بخشی از کتاب شناخت اماکن تاریخی ایران
ویرانه های این شهر باستانی پرآوازه در 56 کیلومتری شمال شرق شیراز واقع است. مورّخان یونانی پیش از اسکندر، کاملاً با این شهر نا آشنا بودند، امّا بعدها با ترجمۀ «سوگنامۀ پارسیان» نام «پرسِپ تولیس» یعنی ویرانکنندۀ شهرها بر آن نهاده شد. این نام بهتدریج و با گذشت زمان به «پرسه پولیس» (شهر پارسها) تغییر نام یافت، امّا با استناد به کتیبۀ پیشانی دروازۀ ملل، باید گفت هخامنشیان به این شهر نام «پارسه» اطلاق نموده بودند.
از سال 1310 هجری شمسی که هیئت باستانشناختی مؤسسۀ شرقشناسی شیکاگو به سرپرستی ارنست هرتسفلد عملیات کاوش در این شهر را آغاز نمود تا همین امروز، مطالعه، بررسی و حفاری در این شهر سترگِ تاریخی استمرار یافته است. نتیجۀ تلاش باستانشناسان ـ داخلی و خارجی ـ آشکار شدن ساختارهای معماری و مواد فرهنگی کمنظیر است که بسیاری از آنها زینتبخش موزههای داخلی و خارجی هستند.
این اثر باستانی شامل ویرانۀ کاخها، ارگ سلطنتی و شهر پارسه است که داریوش اول هخامنشی (حک .521 تا 485 پ. م.) بنیاد نهاد و جانشینان وی در تکمیل و گسترش آن کوشیدند.
در ساخت شهر پارسه، سلسلهمراتب فضایی رعایت شده بود. بدینترتیب که شهر از سه بخشِ ارگ، شهرستان و بیرون تشکیل شده بود. از این مجموعۀ عظیمِ شهری، عمدتاً بخش ارگ باقی مانده که روی صفۀ سنگی و پشت به کوه مهر دارد. ایجاد صفۀ سنگی مصنوعی و پلکانی برای صعود به آن، از ابتکارات هنری کلدانیان و آشوریهاست. در این بخش به فضاهای گوناگون تخت جمشید بهطور اختصار میپردازیم:
برجستهترین و رفیعترین بنای تخت جمشید این کاخ است که ساخت آن را داریوش اول آغاز و پسرش خشایارشا به انجام رساند. این بنای عظیم از یک تالار مربّع به اضلاع 60 متر و سه ایوانِ مستطیلشکل و شماری اتاقها و فضاهای خدماتی و نگهبانی تشکیل شده است. سقف مسطح تالار با بیش از 20 متر ارتفاع بر 36 ستونِ سنگی استوار بوده است. ضمن آنکه سقف ایوانها نیز هر یک بر 12 ستون سنگی قرار داشته است (نقشۀ زیر).
کاخ آپادانا 3 متر از سطح صفّه بالاتر است. بنابراین برای دسترسی به این کاخ، دو دستگاه پلکانِ منقوش در جبهههای شمالی و شرقی ایجاد شده بود که پلکان شرقی نسبتبه دیگری سالمتر است. زیباترین و با اهمیتترین نقشبرجستههای آپادانا، نقوشِ حجّاریشده بر همین پلکان است. صحنۀ نبرد شیر با گاو (صحنۀ نجومی؟)، در وسطِ پیشبست ایوان، یک در میان نقش 8 سرباز مادی و پارسی و بالای سر آنها زیر کنگرهها، نقش فروهر، اهورامزدا و دو حیوان اساطیری روبهروی هم در میان گلهای نیلوفر آبی و منصبداران در میان درخت سروی دیده میشوند. هدیهآورندگانی از ملّیتهای مختلف با هدیههایی نظیر اسب، گوسفند، شتر، سلاح و عطردان در این پلّکان به نقش درآمدهاند.
وسیعترین تالار تخت جمشید، کاخی است که به «صد ستون» یا «تالار تخت» مشهور است. این بنا بدون احتسابِ دیوارها و فضاهای کناری، در حدود 4700 مترمربّع مساحت دارد. چنانکه از نام آن پیداست، 100 ستونِ سنگی در 10 ردیفِ 10تایی، سقف چوبی این کاخ را بر پشت خود حمل مینمودند (نقشۀ بالا). این کاخ را خشایارشا آغاز کرده و اردشیر اول (حک .424-465 پ.م.) به پایان رسانید.
این کاخ که به «سهدری» نیز معروف است، در ضلع جنوب شرقی آپادانا و میان چند کاخ واقع شده و از این رو به «کاخ مرکزی» مشهور است، امّا بهسبب وجود نقوشی از گروههای دوگانۀ مادی و پارسی برخی بر محل شور یا مکان تشکیل شورای نظامیان تأکید دارند (نقشۀ بالا).
این کاخ به دستور خشایارشا و در جنوبِ صفّه ساخته شده است. کاخ هدیش دارای تالار مرکزی با 36 ستون و ایوانی با 12 ستون در شمال و ایوانِ دیگری در جنوب و چند اطاقِ کوچک در جوانب غربی و شرقی است (نقشۀ بالا). حجّاریهای این قصر را باید استادانهترین حجّاریهای تخت جمشید به شمار آورد.
این کاخ که در جنوبِ آپادانا قرار دارد، براساس کتیبههای آن از قدیمترین کاخهای تخت جمشید به شمار میرود. بنابراین به دستور داریوش اول ساخته شده است. کاخ تچر تنها بنای تخت جمشید است که رو به جنوب دارد و این موضوع حاکی از آن است که در زمستان نیز قابل استفاده بوده است (نقشۀ بالا). از آنجا که در ساخت این کاخ از سنگهای مرغوبِ خاکستری با تراش صیقلی بهره گرفتهاند، در نزد مردم به «تالار آینه» نیز شهره است. وجود همین سنگهای صیقلی باعث شده از گذشتههای دور روی آنها متون یادگاری منقور شود که مهمترین آنها عبارتند از: کتیبههای شاپور سَکانشاه، عضدالدّوله دیلمی، ابراهیمبنشاهرخ تیموری و ناصرالدینشاه قاجار. نکتۀ جالب اینکه واژگان تچر در پارسیباستان (به معنی خانه یا کاخ زمستانی) و تجریش همریشهاند؛ چراکه تجَرشت (تجریش) از دو پارۀ «تجر» به معنی خانه و کاخ زمستانی و «شت» پسوندِ بستگی است، یعنی جایی که دارای کاخ یا خانۀ زمستانی یا ییلاقی است.
بخش بیشتر این بنا در زمان داریوش اول بنیاد نهاده شد. مجموعۀ خزانه از دو تالار مربّعشکلِ 100 و 99ستونی و شماری فضاهای کوچکتر تشکیل شده است. از مجموعۀ خزانه که در سه مرحله ساخته شده بود، امروزه صرفاً پایۀ ستونهای سنگی باقی است؛ زیرا بدنه و سرستونهای چوبی در آتش قهر اسکندر به خاکستر بدل شدند. از یافتههای پرارزش در خزانه، حدود 750 لوح گلی به اندازههای مختلف، به زبان و خطّ عیلامی مربوط به سال بیستم سلطنت داریوش اول تا اوایل سلطنت اردشیر اول است. متن این الواح دربارۀ امور اداری، حسابداری و نحوۀ پرداخت مزد کارگرانی است که در کارهای ساختمانی پارسه شرکت داشتند. اثر مهم دیگری که از خزانه کشف شده، نقش برجستهای روی سنگ مرمر است که بارعام خشایارشا را نشان میدهد. در این اثر، خشایارشا بر تخت شاهی نشسته و پشت سرِ وی شاهزاده داریوش ـ ولیعهد وی ـ ایستاده بود. بعدها اردشیر یکم این نقش را از جایگاه اصلی خود بیرون آورده، به خزانه سپرده است. این نقش هماکنون در موزۀ ایران باستان در معرض نمایش است (تصویر زیر). برای مطالعۀ بیشتر به کتاب مراجعه کنید.
کتابهای مرتبط
تاریخ فرهنگ ایران
وزن | 0.7 کیلوگرم |
---|---|
نام مولف |
رضا نوری شادمهانی |
سال انتشار |
1398 |
نوبت چاپ |
شانزدهم |
تعداد صفحه |
357 |
شابک |
9789642827626 |
قطع کتاب |
وزیری |
نوع جلد |
شومیز |