شاهراه خراسان (جاده ابریشم)
درست یک قرن پیش، زمینشناس اتریشی به نام فردیناند فون ریشتهوفن (1833-1905 م.) اصطلاح «جادۀ ابریشم» را باب کرد که دال بر شبکهای از راههاست که چین و اروپا را از قرن سوم پیش از میلاد تا قرن پانزدهم وصل میکرد، امّا این جاده در دورۀ ایلخانی بیش از پیش رونق گرفت و شکوفا شد؛ چراکه در این دوره، تبادلات تجاری و فرهنگی چینیها با ایرانیها عمیقتر و مستحکمتر شد. ایران در این دوره نیز در کانون ارتباطات بازرگانی و فرهنگی جهان متمدّن جای داشت و جادۀ ابریشم در این دوران نیز با مرکزیت فلات ایران و حوزۀ فرهنگ ایرانی همان نقش گذشته را در پیوند دادن فرهنگهای مادی و معنوی جهان بازی میکرد و باز مانند پیش از اسلام اندیشمندان، بازرگانان و هنرمندان ایرانی در سراسر راههای زمینی و دریایی این جاده حضوری فعالانه و تعیینکننده داشتند و از آسیای صغیر تا چین و هند سرگرم تبادلات تجاری و فرهنگی بودند.
گنبد سلطانیه
مهمترین و زیباترین بنای شهر سلطانیه، گنبد یا مقبرۀ اولجایتو است. گنبد سلطانیه از نظر حجم و فرم معماری دارای اهمیت بسیاری است و در تاریخ فنّ معماری ایرانی نقطۀ عطف محسوب میشود. یکی از ویژگیهای این بنا احداث آن روی زمین سخت و مستحکم است بهطوریکه پی این بنای 48متری، تنها 50 تا 60 سانتیمتر عمق دارد. این مطلب مؤید آن است که سازندگان بنا با درنظرداشتن ابعاد و فشار بنا از موقعیت خوب زمین باخبر بودند. گنبد سلطانیه با قطر دهانهای در حدود 5/25 متر و ارتفاعی نزدیک به 48 متر بنایی است هشتضلعی که طول هر ضلع آن 17 متر است. این گنبد از لحاظ داشتن دهانۀ وسیع بعد از کلیسای سانتا ماریا دل فیوره در شهر فلورانس ایتالیا و مسجد ایاصوفیه در شهر استانبول ترکیه، سومین گنبد بزرگ جهان است. به دلیل همین عظمت و بلندبالایی است که این بنا در سفرنامههای جهانگردان غربی چه بهصورت تصویر و چه نوشتار بازتاب فراوان داشته است. درون مقبره در دو مرحله تزئین شده است: مرحلۀ اول: با آجر و کاشی و مرحلۀ دوم که بر روی کار قبلی است با گچ رنگی (تصویر زیر). ابتدا محققّان تزئین دوم را به عهد صفوی منسوب میداشتند. اما بعد آن را به دورۀ اولجایتو و پذیرش عقاید شیعی از سوی وی و به افسانهای نادرست در باب علاقۀ او به انتقال پیکرهای امام علی(ع) و امام حسین (ع) از عراق منسوب کردند. البته پژوهشگر بزرگ معماری ایلخانی، دونالد ویلبر نکتۀ جالبی دربارۀ ساخت این بنا ذکر کرده است. «با این عمل، شهر جدید او زیارتگاه شیعیان میگردید و بر رونق و درآمد آن اضافه میشد». اگر این فرضیه درست باشد، اولجایتو را باید جزء نخستین پادشاهان دانست که تفکر مدیریت گردشگری داشته است!
خوشنویسی
تذهیب و مصوّرسازی کتاب در جهان اسلام، قرنهای طولانی متداول بود، امّا پس از سلطۀ مغول در ایران، این هنر دامنهدارتر و وسیعتر شد. یکی از بزرگترین خوشنویسان جهان اسلام، یعنی جمالالدین ابومجد بن عبدالله موصولی معروف به «یاقوت مستعصمی»، در این عصر به هنرنمایی میپرداخته است. اگرچه براساس روایات تاریخی، یاقوت هر ماه دو نسخه از قرآن را کتابت میکرد، نمونههای برجایمانده از آثار او نادر است. یاقوت شش شاگرد مشهور داشت که به دست یکی از آنها، به نام حیدر، عالیترین محراب گچبری به نام «محراب اولجایتو» در مسجد جامع اصفهان ساخته شد.
همانگونه که ذکر شد، در بیتالکتُب (کارگاه کتابسازی) ربع رشیدی خوشنویسان و نگارگران، هنرنمایی میکردند. کتابهای بازنویسی و تصویرشدۀ این عهد گواه بارزی است بر چیرهدستی آنان. در این دوره، کتابهایی استنساخ و مصور شدهاند که از آن میان میتوانیم به «جامعالتواریخ» رشیدالدین فضلالله و شاهنامۀ بزرگ معروف به «دموت» اشاره کنیم.
از مجموع نسخههای پرداختهشدۀ جامعالتواریخ، فقط بخشهایی از یک نسخۀ عربی (اینک در دانشگاه ادینبرو) و نسخۀ ناکامل فارسی (اینک در موزهۀ توپکاپی استانبول) محفوظ است.
بهعلت ارتباط و نزدیکی دربارهای چین و ایران، در این دوره بسیاری از الِمانها و نقشمایههای چینی را در نقاشیها میتوان شناسایی کرد که عبارتند از: کوهها، ابرها، درختها و آب.
شکوه شهرها
در دورۀ ایلخانیان سه شهر مراغه، تبریز و سلطانیه عمدتاً بهخاطر برخورداری از چمنزارهای سرسبز یکی پس از دیگری به پایتختی انتخاب شدند. چون هلاکوخان به پادشاهی برگزیده شد، نفوذ بودائیان، غرب ایران را نیز فرا گرفت و این در حالی بود که از بدو ورود اسلام به این سرزمین، به تعبیر منابع «بتپرستی و تراشیدن بت» منسوخ و فراموش شده بود، امّا به غیر از بودائیگری در شهر مراغه، فعالیتهای علمی و فرهنگی نیز صورت میگرفت که به سایر نقاط انتقال مییافت. در این دوره شهرهای تبریز و سلطانیه نیز کانون سیاسی و فرهنگی ایران شده و یکی از پایههای مهم ارتباطی و مراکز عمدۀ بازرگانی جهانی تبدیل شده بودند. منابع تاریخی به این موضوع اشاره دارند که مردم تبریز از راه تجارت و هنر زندگی میکردند و از هندوستان و بغداد، موصل و هرمز و نقاط دیگر کالاهای تجارتی به این شهر سرازیر میشدنذ و بازرگانان اروپایی نیز برای خرید و فروش کالا به این شهر میآمدند. بهخاطر همین موقعیت جهانی بود که اقوام گوناگونی از گوشه و کنار جهان در این شهر زندگی میکردند؛ ازجمله ارمنیها، نسطوریها، یعقوبیها و گرجیها.
سلطانیه نیز بعد از تبریز توسط غازانخان پیریزی شد و توسط اولجایتو و ابوسعید به پایتختی برگزیده شد. این شهر سالها پس از مغولان، همچنان آباد بوده است. سیاحان اروپایی چون کلاویخو، شاردن، تاورنیه، فلاندن، بروگش و موریه این شهر را بازدید کرده و همگی ضمن توصیف شهر، نقشه و تصاویر بسیار زیبایی از مجموعه بناهای سلطانیه کشیدهاند. بهنظر میرسد روند فروپاشی سلطانیه، از عهد قاجار آغاز شده باشد؛ زیرا از بناهای ایلخانی، امروزه فقط آرامگاه سلطانیه و خانقاه چلبی اوغلو باقی است. برخی این خانقاه و آرامگاه انتهای آن را به حسام الدین چلبی اوغلو (نوۀ مولانا) نسبت میدهند.
کتابهای مرتبط
شناخت اماکن تاریخی ایران
125,000 تومانوزن | 0.5 کیلوگرم |
---|---|
نام مولف |
رضا نوری شادمهانی |
شابک |
9786227239898 |
سال انتشار |
1401 |
نوبت چاپ |
اول |
تعداد صفحه |
168 |
قطع کتاب |
وزیری |
نوع جلد |
شومیز |