بریده‌های کتاب

آشنایی با گیاه‌ شناسی در ایران

بخشی از کتاب آشنایی با گیاهان شاخص ایران

این مسئله بسیار مهم است که افراد وقتی به طبیعت وارد می‌شوند با چه دیدی به آن می‌نگرند. طبعاً افرادی هستند که سال‌هاست به طبیعت پای گذاشته و در آن اندکی زندگی کرده اند اما اینکه چند درصد از این افراد آن را دقیقاً شناخته‌اند، یا حداقل در حد شناخت باطنی و دید جستجوگر به آن نگریسته باشند جای تأمل دارد، مطمئناً دانشجویان این دوره با گذراندن این درس قادر خواهند بود پتانسیل‌های خود را در رابطه با جغرافیای گیاهی ایران تشخیص دهند و از آن بهره گیرند. اینکه به طبیعت وارد شویم مهم نیست، بلکه مهم‌تر از آن این است که طبیعت را به‌درستی ببنیم، خلقت و رمز رویش رستنی‌های آن را درک کنیم و آن را به‌خوبی بشناسیم تا بتوانیم از آن استفاده کنیم. در این بحث به طبقه‌بندی گیاهان از نقطه نظرهای متفاوت می‌پردازیم و به معرفی آنها در حدی مختصر خواهیم پرداخت.

کشور ایران دارای 8000 (هشت‌هزار) گونۀ گیاهی است و هر گیاه به‌وسیلۀ سه اسم شناخته می‌شود:

1- تیره          Family؛

2- جنس        Genus؛

3- گونه          Species.

اگر ما درخت چنار را به این نام می‌شناسیم، این نام، نام محلی است که ایرانی‌ها آن را به این نام شناخته‌اند اما مردم سایر کشورهای جهان آن را به این نام نمی‌شناسند. برای ایجاد هماهنگی و یک نواختی جهت شناختن و ارتباط در تبادلات علمی از سه نام علمی بالا که به‌صورت لاتینی

Platanaceae/ Platanus orientalis L.

ارائه می‌شود استفاده می‌کنیم. تیره واحد طبقه‌بندی بزرگ است، مثلاً 8000 گونۀ گیاهی ایران در میان حدود 1400 جنس و 156 تیره جای می‌گیرند. در ایران بزرگ‌ترین جنس از نظر تعداد گونه‌ها جنس گون (Astragalus)  است که در ایران حدود 800 گونه دارد.

در ایران حدود 1400 جنس خود روی مختلف داریم. بنابراین هنگامی که می‌خواهیم جغرافیای گیاهی کشور را بشناسیم، ابتدا نیاز به طبقه‌بندی گیاهان داریم و باید از قبل آنها را طبقه‌بندی کرده باشیم.

لینه (Linneus) پدر طبقه‌بندی گیاهی و جانوری است. او اولین کسی است که در سال 1753 تصمیم گرفت که از آشفتگی بازار عدم یکنواختی نام‌های گیاهان جلوگیری کرده و آنان را طبقه‌بندی کند. لینه دانشمند سوئدی است و گیاهان را به زبان لاتینی نام گذاری کرده است. بعد از لینه در دنیا به پیروی از او گیاهان را طبقه‌بندی کردند. با این روش طبقه‌بندی تا به حال مشخص شده است که در دنیا حدود 250000 گونۀ گیاهی داریم.

گیاهان را از نظر قدرت پراکندگی و بردباری رویشگاهی می‌توان به سه گروه تقسیم کرد:

1- گیاهان جهان وطنی  (Cosmopolitan): این گیاهان ممکن است در تمام سطح کرۀ زمین وجود داشته باشند. یعنی وقتی شرایط یکسان برای گیاه وجود داشته باشد گیاه در هر کجا باشد رشد می‌کند، مثلاً علف‌های هرز (Weeds) با کود دادن به زمین و آب در هرجای ایران و هر کجای دنیا که از نظر اقلیمی  مشابه ایران باشد می‌روید، و از این دست گیاهان می‌توان به گیاهان آبزی (Aquatic plants) اشاره داشت، شاید بتوان گفت یکی از شاخص‌ترین گونه‌های  این گیاهان  گزنه (Urtica dioica) است که در سراسر جهان می‌روید.

2- گیاهان با رویش وسیع یا به مفهوم بومی (Native, Indigenous) اما در مناطق خاص برای مثال خاور میانه: این نوع گیاهان در مقیاس وسیع رویش می‌کنند اما در همه جای جهان پراکنده نیستند و پراکندگی آنان مربوط به یک سری مناطق است. برای مثال اغلب گیاهانی که فقط در قارۀ اروپا، آسیا، آفریقا یا آمریکا می‌رویند ولیکن در قارۀ دیگری دیده نمی‌شوند. در ایران تعداد گیاهانی که در این گروه هستند حدود 6000 گونه است.

3- گیاهان اندمیک یا انحصاری (Endemic) این گیاهان با محدودیت خاص می‌رویند، این گیاهان در محیط خاص و با پراکندگی خاص و در مقیاس و وسعت کمتر می‌رویند و اجتماع آنها را می‌توان در یک محیط کوچک ملاحظه کرد.

نمونۀ بارز آن کمای ایرانی Ferula persica است که فقط در ایران و در ارتفاعات البرز رشد می‌کند و در هیچ جای دنیا غیر از ایران رویش ندارد. در ایران حدود 2000 گونۀ گیاه انحصاری وجود دارد.

طبقه‌بندی گیاهان برحسب خصوصیات مرفولوژیک یا ریخت‌شناسی (Morphologic) آنان انجام می‌شود و هر چند نوع یا گونه      (Species) گیاه را در یک گروه خاص بنام جنس (Genus) قرار می‌دهند و چندین جنس در یک گروه مشخص بنام تیره (Family) جای می‌گیرند و مهم‌ترین عامل طبقه‌بندی آنها شباهت‌‌های آنها از نظر شکل اندام های دستگاه تولیدمثل (Reproductive organ) یعنی گل و میوه است.

وقتی ما می‌گویم در ایران هشت هزار گونۀ گیاهی داریم، یعنی هشت هزار مخلوق متفاوت با نام مختلف برای هر یک از این مخلوقات داریم که هرکدام وجه تسمیۀ خاص خود را دارا هستند. این اسامی اکثراً با اسم کاشف یا مؤلف آن و کسی که برای اولین بار آن را معرفی کرده همراه است. برای مثال بادام
(Amygdalus communis L.) که در اینجا L. مخفف نام Linneus یعنی بنیانگذار گیاه‌شناسی مدرن است.

در گذشته نام گونه‌های خاص با حرف بزرگ نوشته می‌شدند. برای مثال گیاه پرند
(Pteropyrum Aucheri Jaub. & Spach) اما در حال حاضر با حروف کوچک نوشته می‌شوند. وجود حرف بزرگ در ابتدای نام گونه نشان‌دهندۀ نام خاص است. برای مثال Aucher Eloy یکی از کسانی است که در ایران گیاهان زیادی را جمع‌آوری و در اختیار E. Boissier برای نگارش فلورا اورینتالیس
(Flora Orientalis) قرار داده است.

بونگه (Bunge) یکی از گیاه‌شناسان آلمانی است که سال‌های متمادی در روسیه (شوروی سابق) کار کرده، او به‌منظور جمع‌آوری و شناسایی به ایران آمده، از نقاط بسیاری بازدید داشته و تلاش‌های بسیاری را در راه شناخت و شناساندن گیاهان ایران انجام داده است. برای مثال، گیاه Eryngium Bungei Boiss. به افتخار او نام‌گذاری شده است.

باید توجه داشت که گیاه‌شناسی علمی در ایران تاریخی در حدود 150 سال دارد یعنی زمانی که فلورا اورینتالیس برای ایران و فلات ایران و بخش‌هایی از خاورمیانه نوشته شد. لینه در سال 1753 برای اولین بار تعدادی از گیاهان جهان و ایران را شناسایی و طبقه‌بندی کرد و سپس افراد مختلف در طی این مدت
به ایران آمده یا گیاهان ایران را شناسایی کرده‌اند. از مهم‌ترین گیاه‌شناسان خارجی شاید بتوان به ‌نام
E. Boissier، نویسندۀ کتاب Flora Orientalis و یا K. H. Rechinger، نویسندۀ Flora Iranica، اشاره کرد. در این میان بعد از تأسیس دانشگاه تهران، تعدادی از ایرانیان نیز به کار گیاه‌شناسی پرداختند.

امروزه شناخت گیاهان با اسامی علمی آنها برای ما و کسانی که با گیاه‌شناسی علمی روبرو نیستند کمی مشکل و همراه با زحمت است. اما چاره‌ای نیست جز اینکه با نام علمی یک سری گیاهان رایج و فراوان آشنا شویم. لذا در اینجا به مهم‌ترین آنان پرداخته و در حد شناساندن آن به زبان علمی به کسانی که به نحوی به شناخت آنها نیاز دارند اکتفا می کنیم. به این گروه از گیاهان، گیاهان رایج (Common plants) و یا با گستردگی و پراکنش زیاد و مشهورتر از سایر گیاهان می‌گوییم. چنار، آلبالو، گیلاس، هلو و گیاهان زراعی و قابل کاشتن در کشاورزی (Agricultural plants) از این گروه گیاهان هستند.

معمولاً دو راه وجود دارد که ما به ‌توانیم گیاه‌شناس شویم و در امر شناسایی گیاهان پیشرفت کنیم. یکی از این راه‌ها مقایسۀ گیاه ناشناخته با گیاه دیگر است که می‌شناسیم. به این ترتیب که با شناخته‌شده‌های خود مقایسه انجام می‌دهیم. مثلاً ممکن است در طبیعت گیاهی پیدا کنیم که شبیه گلایل است. پس اولین جرقه پیدا کردن نام این گیاه مقایسه با گلایل است. یعنی می‌توانیم شباهت‌های آن را با گلایل مقایسه کنیم.

یکی دیگر از روش‌هایی که می‌توانیم به‌وسیلۀ آن گیاهان را بشناسیم روش علمی و کاربردی اسامی علمی است که این کار برای همۀ افراد مقدور نیست، چرا که استفاده از این روش برای افراد حرفه‌ای و آشنا به اصول گیاه‌شناسی مناسب است.

کتاب‌های مرتبط

آشنايی با گياهان شاخص ايران

130,000 تومان
وزن 0.5 کیلوگرم
نام مولف

ولی الله مظفریان

سال انتشار

1398

نوبت چاپ

سوم

تعداد صفحه

144

شابک

9786007127094

قطع کتاب

وزیری

نوع جلد

شومیز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *