این مفهوم، از مفاهیم بسیار رایج و متداول در این حوزه است. از این نظر، میتوان آن را پس از ارتباطات میانفرهنگی، در رتبۀ دوم قرارداد. مطالعات بینفرهنگی، نوعی تحلیل مقایسهای است که به نسبیت فعالیتهای فرهنگی نظر دارد. این روش که بنیان آن در انسانشناسی اجتماعی و فرهنگی گذاشته شده است، به مقایسۀ دیدگاه ویژۀ فرد در مطالعات خود با دیدگاههای دیگر از فرهنگهای دیگر میپردازد. این مفهوم، دربرگیرندۀ نوعی دیدگاه کلی درخصوص فرهنگ دیگر، بحث از ذهنیت کلی به فرهنگهای دیگر یا مقایسۀ موضوع یا بخشی از دو فرهنگ با یکدیگر است. درحقیقت، ارتباطات میان دو موضوع (با محتوای واحد) یا دو بخش از دو فرهنگ و مطالعه دربارۀ آن است؛ بنابراین، مطالعات بینفرهنگی شامل مقایسه و تقابل فرهنگها همانند مقایسه ارزشها و راههای ارتباط دو شخص آمریکایی و ژاپنی با یکدیگر میشود.
ازآنجاکه رویکردهای مختلفی به جنبههای گوناگونی از حیات اجتماعی و فرهنگی توجه دارند و ارتباطات بینفرهنگی به مقایسۀ فرهنگها بهگونهای موضوعی و کلی میپردازد، مشاهده میشود که رویکرد بینفرهنگی برخلاف رویکرد روانشناسانه بر تفاوتهای اجتماعی در میان مردم تأکید دارد.
نتایج حاصل از این مطالعات بیش از آنکه به متخصصان کمک کند، به افراد جامعه که متعلق به فرهنگ دیگرند یاری میدهد تا بتوانند با آگاهی و توجه کامل، به تعامل با دیگران بپردازند و از هرگونه پیشداوری و ذهنیت نادرست در رابطه با فرهنگهای دیگر برحذر باشند؛ بنابراین، هرقدر آگاهی ما دربارۀ پویایی برخورد، تطابق و ارتباطات بینفرهنگی بیشتر باشد، هنگام زندگی، کار و تحصیل در فرهنگ دیگر، مؤثرتر خواهیم بود.
باتوجهبه تعریفهایی ارائهشده، میتوان نتیجه گرفت که ارتباطات میانفرهنگی به جنبههای شخصی، ذهنیات افراد، دو طرف ارتباط در زمان برقراری ارتباط، و نیز بررسی راههای تسهیل این ارتباطات و رفع موانع و سوءتفاهمهای احتمالی در زمان ارتباط توجه دارد. اما ارتباطات بینفرهنگی به جنبههای غیرشخصی، ذهنیات کلی افراد درخصوص فرهنگهای دیگر و افراد، موضوعات و مسائل متعلق به آن فرهنگها، بهگونهای کلی توجه میکند.
آنچه درواقع و عمل اتفاق میافتد، آن است که واژههای ارتباطات بینفرهنگی و ارتباطات میانفرهنگی اغلب بهجای یکدیگر به کار میروند، و بهعنوان حوزههای تحقیق و پژوهش در روشهای علمی گوناگون همانند، انسانشناسی، ارتباطات، روانشناسی اجتماعی و حتی آموزش مشاوره، محسوب میشوند.
ارتباطات درون فرهنگی
به این مفهوم در متون مربوط به این حوزه، کمتر توجه شده است. البته، میتوان آن را بهعنوان یکی از اقسام ارتباطات میانفرهنگی به شمار آورد که میان اعضای یک فرهنگ خاص رخ میدهد. اگرچه این اصطلاح میتواند مبادلۀ پیام میان اعضای فرهنگ غالب را تشریح کند، معمولاً بهنوعی از ارتباطات اطلاق میشود که یک یا هر دو ارتباطگر (مشارکتکننده در ارتباط) عضویتی دوگانه داشته باشد. ارتباطات درونفرهنگی، بهعنوان یک نظریه و مفهوم جدید در این حوزه مطرح است. برای چنین ارتباطاتی میتوان سه ویژگی مهم را بر شمرد:
- چارچوبی مفهومی برای تحلیل کنش در حد یک جامعه و منطقۀ جهانی به دست میدهد؛
- نظریههای درونفرهنگی، پیوند ناگشودة میان الگوهای ارتباطی و نیروهای اجتماعی فرهنگی را توضیح میدهد؛
- زمینهای مفهومی را برای مقایسههای ارتباطات میانفرهنگی بیان جوامع نامتجانس فراهم میآورد.
تماس فرهنگی
بهمعنای برخورد و تماس، به هر نوع تأثیر و عمل متقابل اجتماعی گفته میشود. تماس فرهنگی به افراد توانایی میدهد که پیچیدگیهای جامعۀ دیگر را دریابند، و با افراد متعلق به فرهنگ دیگر، نوعی همدلی به وجود آورند. در بیان انواع تماس فرهنگی و کنش متقابل بینفرهنگی، چهارده نوع تماس بین فرهنگی وجود دارد که ده نوع آن مربوط به رفتن از کشور خود به کشور دیگر، و چهار نوع آن مربوط به کشور خود است:
- دانشجویان خارجی که در کشوری غیراز کشوری که مدرسه رفتهاند، درس میخوانند؛
- بازرگانان و تجار، بهویژه آنان که کارشان در شرکتهای چندملیتی است؛
- دیپلماتها که در سفارت کشور متبوع خود در کشور دیگر خدمت میکنند؛
- مترجمان زبان که در سازمانهای بینالمللی کار میکنند؛
- تکنسینها که در کشور دیگر با قراردادهای دولتی کار میکنند؛
- شرکتکنندگان در برنامههای سازمانیافته، مانند گروههای صلح؛
- افراد نظامی، همانندمستشاران و وابستگان نظامی، که به کشورهای دیگر میروند؛
- مهاجرانی که در کشور دیگر اقامت دارند؛
- محققان و پژوهشگران که دربارۀ فرهنگهای دیگر مطالعه میکنند؛
- جهانگردانی که به سفرهای کوتاهمدت میروند؛
- اعضای گروهی قومی مشخص درون یک کشور، مانند رنگینپوستان؛
- شرکتکنندگان در تماس درونقومی سازمانیافته، مانند کمپهای درونقومی تابستانی یا اردوگاهها؛
- اعضای گروهی قومی که از جانب حکومت به حرکت بهسوی سرزمین دیگر وادار شدهاند؛
- دانشجویانی که بهعنوان بخشی از تحصیل، با اعضای یک خانواده از یک گروه قومی زندگی میکنند.
تعارض (برخورد) فرهنگی
از واژهای لاتین بهمعنای مبارزه کردن، برخورد و ضربه زدن، گرفته شده است. استفاده از واژه هنگامی است که دو یا چند نفر، یا دو یا چند گروه با یکدیگر به هر دلیل مادی یا اندیشهای، در ستیزند. کشمکش، حالتی از مبارزه و تنازع را پدید میآورد که هر دو طرف نزاع به وسایلی دست مییابند تا دیگری را وادار به تسلیم کنند. کشمکشها بهنسبت تعداد ابعاد حیات، تعدد دارند. تعارض فرهنگی عبارت است از: مخالفت نیروهایی که افراد یا گروههای متعلق به دو فرهنگ متفاوت، با آنها برخورد میکنند.
رقابت فرهنگی
رقابت به دو دستۀ کلی تقسیم میشود:
- رقابت بین عناصر گوناگون یک فرهنگ با یکدیگر که از آن به همنشینی درونی تعبیر میشود؛
- رقابت فرهنگها برای بقا و نفوذ در یکدیگر که میتوان آن را در خانوادۀ کنونی جهان میان فرهنگهای صنعتی و غیرصنعتی دید که به اشغال فرهنگی جهان سوم و گاهی به از میان بردن فرهنگ آن میانجامد.
کتابهای مرتبط
ارتباطات میان فرهنگی در گردشگری
165,000 توماننام مولف |
زهرا طهماسبپور, علیاکبر فرهنگی |
---|---|
شابک |
9786225923188 |
تعداد صفحه |
215 |
سال انتشار |
1402 |
نوبت چاپ |
اول |
قطع کتاب |
وزیری |
نوع جلد |
شومیز |