دربارۀ مأموریت خود همانقدر شفاف باشید که دربارۀ مأموریت مشتریان شفاف هستید. وقتی شما دربارۀ دیدگاه سازمان و اهداف راهبردی آن شفاف هستید و وقتی اعتقادات و ارزشهای شما با حساسیتهای مخاطبان و محصولات همسو هستند، مردم شما و برندتان را دنبال میکنند.
در تبلیغات باید یک زندگی بهتر را قول بدهید نه صرفاً یک محصول بهتر را. گفتۀ هنری دیوید تورآ که «انبوه مردم زندگی کاملاً یکنواخت دارند» را به یاد داشته باشید که مردم در اعماق وجود خود، مداوم بهدنبال کسی هستند که آنها را بهسمت وجودی بهتر هدایت کند. اگر کمپین شما دربارۀ محصول صحبت کند و نتواند مردم را برانگیزاند تا به احتمالات زندگی بهتر فکر کنند، در این صورت شما نیز نمیتوانید با بخشهای انگیزشی در افراد ارتباط برقرار کنید.
از استعاره استفاده کنید تا خلاقیت را القا کنید. استعارهها برای القای خلاقیت در بازاریابی و تبلیغات اهمیت دارند. چالشهای برند خود را بهشکل استعاره و نه بهشکل مجموعهای از محدودیتهای کلامی درآورید. استعارهها موجب تلاقی ایدهها میشوند که موتور تخیل هستند. رفتارشناسی بهنام راماچندران معتقد است که تفکر استعارهای و خلاقانه با هم ارتباط دارند، زیرا افراد خلاق هشتبرابر بیشتر احتمال دارد که شرایط ویژهای بهنام سنتز را داشته باشند که ویژگی بارز آن عبارت است از: برداشتهای حسی در مغز فرد خلاق که باهم تداخل دارند. سنتزها، اعداد و رنگها یا مزهها را بهصورت اشکال هندسی میبینند، برای مثال، عدد یک قرمز است یا شکر حس چرخشی دارند. همۀ ما تاحدی احساسات متداخل داریم.
از داستانها برای آشکار کردن و برقراری ارتباط استفاده کنید. از داستانسرایی نهتنها در ارتباط برند خود استفاده کنید، بلکه آن را ابزاری برای جمعآوری اطلاعات در پژوهشهای کمی بازار بدانید. برای مثال، مشاور بازاریابی بهنام دکتر جی گلوتر رپیل از مردم میخواهد تا دربارۀ کلمات یا مفاهیم داستان بگویند تا کدهای فرهنگی را به دست آورند. این کدها، ارتباطات مشترک و ناخودآگاه هستند که در مفاهیم کارل یونگ دربارۀ الگوها و ناخودآگاه جمعی وجود دارند. این رویکرد از محرکهای تبلیغاتی پردهبرداری میکند. برای مثال، رپیل متوجه شد که کد فرهنگی اس یو وی عبارت است از تسلط و به همین علت است که هومر در مقطعی تبدیل به یک برند مشهور شد. هومر جاده را نشان میداد که حس امنیت را در مغز ناخودآگاه تداعی میکرد. رپیل میگوید «مغز ناخودآگاه همیشه برنده است».
برای رؤیاپردازی، محدودیت قائل نشوید. ما در فرهنگی زندگی میکنیم که مخالف رؤیاپردازی است. اگر شما یک رؤیاپرداز عاقل باشید، میدانید این تجربیات تا چه اندازه واقعی و غنیاند. با اینکه فیلتر ذهن آگاه هستند، ولی رؤیاها میتوانند به مردم کمک کنند تا دیدگاههای عملی را دریافت کرده و شهود عملی داشته باشند. زمانی که تلاش میکنید تا مسائل تجاری را حل کنید، زیاد فکر نکنید. راهی پیدا کنید تا از مسئله دور شوید و تمرکز خود را معطوف به جایی دیگر نمایید. همیشه یک قلم و کاغذ همراه خود داشته باشید و بعد بخوابید. به یاد داشته باشید صدا، تئاتر ذهن است. تبلیغات رادیویی به فرزندخواندۀ جهان بازاریابی تبدیل شدهاند، اما ازآنجاییکه این نوع تبلیغات مستلزم تفسیر درونیاند، بیان داستان بهشیوهای خوب در آن لازم است و ماهیت اغلب تبلیغات قوی هم بر همین اساس است. قدرت داستانسرایی را در رسانه بررسی کنید و از صدای آنلاین دیجیتال استفادۀ خلاقانه کنید که میتواند یک داستان تعریف کند. و حسی را در درون فرد شعلهور سازد و مردم را تحریک کند تا استفاده یا مالکیت محصول تبلیغشده را تصور کنند.
کتابهای مرتبط
انتخاب ناخودآگاه
165,000 تومانوزن | 0.5 کیلوگرم |
---|---|
نام مولف |
داگلاس ون پرافت |
نام مترجم |
یزدان شیرمحمدی |
شابک |
9786008731498 |
تعداد صفحه |
280 |
سال انتشار |
1397 |
نوبت چاپ |
اول |
قطع کتاب |
وزیری |
نوع جلد |
شومیز |