استان کرمان یکی از متنوعترین جوامع کوچنشینی و روستانشینی ایران را دارد. در این استان گروههای مختلف انسانی همانند افشار، بچاقچی، جبال بارزی، مِهنی، بلوچ، قرایی، عرب، سلیمانی، لر، لری، لک، شکاری، کماچی، رائینی، عرب بدوئی کوهپنجی و... حضور دارند.
افشارها از بازماندگان ایل افشار یا اوشار، طایفهای از ترکان اُغوز و در زمرة دلاورترین و جنگجوترین طوایف اغوز محسوب میشوند. در دوران صفویه از ایل افشار در خراسان، خوزستان و کهگیلویه نام برده شده است. ایل افشار از ایلات ترکمان و یکی از هفت ایل قزلباش است که بهعنوان پیروان تصوف، پایههای نظامی سلسلة صفویه را تشکیل میدادند و بههمین جهت نیز نفوذ و قدرت بسیاری در آن دوره داشتند. حضور در ردههای بالای حکومتی در دوران صفویه و شجاعت و بیباکی آنان در اجرای اوامر شاهان صفوی موجب گسترش نفوذ و مهاجرت ایل افشار در مناطق مختلف کشور مانند خراسان، آذربایجان، خوزستان، کهگیلویه و کرمان (احتمالاً دوران شاه محمد خدابندة صفوی) شد. افشارهای امروز در مناطق مختلفی از کشور مانند کرمان، خراسان (درگز و...)، آذربایجان غربی (ارومیه، شاهیندژ و...)، زنجان (افشار خمسه) حضور دارند و اغلب یکجانشین هستند و فقط گروههای کوچکی از آنان در کرمان کوچنشیناند.
ازجمله ایلات ترکزبان حوزه کرمان، ایل بچاقچی است که اشتراکات زبانی، مذهبی و فرهنگی زیادی با افشارها دارند. واژة بُچاقچی از دو بخش بچاق به انضمام پسوند چی تشکیل شده است. بُچاق در ترکی به معنی چاقو و سرنیزه و بچاقچی به معنی سازنده و فروشندة کارد یا نیزهگذار و دشنهدار است. باستانی پاریزی معنی دیگر بچاق را عسل دانسته است و بدین ترتیب بچاقچی به معنی پرورشدهندة زنبور عسل خواهد بود. بزرگان این ایل معتقدند که در زمان نادرشاه از منطقة قرهداغ (آذربایجان) به کرمان کوچانده شدهاند.
پراکندگی
اطراف سیرجان، ییلاق طوایف افشار است و حاجیآباد (جادة سیرجان بهسمت حاجی آباد) قشلاق این طوایف است. سردسیر ایل بچاقچی ارتفاعات چهارگنبد و بَلوَرد است و گرمسیرشان عینالبقر و مراتع اطراف آن بوده است. البته امروزه اکثر افشارها و بچاقچیها در شهرهای سیرجان، بافت، بردسیر و روستاهای اطراف آنها یکجانشین شدهاند. پراکندگی برخی از اعضای این ایل بدین قرار است: جبال بارزی در بخش جبال بارز از توابع شهرستان جیرفت و اطراف شهرستانهای بم و جیرفت (مسکون، امجز و گاوکان)، ایل مِهنی در جنوب استان کرمان از کوه هزار تا غرب هامون جازموریان، قرائی در سیرجان و هرات (یزد)، عرب از داراب و فرگ تا نیریز، هرات و مرودشت فارس (قشلاق)، ایل سلیمانی از بندر هنزا، تخت سرتشتک و روستاهای عشایری محدودة جاده جیرفت-ساردوئیه، رابر، بافت تا چاه ریگان و کهنوج تا غرب هامون جازموریان، ایل لک در اطراف بزنجان و دولتآباد.
زبان
ترکزبانان استان کرمان -ازجمله افشارها و بچاقچیها- به زبان (گویش) ترکی افشاری از زیرمجموعههای اغوز شاخة جنوبی صحبت میکنند. البته در زبان ترکی منطقة کرمان کلمات بسیاری از زبان فارسی وارد شده است. قرائی نیز در گذشته ترکزبان بوده اما بهنظر میرسد امروزه اغلب به زبان فارسی صحبت میکنند. طوایف لر و لک و سلیمانی نیز عملاً به زبان فارسی و با گویشی محلی صحبت میکنند.
سبک زندگی و معیشت
در راستای سیاست یکجانشینی ایلات و عشایر، بخش بزرگی از ایلات حوزة کرمان امروزه در روستاها و شهرها ساکن شده و زندگی یکجانشینی دارند و در بین بخش عمدهای از این ایلات یکجانشین، معیشت کشاورزی جایگزین دامداری شده است. با وجود آنکه بخش بزرگی از ایلات استان کرمان در شهرها و روستاها ساکن شدهاند اما زندگی کوچنشینی در قالب نیمهکوچنشینی و رمهگردانی هنوز در مناطقی همانند سیرجان و بافت رواج دارد اما ساختار ایلیاتی فقط در سطح اردوهای کوچک دیده میشود.
عشایر بچاقچی، افشار و... ییلاق را در سیاهچادر یا چادر برزنتی بهسر میبرند که پلاس نامیده میشود. مانند اکثر ایلات و عشایر ایران، پلاسهای منطقه کرمان نیز از موی بز بافته میشود و دور آن حصری به نام چِق کشیده میشود اما در قشلاق در سکونتگاه ثابت زندگی میکنند. رؤسای طوایف کوچنشین در منطقة کرمان سلطان نامیده میشوند. ساختار اجتماعی ایلات افشار و بچاقچی مانند اکثر ایلات منطقة کرمان مشتمل بر ایل، طایفه، تیره، ایشوم و خانواده است. ایشوم کوچکترین واحد ایلی و شامل چند خانواده است که در رأس آن سرایشوم قرار دارد که ریشسفید اردوست و وظیفة هماهنگی بین افراد و رهبری گروه را دارد. عشایر یکجانشین در روستاها هنوز بهصورت رمهگردانی امرار معاش میکنند. باغداری و زراعت در حد نیازهای داخلی خانواده و البته صنایعدستی نیز بخش مهم دیگری از معیشت آنان را تأمین میکند.
جشنها، سنتها، آداب و رسوم
عید نوروز و اعیاد مذهبی مانند عید قربان و عید فطر از مهمترین اعیاد طوایف ترکزبان استان کرمان محسوب میشوند.
صنایعدستی
صنایعدستی ایلات افشار و بچاقچی و البته سایر ایلات منطقة کرمان مانند قالیچه، گلیم، جاجیم، خورجین، مفرش، نمکدان (تختبافت، پرزبافت و پیچبافت)، سفره، قاشقدان، آیینهدان، چپقدان و توتوندان، جُل اسب و... از شهرت زیادی در کشور برخوردارند و بخش مهمی از بافتههای حوزة کرمان را به خود اختصاص میدهند. ازجملة این صنایعدستی میتوان به قالیهای افشار اشاره کرد که با تاروپودهای اغلب پشمی و بعضاً نخی و با پرزهای پشمی بافته میشوند. سیرجان، بافت و اقطاع، بردسیر از مهمترین مراکز بافت قالی افشار در کرمان هستند. قالیهای افشار عموماً با استفاده از دو پود (اغلب پودهای قرمز)، روی دارهای زمینی و با گره متقارن (درصد کمی غیرمتقارن) بافته میشوند (تناولی، 1389: 29). در کنار قالیبافی باید از گلیمهای شیرکی پیچ یا گلیم سوزنی عشایری در حوزة کرمان در مناطقی مانند سیرجان و بافت یاد کرد. گلیم شیرکی پیچ نوعی گلیم سوماک، یکرو و بدون پرز است که برروی دارهای زمینی (افقی) (و ندرتاً عمودی) بافته میشود. این گلیم شامل شَت (تار)، پود و ریس (پود اضافی پیچشی) است. در بافت گلیم سوزنی، ریس یا همان پود اضافی پیچشی از کرک (پشم ظریف گوسفند) تهیه میشود. در گلیمهای شیرکی پیچ، برخلاف گلیمهای سادة دورو، از پود برای ایجاد طرح در گلیم استفاده نمیشود، بلکه پود فقط باعث اتصال تارها میشود. درواقع پود پیچشی مانند پرز قالی به دور تار بافته میشود و بدین ترتیب طرح و نقش را ایجاد میکند. اما برخلاف قالی که پرز روی قالی قرار دارد، اضافة این پرز یا همان پود اضافی پیچشی، پشت گلیم قرار گرفته و روی گلیم تخت و بدون پرز باقی میماند. در پشت گلیمهای سوماک، اضافی پودهای پیچشی بریده شده، بهصورت نخهای اضافی مشهود است. برخی گلیمها بهصورت گلیم-قالی بافته میشوند. در این بافتهها قسمتهایی کوچکی از گلیم (برخی نقوش یا حاشیة دور طرحها) همانند فرش با پرز بافته میشود که درنتیجه این قسمتها درمقایسه با سایر نقاطِ بدون پرز بهوسیلة پرز برجسته میشوند. بافت گلیم اغلب در حوزههای روستایی و عشایری رواج دارد. برای ادامه، به کتاب مراجعه کنید.
کتابهای مرتبط
آشنایی با فرهنگ و اقوام و ایران زمین
211,000 تومانوزن | 0.7 کیلوگرم |
---|---|
نام مولف |
علی چراغی |
شابک |
9786227239959 |
تعداد صفحه |
280 |
سال انتشار |
1401 |
نوبت چاپ |
اول |
قطع کتاب |
وزیری |
نوع جلد |
شومیز |