گردشگری میتواند بر ارکان فرهنگی و اجتماعی جامعه اثرات مثبت و بهصورت همزمان، منفی بگذارد. البته برخی از اثرات فرهنگی، اجتماعی چیزی جز پنداشت و یا برداشت افراد نیست. برای مثال، نقشی که گردشگری در افزایش جمعیت و بروز ترافیک یا راهبندان در یک شهر دارد، برای برخی از کشورهای آسیایی که با این پدیده آشنا هستند، امری عادی و قابلتحمل است. بهبود کیفیت زندگی و تغییر در فرهنگ، در گرو قضاوتهای ارزشی افراد است و این قضاوت تا حد زیادی به نوع پنداشت و برداشتهای فرد بستگی دارد. اگر جامعۀ میزبان، بر روند توسعه و گسترش این صنعت و افزایش جهانگرد نوعی کنترل داشته باشد، احساس آرامش و امنیت نموده و از آن حمایت خواهد کرد. سطح دانش، توزیع عادلانۀ درآمدهای حاصل از گردشگری و کنترل اصولی بر این صنعت، ازجمله عواملی هستند که میتوانند در امر برنامهریزی، توسعه و گسترش صنعت پایدار جهانگردی نقشی بسیار مهم ایفا کنند. راتز معتقد است تعامل میانفرهنگی گردشگران و افراد جامعۀ میزبان، باعث تغییراتی در کیفیت زندگی، روابط خانوادگی، نگرشها، الگوهای رفتاری، جشنها و مراسم ساکنان محلی میشود. بهزعم وی، هرچه اختلاف اقتصادی و فرهنگی بین جهانگردان و ساکنان محلی بیشتر باشد، این تغییرات دارای وضوح بیشتر و با اهمیتتر خواهند بود. همچنین، او بر این نظر است که تماس و برخوردهای گردشگر و میزبان به سه طریق ایجاد میشود:
- جایی که گردشگر کالایی را میخرد یا خدماتی را دریافت میکند؛
- زمانی که گردشگر و ساکنان محلی، همزمان در یک مکان قرار میگیرند؛
- زمانی که آنان یکدیگر را ملاقات، و تبادل اطلاعات و عقاید مینمایند.
معمولاً ارتباط نوع سوم کمتر از دو مورد دیگر اتفاق میافتد، زیرا صنعت گردشگردی، اغلب در بالا بردن مراحل درک متقابل بین ملتهای مختلف ضعیف است. گردشگران معمولاً در یک مکان برای مدت کوتاهی میمانند، بنابراین فرصت برقراری ارتباط و وابستگی معنادار و یا حتی ارتباط و وابستگی سطحی را نخواهند داشت، درنتیجه مهماننوازی سنتی تبدیل به یک فعالیت تجاری خواهد شد.
موانع تعامل میانفرهنگی
دامنۀ موانع فرهنگی، عموماً به دو جایگاه روابط میانفرهنگی میزبان و میهمان محدود میشود. بهعلاوه، موانع تعامل فرهنگی میزبان غالباً نشأتگرفته از سنتهای فرهنگی است. درواقع منظور از موانع تعامل میانفرهنگی گردشگری، همۀ عناصری است که ازنظر فرهنگی -اجتماعی، مانع درک مشترک رفتارها، ارزشها و عقاید جهانگرد با میزبان است. چنانچه تعامل میانفرهنگی گردشگران، از هر جهت کامل و متناسب با جامعه و فرهنگ کشور میزبان باشد، میتوان به رشد و شکوفایی و درنهایت گردشگری پایدار در جامعه امیدوار شد. برای درک موانعی که ازنظر فرهنگی - اجتماعی، بر سر راه گردشگری پایدار قرار گرفتهاند، باید مفاهیم و اصطلاحات دیگری را نیز مورد بررسی و شناخت قرارداد. برخی از صاحبنظران از دو اصطلاح: ضربه و گستاخی فرهنگی بهعنوان دو مانع مهم تعامل فرهنگی میزبان و میهمان سخن میگویند که به تبیین هر یک پرداخته میشود.
1- ضربۀ فرهنگی: ضربۀ فرهنگی را میتوان ناشی از مجموعه واکنشهای افراد یک جامعه به گردشگران ورودی دانست که ممکن است به رفتارهای ناگوار منتهی شود. اگرچه جامعۀ میزبان و میهمان ضربۀ فرهنگی را تجربه میکنند و امکان دارد گردشگران و کسانی که به یک مکان وارد میشوند نتوانند، گویشها، علامتها، نمادها و نشانهای فرهنگی جامعۀ میزبان را درک کنند، و درنتیجه از ایجاد ارتباط با آن جامعه ناتوان شوند، درنهایت بازتاب این حرکت، کسب تجربهای درخصوص درک دلایل استیصال و سردرگمی خواهد بود. ضربههای فرهنگی، عدم احترام و بیتوجهی گردشگران به مقررات و اصول فرهنگی جامعۀ میزبان است که در این صورت برخوردی نامناسب را از این جوامع خواهند دید.
2- گستاخی فرهنگی: در شرایطی که گردشگران، ناآگاهانه قوانین را نقض نمایند، معمولاً جامعۀ میزبان از آن چشمپوشی میکند، اما اگر جامعۀ میزبان پیوسته شاهد تخلف باشد و خود را تحقیر شده پندارد، آن عمل را گستاخی فرهنگی تلقی خواهد کرد.
میتوان گستاخی فرهنگی را اینگونه تعریف کرد: رفتارهای مغایر با اصول و قوانین فرهنگی میزبان، که گردشگران این اصول و قوانین را نادیده انگاشته و برای احساسات جامعۀ میزبان اهمیتی قائل نمیشوند. عدم توجه به ضربه و گستاخی فرهنگی، دیدگاه مردم محلی را به این صنعت تغییر داده و توسعۀ پایدار را تهدید و خدشهدار خواهد نمود. نقش تعامل میانفرهنگی گردشگری در عصر جهانی شدن، در آغاز هزارۀ سوم میلادی، علیرغم پیدایش تحولات عظیم و چشمگیر در عرصۀ ارتباطات و چرخۀ آزاد اطلاعات در جهان، و نیز درنوردیده شدن مرزهای جغرافیایی، برای هر انسانی این امکان مهیا شده است، تا بتواند در تعاملات خود با دیگران نزدیک و نزدیکتر شود، و توانایی خود را برای درک بهتر از مظاهر زندگی تقویت نماید. نخستین گام، در ایجاد درک مشترک از مفاهیم، رسیدن به تعریف واحدی از واژهها و کلماتی مانند، فرهنگ، تعامل فرهنگی، وفاق و همدلی و تفاهم بین ادیان و... است، به نحوی که در تعبیر و تفسیر آن هیچیک از مخاطبان دچار تردید نشوند. گاه واژهها تخصصی بوده و درک مشترک آنها بسیار دشوار و بعید است، مانند: دین، مذهب، فرهنگ و... ؛ زمانی هم بهسبب سطحینگری و بدیهی دانستن واژهها، کاربرد بنیادین آنها به فراموشی سپرده میشود، مانند مفهوم گردشگری؛ در این خصوص و در عصر جهانیشدن مفاهیم و نیازها، تبیین اهمیت گردشگری در ابعاد گوناگون این صنعت، باید در اولویت بررسیها قرار گیرد، تا درک مشترکی از مفاهیم و واژگان حاصل شود.
کتابهای مرتبط
ارتباطات میان فرهنگی در گردشگری
165,000 توماننام مولف |
زهرا طهماسبپور, علیاکبر فرهنگی |
---|---|
شابک |
9786225923188 |
تعداد صفحه |
215 |
سال انتشار |
1402 |
نوبت چاپ |
اول |
قطع کتاب |
وزیری |
نوع جلد |
شومیز |