یکی از حوزههای مورد علاقه جغرافیدانان، اثرات گردشگری و تفریح بر محیط زیست طبیعی است. دلیل این امر را میتوان تا حدودی در ماهیت علم جغرافیا جستجو کرد، یعنی همان نسبت دیرینه و پابرجای مطالعه تعاملات بین انسان و محیط. در واقع، در مطالعه جنبههای گوناگون گردشگری، اثرات گردشگری و تفریح بر محیط طبیعی و نیز تحلیل منابع، جغرافیای انسانی و جغرافیای طبیعی با یکدیگر اشتراک زمینه دارند. با این حال، دلیل دیگر، اهمیت بسیار زیاد محیط طبیعی برای فعالیت گردشگری و تفریح است. همچنانکه گفته شده است: در صورت نبود یک محیط جذاب و زیبا، گردشگران زیادی نخواهند آمد. این جذابیت ذاتی آفتاب، دریا، ماسههای ساحلی و وسوسه بیبدیل مکانها و بناهای تاریخی است که محیط را مهیای توسعه گردشگری میسازد.
ارتباط بین گردشگری با محیط زیست طبیعی، به فرهنگ و مکان آن ناحیه بستگی دارد و اینکه آیا این ارتباط با گذشت زمان تحت تأثیر عوامل اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی قرار میگیرد یا خیر. فهم چیزی به عنوان یک "منبع"، نتیجه ادراک انسانی است؛ بنابراین، با توجه به شرایط کنونی، انسان به آناندازه از کمال رسیده تا درک کند که اثرات ناخوشایندی در منابع زیستمحیطی بوجود آمده است.
توجه گسترده به اثرات گردشگری و تفریح بر ویژگیهای زیستمحیطی و طبیعی جامعه میزبان، از اوایل دهه 1970 شروع شد. توجه و علاقه به این بخش از جغرافیای کاربردی، در واکنش به رشد گردشگری و اثرات جدی ناشی از افزایش روزافزون گردشگران در مکانهای خاص، بوده است. با این حال، بحث و بررسی در این خصوص ادامه دارد، زیرا فعالیتهای گسترده گروههای طرفدار محیطزیست به آن عده از جغرافیدانانی که مایلاند تا نتایج تحقیقاتشان به طور مستقیم در سیاستگذاریها و برنامهریزیها لحاظ شوند، دلگرمی میبخشد.
ظهور جنبشهای زیستمحیطی، نه تنها منجر به بهبود اقدامات حفاظتی از منابع طبیعی شد، بلکه علایق عمومی به نواحی طبیعی را برانگیخت. با این حال، محیطزیستگرایی و محیطزیستگرا، اصطلاحات غالباً متداول اما مبهماند.
در این خصوص گفته شده است: گرچه نمیتوان گفت محیطزیستگرایان تنها کسانی هستند که قادر به تبیین تغییر ارزشها، امیال و آرزوها و روشهای زندگی در دنیای مدرن امروزی هستند، ولی شاید بهتر است بگوییم یکی از دو راهی که ادراکات نامیدکننده آنها را به یکدیگر پیوند میزند، عبارت است از، آرزوی تغییر بیعدالتیهایی است که در جهان سرمایهداری مدرن (در اشکال اجتماعی و فردی) شاهد آن هستیم. علاقه مشترک دیگری که در این خصوص وجود دارد، تلاش برای حل مشکل زبالهها و کاهش مصرف بیرویه منابع از طریق قناعت و صرفهجویی بیشتر است. با این حال، باید گفت که محیطزیستگراها بر سر چگونگی گذر از این مرحله توافقنظر ندارند.
با وجود بحثهای فراوان پیرامون معنای رویکرد زیستمحیطی و مسئولانه توسعه گردشگری، واضح است که حفاظت از منابع فرهنگی و طبیعی، که فعالیت گردشگری به اتکای آن رونق مییابد، برای توسعه پایدار یک مکان ضروری است.
رویکردها و روشهای تحقیقی که در مورد اثرات گردشگری بر محیط طبیعی و نیز مطالعات مربوط به اثرات زیستمحیطی و محیطهای تفریحی انجام میشود، چندان با یکدیگر اختلاف اساسی ندارند. در واقع، جای پای محققان محیطهای تفریحی، درست همان جایی است که پژوهشگران گردشگری در آن قدم میگذارند.
بخش اعظمی از این تحقیقات بر اثرات گردشگری و تفریح بر زندگی حیات وحش و نیز لگدکوب شدن پوشش گیاهی مناطق زیستمحیطی جاذب متمرکز شده است. البته در این تحقیقات، به اثرات وارد شده بر محیطهای خاکی و هوا و نیز کیفیت آب کمتر اشاره شده است.
بیشتر تحقیقات، تلاشهای خود را به بررسی اثرات گردشگری در یک محیط خاص و یا اجزاء و عناصر آن محیط متمرکز کردند و تمامی ابعاد یک محیط را بررسی نکردهاند. در این خصوص معتقدند که تلاشهای محدودی برای ارائه یک رویکرد یکپارچه از ارزیابی اثرات گردشگری صورت گرفته است. با این حال، این نیاز کاملاً احساس میشود که اثرات گردشگری بر تمامی جنبههای اکوسیستم باید مورد بررسی و کاوش قرار گیرد. به عنوان مثال، ممکن است اکوسیستم یک ناحیه در اثر استفاده بیش از حد از یک گونه مهم در زنجیره غذایی و یا از طریق ورود یک گونه جدید به ناحیه، نظیر وارد کردن ماهی قزلآلا به آبهای یک منطقه برای ماهیگیری تفریحی گردشگران و یا برخی گونههای جانوری برای شکار، شدیداً دستخوش تغییر شود.
علاوه بر این، باید اهمیت ارتباط بین ادراکات و اثرات واقعی گردشگری را بشناسیم. به عنوان مثال، بسیاری از گردشگران ممکن است تصور کنند که یک محیط، بسیار سالم، پاکیزه و سبز است. ولی در ورای واقعیتهای اکولوژیکی آن ممکن است چیز کاملاً متفاوتی نهفته باشد: یعنی محیط ممکن است توسط برخی گونههای وارداتی کاملاً اشغال شود. این امر نتیجه همان حس ادراک زیباشناختی مثبت افراد است (که گردشگرپسند است) و نتایج اکولوژیکی شدیداً منفی را بدنبال دارد. به عنوان مثال، با وجودی که کشور زلاندنو، گردشگری خود را بر مبنای مفاهیم گردشگری پاک و سبز، بنیان نهاده است، اما باید گفت، واقعیت چیز دیگری است؛ بسیاری از مکانهای گردشگری این کشور، از گونههای بومی تهی شده، و تنوع زیستی چندانی باقی نمانده است.
همانطور که گفته شد، عمده تحقیقات در مورد اثرات گردشگری بر محیطها و یا مناطق خاص متمرکز بوده است. از اینرو، اینکه بتوان یافتههای این نوع تحقیقات را به جاهای دیگر تعمیم داد، مشکل است. علاوه بر این، مطالعات پیرامون اثرات گردشگری، نسبتاً جدید و مربوط به سالهای اخیر است. در تحلیل اثر گردشگری بر ویژگیهای محیطزیست یک مکان، لازم است بدانیم که شرایط و خصوصیات مکان مذکور قبل از ورود گردشگران چه بود.
در هر صورت، مشکلات روششناسی مهمی وجود دارد که شناخت آنها میتواند در مطالعات مربوط به اثرات زیستمحیطی گردشگری مفید باشد. این مشکلات روششناسی بدین قرارند:
• آیا تغییر بوجود آمده در اثر حضور گردشگران بوده یا اینکه تغییرات در اثر فعالیتهای دیگر ایجاد شدهاند.
• نبود اطلاعات مربوط به شرایط مکان، مخصوصاً قبل از ورود گردشگران. بنابراین، خط مبنایی را نمیتوان یافت تا بر اساس آن، تغییرات بعدی را اندازهگیری نمود.
• نبود اطلاعات کافی پیرامون تعداد، نوع و سطوح تحمل و پایداری گونههای جانوری و گیاهی منطقه.
• تمرکز اکثر تحقیقات بر روی منابع اولیه خاص نظیر سواحل و کوهها است که از لحاظ اکولوژیکی مناطق حساسی محسوب میشوند.
وانگهی، با وجود موانع و مشکلات موجود در بررسی رابطه بین گردشگری و محیط طبیعی، مبرهن است که درک درست عوامل بیولوژیکی یا به طور تخصصیتر عوامل اکولوژیکی، میتواند در کاهش میزان تخریب زیستمحیطی پیش آمده در اثر توسعه گردشگری و محیطهای تفریحی، تأثیر بسزایی داشته باشد.
گردشگری و تفریح میتوانند از خیلی جهات، اثرات معکوسی بر محیط طبیعی برجای بگذارند، به عنوان مثال، ایجاد امکاناتی که از نظر زیباییشناختی هیچ سنخیتی با چشماندازهای اطراف ندارند. دی. جی پیرس از این پدیده تحت عنوان آلودگی بصری (معماری) نام میبرد که با آلودگیهای هوا و آب همراه خواهد بود.
گردشگری و یا امکانات مربوط به رویدادهای خاص، ممکن است تغییراتی را در خصوصیات و ویژگیهای محیط شهری بوجود آورند. در واقع، ممکن است در راستای سیاستهای نوسازی و از طریق احداث زیرساختهای جدید، موقعیت یک مکان جذاب و یا امکانات موجود در نواحی شهری، مورد بهرهبرداری گردشگری قرار گیرند. نمونهای از این مورد در سال 1986 در نمایشگاه ونکوور و سال 1987 در جریان کاب آمریکا در فرمانتل صورت گرفت. در این راستا، ارتقا و بهبود برنامههای توسعه گردشگری و افزایش تعداد گردشگران ورودی، بدون فراهم نمودن زیرساختهای لازم در محیطهای شهری، موجب کاهش کیفیت زیستمحیطی میشود. برای ادامه، به کتاب مراجعه کنید.
کتابهای مرتبط
اثرات گردشگری پیامدها،چارچوبها،سیاستها
125,000 تومانوزن | 0.5 کیلوگرم |
---|---|
نام مولف |
محمد غلامیان بایی, مصطفی قدمی |
شابک |
9789642827947 |
تعداد صفحه |
208 |
سال انتشار |
1393 |
نوبت چاپ |
اول |
قطع کتاب |
وزیری |
نوع جلد |
شومیز |