به بازدههای بلندمدت و بالاتر از متوسط را دارند.
هدف سرمایهگذاران خطرپذیر در طول عمر یک شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر کسب بازدۀ خالص از کل سبد شرکتهای سرمایهپذیر است. انتظار میرود که این بازدهها از بازدههای ممکن حاصل از سرمایهگذاریهای جایگزین (مثلاً از بازار بورس) بیشتر باشد. درواقع، سرمایهگذاران خطرپذیر برای توجیه مخاطرات موجود در شرکتهای جوان کارآفرین، تعهدات پرمخاطره (توسعۀ محصول جدید یا گسترش به منطقۀ جغرافیایی ناشناخته) و دورههای طولانی بدون نقدینگی که در ذات سرمایهگذاری خطرپذیر است، نیازمند دستیابی به بازدههای بالاتر از متوسط هستند. بازدههای بالای موردنظر سرمایهگذاران خطرپذیر هزینههای عملیاتی صندوق (1 تا 2 درصد ارزش صندوق در سال، برمبنای میزان سرمایۀ مهیاشده توسط نهادهایی که سرمایه را در اختیار مدیران قرار میدهند) و هزینههای خود سرمایهگذاران خطرپذیر (در قالب سود انتقالی) را نیز باید پوشش دهند. ازآنجاکه سرمایهگذاران خطرپذیر در شرکتهای کارآفرین سرمایهگذاری بلندمدت انجام میدهند بهمنظور ارائۀ بازدۀ خالص به شرکای با مسئولیت محدود LP ها، ارزش کل سهام آنان در این شرکتها باید بهمیزان قابلتوجهی افزایش یابد. اگر یک سرمایهگذار خطرپذیر انتظار دستیابی به بازده بین 20 تا 30 درصد روی کل سبد شرکتها را دارد، هر موفقیتی باید زیان برجایمانده از شرکتهای با عملکرد ضعیف و سایر هزینههای اضافی را نیز جبران کند. با فرض پنج سال (متوسط دورۀ نگهداری سرمایهگذاری برای شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر) برای رسیدن به 20 درصد نرخ بازدۀ مرکب، هر یک دلار سرمایهگذاری در سبدی از شرکتها باید در 5/2 ضرب شود و برای رسیدن به 30 درصد بازده مرکب باید در بیش از 7/3 ضرب شود.
سرمایهگذاران خطرپذیری که به نمایندگی از LPها (شرکای با مسئولیت محدود) سرمایهگذاریها را مدیریت میکنند در فعالیتهای خود با دو مانع مواجهاند: زمان و پول. برای پرداختن به مسئلۀ تخصیص بهینۀ زمان، سرمایهگذاران خطرپذیر تلاش میکنند فعالیتهای خود را بر صنایع یا منطقۀ جغرافیایی خاص، یا مرحلۀ خاصی از توسعۀ شرکت متمرکز کنند. دو مدل سرمایهگذاری مورد استفاده قرار میگیرند. نگرش اول برمبنای این فرض است که ارزشیابی دقیق چشمانداز سرمایهگذاری (بر اساس مذاکرات مفصل در معامله، تدارک اسناد جامع قانونی، تجدیدنظرهای زیاد در طرح کسبوکار، و مشارکت متخصصان خارجی) به اشتباهات کمتر در سرمایهگذاری و بازدههای بالاتر منتهی میشود. شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیری که به چنین نگرشی اعتقاد دارند، زمان زیادی را صرف کرده و معاملات کمتری انجام میدهند. از طرف دیگر، شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیری وجود دارند که به قوانین آمار اعتقاد دارند، یعنی این فلسفه که تعداد مشخصی از معاملات، بدون توجه به میزان زمان صرفشده برای ارزیابی موشکافانه، دستاورد ضعیفی خواهند داشت. چنین شرکتهایی همچنین بر این باورند که تدوین مستندات قانونی جامع و همهجانبه زیانآور میباشد، چراکه اگر شرکت پذیرندۀ سرمایه ناموفق ظاهر شود، هیچ سند قانونی نمیتواند معامله را نجات دهد. درنتیجه این شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر تراکنشهای بیشتری را اجرا میکنند. درحالیکه هیچ تحقیق علمی برای تأیید اینکه کدام نگرش بهتر است وجود ندارد، به نظر میرسد اکثر سرمایهگذاران خطرپذیر از فرمول دو- شش- دو پیروی میکنند: دو سرمایهگذاری عالی، شش سرمایهگذاری بدون بازده یا با بازدۀ تکرقمی، و دو سرمایهگذاری زیانده (ازدسترفته). برای ادامه، به کتاب مراجعه کنید.
کتابهای مرتبط
فرآیند سرمایهگذاری خطرپذیر
وزن | 1 کیلوگرم |
---|---|
نام مولف |
دارک کلونوفسکی |
نام مترجم |
حسین فلاحی, سعید زرندی, سیاوش صالحی, محمد حلاجیان |
شابک |
9786007127643 |
تعداد صفحه |
343 |
سال انتشار |
1395 |
نوبت چاپ |
اول |
قطع کتاب |
وزیری |
نوع جلد |
شومیز |