ایران واقعی امروزی با تصویری که از آن در رسانههای بینالمللی ساختهاند، متفاوت است. آنچه ایرانیان از طریق انقلاب بهدست آوردهاند به ندرت مورد توجه قرار میگیرد. طبق نظر بانک جهانی، ایران در بین کشورهای منطقه بیشترین پیشرفت را در حذف تبعیض جنسیتی در آموزش داشته است. یک پزشک ایرانی جایزهی جمعیت سازمان ملل را در سال 2007 بهخاطر پیشرفت بشری و توسعه و ارتقای رویههای سلامت بهویژه بهخاطر بهداشت نوجوانان، بهداشت باروری و برنامهریزی خانواده دریافت کرد. تعداد دانشجویان در سال 2004 شش برابر سال 1979 شده است. هزاران دانشمند، مهندس، تکنیسین، مدیر اجرایی، افسران نظامی، معلم، مأمور خدمات شهری و پزشک تربیت شدهاند. در حال حاضر 2.2 میلیون دانشجو در ایران وجود دارد و 55 شرکت داروسازی ایرانی 96 درصد داروهای بازار ایران را تولید میکنند که به نظام بیمهی ملی امکان میدهد تا هزینههای دارو را بدون پرداخت پولهای گزاف به عرضهکنندگان اروپایی و آمریکایی جبران کنند.
موقعیت اجتماعی زنان در ایران بعد از انقلاب اسلامی نیز مورد توجه بوده است که مشکل وجههی کشور را بیشتر تحت تأثیر قرار داده است. در این زمینه، پوشش رسانهای کاملی در مورد تحقق قانون حجاب اسلامی در رسانههای خارجی وجود داشته است که این حجاب مطابق قانون اساسی جمهوری اسلامی برای تمامی زنان در ایران منجمله خارجیها الزامیست. با این حال، هرگز اشاره نشده است که بیش از نیمی از دانشجویان در ایران زن هستند یا اینکه بیش از یکسوم پزشکان، 60 درصد مأموران خدمات شهری، و 80 درصد تمامی معلمان زن هستند. بهعلاوه، درحالیکه 63000 مورد از 66000 روستا در سال 1979 آب لولهکشی نداشتند و کشور به واردات محصولات کشاورزی وابسته بود، از سال 2007 مازاد گندم خود را صادر میکند. اگرچه انقلاب تمامی این پیامدها را امکانپذیر ساخته است، اما تمرکز پوشش رسانهها بر ایران در جهت توصیف آن بهعنوان کشوری مذهبی و رادیکال و در وضعیت واپسگرایانهی قرون وسطایی بوده است. این شیوه معمول است که این قدرتها و رسانههای جهانی ایران را در منظر جهانیان و گردشگران بالقوه به تصویر کشیدهاند.
اخیراً ایران در تلاش برای مقابله با این مشکلات، برنامهی ملی گردشگری خود را تهیه کرده تا گرایش دولت را نسبت به گردشگری توضیح دهد. در برنامه مشخص شده که کشور انتظار دارد از چه ابعادی از گردشگری سود ببرد و چگونه میخواهد از این صنعت حمایت کند و آنرا در مواجهه با فشارهای موجود توسعه بخشد. پیشنویس اول برنامهی جامع توسعهی گردشگری ایران در سال 2001 تهیه شد و تحت کمک مالی شورای عالی گردشگری ایران و با حمایت UNDP و UNWTO فرمولبندی شد. درحالیکه بحث پیرامون این برنامه خارج از هدف این فصل است، تنها باید گفت این برنامه همت دولت ایران را در صنعت گردشگری به تصویر میکشد. البته، میزان جذب گردشگران خارجی به میراث ایرانی به محتوای این برنامه بستگی دارد. این برنامه بهخودیخود شکل یک برنامهی جامع است که یک دهه بعد از روزهای متلاطم دههی 1980 بهعنوان پروژهای ملی توسعه یافته است. این امر پایداری اقتصادی و اجتماعی را در کشور باعث خواهد شد و این واقعیت را نشان میدهد که ایران برای میزبانی گردشگران خارجی آماده میشود. بهعنوان یک پیشفرض، زیرساختی که در جنگ ایران و عراق در دههی 1980 تخریب شده بود در دههی 1990 بازسازی شد و به کشور اجازه داد تا صنعت گردشگری و مهماننوازی را احیا کند.
اهداف کلی توسعهی صنعت گردشگری عبارت است از تقویت پیوند ایران با دیگر کشورها بهعنوان بخشی از راهبرد "گفتگوی تمدنها" (شعاری که ایران در دولت اصلاحات در سطح بینالمللی به ثبت رساند)، ایجاد توسعهی بیشتر برای جوانان و بیکاران، ارائهی فرصتهای اقتصادی در نواحی روستایی، افزایش درآمد مبادلات ارزی کشور، کمک به افزایش سطح رفاه اجتماعی و مهمتر از همه حصول اطمینان از اینکه توسعهی گردشگری از نقطهنظر محیطی و اجتماعی پایدار است. همانطور که در بالا اشاره شد، ارتقای روابط بینالمللی بهعنوان اولین هدف توسعهی صنعت گردشگری بهعنوان بخشی از سیاست موسوم به "گفتگوی تمدنها" تلقی میشود. گفتگوی تمدنها که راهبردی در برنامهی گردشگری ایران میباشد، نظریهی روابط بینالمللی است که پیشنهاد محمد خاتمی رئیسجمهور سابق ایران است. این نظریه وقتی معروف شد که "گفتگوی تمدنها" توسط سازمان ملل بهعنوان سال بینالمللی 2001 نامگذاری شد. با این وجود، درحالیکه روابط بینالمللی پایدار بهعنوان پیششرطی جهت رشد گردشگری است، جای سوال است که آیا گردشگری بهتنهایی میتواند در تقویت پیوند ایران با دیگر کشورها نقشآفرینی کند و مشکلات در روابط بینالمللی ایران را با توجه به مخالفت آشتیناپذیر ایالاتمتحده حلوفصل کند.
مطالعات در خصوص تأثیر گردشگری بر اقتصاد ایران نشان میدهد که اثرات کلی آن هنوز نسبتاً پایین است. برای مثال نقش گردشگری بر تولید ناخالص داخلی و اشتغال حدود 3.3% برآورد شد، نقش آن در واردات حدود 14%، نقش آن در درآمد دولت حدود 0.15% و نقش آن در صادرات غیرنفتی حدود 14.58% در سال 2000 برآورد شد. این آمار سهم اندک این صنعت و ارتباط ضعیف پیش و پس با دیگر صنایع و ساختار غالبی که از بخش عمومی به بخش خصوصی در حال گذار است را انعکاس میدهد. اگرچه دادههای دقیقی در مورد تمرکز تأثیر اقتصادی گردشگری در دسترس نیست، اما مروری بر مقاصدی که گردشگران در کشور در آن بیشتر تمرکز دارند حاکی از آن است که این اثرات در مکانهای معدودی متمرکز شدهاند (شهرهای تهران، اصفهان، یزد و مشهد). با این وجود گردشگری در مسیر توسعهی مثبت است اگرچه همانطور که در بالا به آن اشاره شد این صنعت با چالشهای جدی مواجه است. در این زمینه، پایداری سیاسی نقشی بنیادین در توسعهی گردشگری بازی میکند. تمامی جاذبههای موجود در جهان هم بدون وجود امنیت سیاسی گردشگران را به ایران نخواهد آورد.
در برنامهی گردشگری ایران وضع موجود این صنعت بهتفصیل بررسی شده است. مولفان این برنامه با رویکردی بینرشتهای بسیاری از اسناد مربوط به گردشگری را بازنگری کردند و سفرهای میدانی به تمامی بخشهای ایران انجام دادند تا منابع، تسهیلات، خدمات، زیرساخت، منابع انسانی و نهادهای آموزشی و پرورشی را ارزیابی و پیمایش کنند. پیامد نهایی این فرایند این بود که بدون شک گردشگری میراث فرهنگی پتانسیل اصلی ایران است. یادمانها و عناصر تاریخی از جمله اماکن میراث فرهنگی پرشیا و ایران اسلامی، جادهی ابریشم، جوامع قومی متنوع و روستاها و فرهنگ غنی زنده و ملموس پتانسیلهای اصلی ایران بهشمار میآیند. ایران علاوه بر میراث فرهنگی غنی، مجموعهای غنی و متنوع از سرمایههای طبیعی دارد. تنوع اقلیمی، نواحی حفاظت شده و پارکهای ملی، چشمههای معدنی گرم و سرد و گلدرمانی منابعی بالقوه برای اکوگردشگری ایران هستند. با این حال، طبق برنامهی جامع گردشگری، استفاده از فرایندها و رویههای مدیریت پایدار منجمله حفاظت پایدار از منابع، تفسیر، معرفی و نمادگذاری محدود است و در ایران قابلیتهای مدیریت پایدار هنوز ضعیف باقی مانده است.
کتابهای مرتبط
گردشگری در جهان اسلام
285,000 تومانوزن | 0.7 کیلوگرم |
---|---|
نام مولف |
جعفر جعفری, نوئل اسکات |
نام مترجم |
محمود حسنپور, مهدی رمضانزاده لسبوئی, نازنین تبریزی |
شابک |
9786007127186 |
تعداد صفحه |
418 |
سال انتشار |
1393 |
نوبت چاپ |
اول |
قطع کتاب |
وزیری |
نوع جلد |
شومیز |