چرا پیادهروی برای گردشگری کمشتاب مناسب است؟ با روشی مشابه با بسیاری دیگر از انواع تفریحات و گردشگری، میزانی که هر فرد به پیادهروی اختصاص میدهد، در ترجیحات فرهنگی وی ریشه داشته و تا حدی ساختاری معین دارد. تقاضا برای پیادهروی تفریحی همانند دیگر فعالیتهای تفریحی اصولاً با سلیقه، درآمد و زمان در اختیار فرد مشخص میشود. البته محدودیتهایی نیز وجود دارند که مردم را از پیادهروی باز میدارند. راونسکرافت (2004) معتقد است قبل از اینکه کمبود تسهیلات، محدودیت ایجاد کند، این محدودیتها با احتمال زیاد در سطوح درونفردی (برای نمونه نگرانیها دربارۀ پیادهروی یا دیدگاههای گروههای مرجع) و یا بینفردی (مثل نداشتن همراهی برای پیادهروی) وجود دارند. انگیزۀ پیادهروی بر تعداد محدودی از عوامل متمرکز است و بسیاری از آنها با چارچوب ادراکی وسیعتری از تجربیات گردشگر در ارتباط هستند و ممکن است استراحت یا فرار از زندگی روزمره را نیز شامل شوند. همچنین ممکن است حرکت حقیقی پیادهروی بهعنوان روشی برای لذت از محیط طبیعی مدنظر قرارگرفته شود. رودوی (1994) معتقد است که با بهکارگیری احساسات، ما میتوانیم مکان خاصی را برای زمان پیادهروی خود مشخص کنیم.
اینکه پیادهروی بخش مکمل تجربۀ سفر است، به نظر پیشپاافتاده میآید. براساس گفتۀ سولنیت (2001) رابطۀ بین یک گردشگر و بازدید مقصد به پیادهروی وابسته است و در آن ذهن، بدن و جهان در تعادل هستند. پیادهروی نوعی عملکرد گردشگر در مقصد است. نگاه اجمالی گردشگر در هر قدم، غرق شدن در مناظر، صداها و بوی هر مکان خاص را ممکن میسازد. محیط شهری، فضاهای باز و معابر عوامل مهمی هستند، زیرا جاذبههای گذشته را با معماری جذاب نزدیک به آن دوران به تصویر میکشند. از این طریق میتوان زمانی را برای تطبیق دادن روشهای زندگی البته بهطور سطحی در هر محله صرف کرد. پژوهشها در حوزۀ جابهجایی گردشگر همچنان بهطور محدود به سفرهای پیادهروی در مقاصد پرداخته است.
تعداد کمی از پژوهشها به اهمیت بهسازی نمای خیابانها بهمنظور ترغیب پیادهروی بهعنوان نوعی از حمل و نقل و تفریح پرداختهاند. میلینگتون و شچنر (2006) معتقدند که سه عنصر فیزیکی (ظرفیت مسیر و حفاظت دربرابر شرایط بد جوی)، روان شناختی (جذابیت محیط اطراف) و ذهنی (راهنمای مسیر، مسیریابی، نشانههای شهری معتبر) با هم ارتباط تنگاتنگی دارند که ترکیب آنها، کیفیت مسیرهای پیادهروی را رقم میزنند. خواستۀ گردشگر متناسب با میزان حضور این عناصر تغییر میکند. پیادهروی به ما امکان آشنایی با ماهیت مکانها و محلهها (حس مکان) را میدهد. ازنظر برخی از پژوهشگران، فضاهای باز بخش تکمیلی محصول گردشگری به حساب میآیند. بهعنوان مثال، اورباسلی و شاو (2004) اینگونه تفسیر میکنند که فضاهای بین جاذبههای کلیدی و یا مراکز فعالیت و نوع ارتباطات میان آنها به یکسان شدن عناصر گردشگری شهری کمک میکنند.
بسیاری از گردشگران بهصورت مستقل و در گروههای کوچک از دوستان یا اقوام فضاهای شهری را بازدید میکنند. برخی ممکن است این بازدید را بدون هیچ دانشی و یا بدون هیچ علاقهای انجام دهند. آنها بهدنبال پیادهروی سادهای هستند تا حس مکان در آنها تقویت شود، درحالیکه افراد دیگری هستند که برای بازدید، خود را آماده میکنند و از نقشهها، کتابهای راهنما و تفسیر در خیابان بهره میگیرند. در بعضی از مقاصد، مسیرهای ویژۀ پیادهروی بهطور رسمی به ثبت رسیدهاند، بنابراین گردشگران میتوانند مسیرهای ازپیش تعیینشده را بههمراه تفسیرها و برنامهها دنبال کنند و تجربۀ بینظیری از شهر داشته باشند. در بسیاری از مقاصد، گردشهای برنامهریزیشده نیز وجود دارد که در آن راهنمایان تاریخچۀ اقامتگاه یا مکانی را برای گردشگران توضیح میدهند. راهنمایان گردشگری توانایی خود را در انسجام بخشیدن به روایت عناصر لجام گسیختۀ شهری به کار میگیرند.
در حیطۀ شهرهای کمشتاب، پیادهروی بخش اصلی تجربۀ گردشگری را تشکیل میدهد. مسافران سفر کمشتاب به گذراندن زمان در دسترس خود برای بازدید هر خیابان فراخوانده میشوند تا بتوانند قطعات پازل تاریخی آن مکان را کنار هم بچینند. گردشگران همچنین به لذت بردن از میهماننوازی محلی و چشیدن محصولات محلی مثل غذا و نوشیدنیها دعوت میشوند. این مسئله نکتهای کلیدی به شمار میرود که بیشتر وبلاگهای سفر کمشتاب درخصوص ترویج آن مینویسند.
فضای مشترک، مکانی است که افراد پیاده با عبور از آن، حس مکان را بهواسطۀ بازهای از احساسات درونی خود تجربه میکنند. با این وجود، در تجربۀ افراد، تفاوت وجود دارد. بهگونهای که مسافران پیادۀ حومۀ شهر با جغرافیای فضایی، چشمانداز، بو و مناظر خاص خود، تجربهای متفاوت نسبتبه مسافرانی دارند که پیاده از قلب تاریخی بههمفشردۀ شهر با حضور دیگر گردشگران بازدید میکنند. کی و ماکسام (1996) معتقدند که پیادهروی در این حوزه، وسیلهای برای تعامل اهداف و مجموعهای از تجربیات است.
مؤلفان همچنین به این نکته توجه کردهاند که تجربه، حول مسائل آگاهی، اعتقاد و تشخیص میچرخد. این روندها شناختی بوده و برپایۀ دانش زمینهای، یادگیری و توانایی در استدلال افراد قرار گرفتهاند. لی و مولدون (2006) معتقدند افرادی که برای تفریح پیادهروی میکنند در تضاد با کاربردی بودن آن برای دیگر رهگذران، از تپهها خوششان میآید؛ زیرا در آنجا میتوانند فعالیتهای فیزیکی خود را بهبود بخشند و درعینحال از مناظر لذت ببرند.
هرچند بسیاری از محققان به این نکته اشاره داشتند که تجربه امری ساکن و یکنواخت نیست، بلکه جریانی دائمی از استراحت کردن است که چاشنی آن، هیجان زیاد در مدت کسب تجربه است. این جریان ممکن است در نیمۀ راه گردش پیادهروی و یا در مسیر پیادهروی اتفاق بیافتد.
پژوهشهای مختصری دربارۀ گروهبندی افراد پیاده وجود دارد. کای و موکسهام (1996) بازار را به چهار بخش تقسیم کردهاند: رهگذرانی که تمایل دارند در مسیرهای کوتاه به گردش بپردازند؛ افرادی که مسیرهای بلند را با پای پیاده طی میکنند، کوهنوردان که مسیرهای بلندتری را در هر قدم طی میکنند و در غیر اینصورت بهعنوان افرادی شناخته میشوند که مسیر مشخصی را با پای پیاده طی میکنند و کولهبهدوشان که پیادهروی چالش برانگیز و پر رمز و راز را دنبال می¬کنند.
سازمان گردشگران انگلیسی (1999) مأموریت یافت تا تحقیقی کیفی بر روی مشخصات افراد مشتاق به تعطیلات پیادهروی انجام دهد. این کمیته چنین نتیجه گرفت که چرخۀ زندگی افراد ارتباط ویژهای با انتخاب تعطیلات پیادهروی دارد، همچنین پنج گروه را مشخص کرده است: جوانان اجتماعی، جوانان ماجراجوی لذتطلب، اعضای فعال خانواده، گردشگران تفریحی و گردشگران مسن و سازماندهیشده. در هر مورد این گروهها بهدنبال تجربهای تا حدودی متفاوت بودهاند.
بهعنوان مثال، جوانان اجتماعی بهدنبال یک تجربۀ فعال پیادهروی هستند که حس انجام کاری بزرگ در چشماندازی بکر و فضای باز را به آنها القا کند. گروه گردشگران مسن و سازماندهیشده نیز در جستجوی پیادهروی واقعی هستند که در طی آن بتوانند در حین درک تنوع محیط اطراف خود، چکمههایشان را کثیف کنند. در گردش این گروه، چشماندازها دارای نقشی کلیدی هستند، زیرا آنها بهدنبال چالش هستند، اما نه برای مدت طولانی. درصورتیکه جوانان، بیشتر طرفدار پیادهروی های سنگین هستند. مطالعات مشابه مقامات دیگر کشورها نیز این تفاوت موجود در بازار گردشگری پیادهروی را تأیید میکنند. برای ادامه، به کتاب مراجعه کنید.
کتابهای مرتبط
سفر و گردشگری کمشتاب
211,000 تومانوزن | 1 کیلوگرم |
---|---|
نام مولف |
ژانت دیکینسون, لس لامسدن |
نام مترجم |
حمیدرضا پوربرات ابوزیدآبادی, مهرناز شفیعیان |
شابک |
9786007127650 |
تعداد صفحه |
352 |
سال انتشار |
1395 |
نوبت چاپ |
اول |
قطع کتاب |
وزیری |
نوع جلد |
شومیز |