نخستین وظیفه آسیبشناس فرهنگی، کشف و شناسایی آسیبهاست. این شناسایی به سه شکل صورت میپذیرد که عبارتند از:
1- شناسایی عرفی آسیب فرهنگی
بعضی از جامعهشناسان عقیده دارند تشخیص و قضاوت در مورد آسیب بودن یا نبودن یک مسئله فرهنگی به عهده مردم و عرف جامعه است. به این معنی که هرچه را عرف جامعه پسندیده و مطلوب بداند، معروف است و هر چه را عرف جامعه ناپسند و مطرود بداند، آفت و آسیب میباشد. این روش جوامع عرفیگرا است که بر اهمیت قضاوت اجتماعی تأکید دارند. بر اساس این روش، ارزشها و ضد ارزشهای فرهنگی، معیاری جز پذیرش و عدم پذیرش جامعه ندارد.
2- شناسایی فردی آسیب فرهنگی
بعضی از صاحبنظران برای شناسایی آسیبهای فرهنگی جامعه بر نظریههای عقیدتی، اخلاقی و فرهنگی فردی تأکید دارند و قضاوت یا داوری فردی را ملاک شناسایی آسیب یا آفت فرهنگی در جامعه میدانند.
در واقع، عقلانیت و ذهنیت شخصی فرد، جایگزین سایر منابع شناسایی میشود و بر اساس آن در مورد آسیب فرهنگی قضاوت صورت میگیرد. چنین روشی مبتنی بر نسبیتگرایی شناختی است که خود به پلورالیسم فرهنگی یا تکثر فرهنگی اشاره دارد. در این روش عقلانیت فردی از اهمیت بالایی برخوردار است.
3- شناسایی عقلانی آسیب فرهنگی مبتنی بر دین
روش دیگر جهت شناسایی آسیبهای فرهنگی، شیوه منطقی و صحیح تعقل و استدلالهای عقلانی و برهانی مبتنی بر دین است که اگر به صورت صحیح تنظیم شوند میتوانند در کلیه جوامع بشری نتایج مشابهی را در ارتباط با شناسایی و تشخیص آسیبهای فرهنگی ارائه نمایند. همه ادیان الهی در جهت تعالی انسان و جامعه شکل گرفتهاند. در این جوامع، دین و تعقل و تجربه در خدمت فرهنگ جامعه قرار میگیرند تا هم معیار شناسایی آسیبهای فرهنگی را فراهم کنند و هم راهگشای مناسبی برای درمان آسیبها بیابند. این روش شناسایی آسیبهای فرهنگی کاربرد زیادی در جوامع دینی دارد.
4- شناسایی سیستمیک آسیبهای فرهنگی
بعضی از جامعهشناسان، آسیبهای فرهنگی یک جامعه را با نگرش سیستمی شناسایی میکنند. در یک سیستم، اجزای آن یا خرده سیستمها با یکدیگر روابط متقابل داشته و در آنها سینرژی یا هم افزایی دیده میشود. اگر ارتباط میان اجزای سیستم (خرده سیستمها) بر هم خورد، آنتروپی یا بینظمی در سیستم ایجاد میگردد و یک سیستم که برای رسیدن به هدف مشخص ایجاد شده است نمیتواند اثر بخش بوده و بهدرستی مأموریت خود را انجام دهد. این گروه، آسیبهای فرهنگی اجتماعی را برای موقعیتی در جامعه مطرح میکنند که اجزای جامعه به طور کلی در سازگاری با یکدیگر نباشند و سلامت و تعادل جامعه بر هم خورده باشد. معیار سلامتی جامعه نیز میزان همبستگی اجتماعی است. هر چه همبستگی اجتماعی بیشتر باشد، افراد بیشتر به سمت یکدیگر متمایل شده و بر میزان روابط متقابل افزوده میگردد.
جامعهشناسان، نظام فرهنگی جامعه را بهصورت یک مفهوم کلی در نظر میگیرند که همه اجزای آن در جهت ادامه حیات، دارای کارکرد میباشند و روابط میان اجزاء باعث سازگاری و تعادل میان اجزا و کل میگردد. آنها آسیب را هر نوع عاملی میدانند که در روند کارکرد نظام ایجاد اختلال کند و سازگاری و تعادل کل و اجزا را بر هم بریزد. جامعهشناسان معتقدند که آسیبها عمدتاً در فرایند تغییرات اجتماعی بُروز مییابند. برای ادامه، به کتاب مراجعه کنید.
کتابهای مرتبط
مبانی جامعهشناسی فرهنگی
125,000 تومانوزن | 0.5 کیلوگرم |
---|---|
نام مولف |
پیمانه عسگری |
شابک |
9786227239676 |
تعداد صفحه |
206 |
سال انتشار |
1400 |
نوبت چاپ |
اول |
قطع کتاب |
وزیری |
نوع جلد |
شومیز |