بازیها نشانههایی از حیات فرهنگی جامعه بهشمار میآیند. در سرزمین کهنسال ایران، بازیهای سنتی متنوع و گسترده هستند و این گوناگونی نشاندهندهی ژرفا و غنای فرهنگ جامعه است. تغییر در شیوههای زندگی و گسترش شهرنشینی بسیاری از بازیهای سنتی را منسوخ یا دگرگون کرده است. امروزه دیگر انسانها اوقات فراغت خود را با این بازیها سپری نمیکنند. با این حال، بازیها و ورزشهای سنتی بخشی از مردهریگ فرهنگی جامعه هستند. بعضی از این بازیها، همچنان برای سرگرمی در روستاها متداولاند.
بازیهای سنتی با فرهنگ بومی و اجتماعی پیوند عمیقی دارند؛ بازیهایی چون اتلمتل توتوله، الکدولک، کلاغپر، گرگم به هوا، نون بیار کباب ببر، هفتسنگ، یهقل دوقل.
یکی از ویژگیهای برجستهی این بازیها اجرای دستهجمعی آنهاست. در این نوع بازیها، کودکان علاوه بر سرگرمی، آرامآرام حضور در اجتماع را فرا میگیرند و رفتار جمعی را میآموزند. همچنین، حس همکاری، احترام متقابل، مسئولیتپذیری و... در آنها رشد میکند.
در هر منطقه، با توجه به فرهنگ خاص آن محل، بازیهای محلی و بومی معینی رواج دارد و مناطق کوهستانی، جنگلی و کویری هر یک بازیهای مخصوص خود را دارند. هر بازی بومی نشاندهندهی هویت فرهنگی مردم قدیم آن محل است. این بازیها ضمن پدید آوردن نشاط و شادابی در بین افراد، فرهنگ و آداب اجتماعی اقوام مختلف را معرفی میکنند و میتوان در قالب رویکردی فرهنگی به آن توجه کرد.
نیاز نداشتن به لباس و تجهیزات خاص یکی از ویژگیهای بازیهای بومی و محلی است. این بازیها، چه برای خلق هیجان و پر کردن اوقات فراغت و چه در قالب برنامههای ورزشی، بخشی از الگوی فرهنگی ما هستند. برخی از این بازیها به این شرحاند:
گرگم به هوا
در ابتدا، از بین بازیکنان یک تن با توافق یا با قرعهکشی، گرگ میشود. قرعهکشی طبق معمول، از طریق پشکانداختن، شیروخط یا تروخشک صورت میگیرد.
افراد دیگر در محدودهی مشخص زمین بازی پراکنده میشوند. کسی که گرگ شده است بازیکنان را تعقیب میکند تا یکی از آنها را بگیرد و یا با دست به او ضربه بزند. انتخاب هریک از این دو روش پیش از بازی توافق میشود، چنانچه گرگ یکی از بازیکنان را بگیرد یا ضربه بزند، خود از گرگ بودن خلاص شده، آن بازیکن گرگ میشود.
برای اینکه بازیکنان زیاد خسته نشوند و در خلال دویدن و بازی، استراحت کوتاهی بکنند، پیش از بازی در داخل محوطه جاهایی را محل امن قرار میدهند که اگر بازیکن هنگام فرار خود را به آنجا برساند، از تعقیب در امان خواهد بود و مدت کمی استراحت و توقف خواهد داشت. این بازی بیشتر خاص دختران است و به تحرک آنان کمک میکند.
گل یا پوچ
افراد به دو گروه مساوی تقسیم میشوند و دو سرگروه شرایط بازی را تعیین میکنند؛ مثلاً حد نصاب امتیازات و تعداد امتیازی که تکگل دارد. سرگروه صاحب گل، در زیر پارچه یا چادری، برای فریب گروه حریف دست بچهها را یکییکی میگیرد و فقط در یکی از دستها گل را قرار میدهد و همه با مشت گرهکرده، بیرون میآیند. افراد گروه دوم با کنجکاوی، دقت و هوشیاری، از حرکت دست سرگروه و افراد، نگاهها و حالت چهرهها حدسی میزنند و به سرگروه میگویند و سرگروه، بنابر حدس خود و یاران، دستهای مشکوک را کنار گذاشته، بقیه را یکییکی، با گفتن واژهی پوچ یا خالی کنار میگذارد و به این ترتیب به گل نزدیکتر میشود و اگر آن را پیدا کند با
کسب یک امتیاز صاحب گل شده و در دور بعدی آنها گل را مخفی خواهند کرد و اگر موفق نشوند، باز گروه مقابل با احتساب یک امتیاز، گل را در دستها پخش خواهند کرد.
هفتسنگ
هفتسنگ یکی از بازیهای سنتی ایرانی است. امکانات لازم برای این بازی، هفت عدد سنگ صاف و تخت و یک توپ هفتسنگ (شبیه توپ تنیس) است. بازیکنان به دو تیم پنج یا شش نفره تقسیم میشوند. پس از چیدن سنگها، یک گروه بازی را شروع میکند. شروع بازی به این ترتیب است که باید از فاصلهی نسبتاً دور توپ را به طرف سنگها بیندازند. گروه پرتابکننده باید تلاش کند که کمترین مقدار سنگ را بیندازد، چون در این صورت راحتتر میتواند بازی را تمام کند. کار گروه دوم هم این است که نگذارد تیم پرتابکننده سنگهای ریختهشده را دوباره روی هم بچیند و باید با توپ به آنها بزند. هر یک از بازیکنان تیم مهاجم، که توپ به او بخورد، از بازی کنار میرود. به این ترتیب اگر از تیم مهاجم کسی باقی نماند، بازی به نفع تیم مدافع خاتمه مییابد و اگر سنگها روی هم چیده بشوند، بازی به نفع تیم مهاجم تمام میشود.
اتلمتل توتوله
این بازی را یک نفره هم میشود اجرا کرد. به این صورت که پاها را دراز کرده و شعر مخصوص آن خوانده میشود و با هر ضربآهنگ شعر دست روی یک پا میرود و در پایان شعر، پایی که شعر روی آن پایان میپذیرد از بازی کنار گذاشته میشود. این کار تا باقیماندن یک پا ادامه مییابد. شعر اتلمتل توتوله به این صورت است:
اتلمتل توتوله، گاو حسن چه جوره؟ نه شیر داره نه پستون، گاوشو ببر هندستون، یک زن هندی بستون. اسمشو بذار عمقزی، دور کُلاش قرمزی. یه سنگ زدم به بلبل، صداش رفته استامبول. استامبول هم خراب شد، دل بیبی جون کباب شد. هاچین و واچین، یه پاتو ورچین.
قایمباشک (موشک)
این بازی در تمام ایران رایج بوده است. بازی به این شکل است که یکی از بازیکنان رو به دیواری کرده، چشمان خود را میبندد و شروع به شمردن تا عدد خاصی میکند و بازیکنان دیگر پنهان میشوند. بعد از پنهان شدن بازیکنان، سرگذار فریاد میزند: بیام؟ و پس از آن به دنبال پیدا کردن بازیکنان میرود. اگر بتواند کسی را بیابد و دستگیر کند، بازیکن گرفتار شده باید سر بگذارد. بازی به همین ترتیب ادامه مییابد.
نمونههایی از بازیهای محلی
استان کرمان
در استان کرمان، بازیهای محلی متنوعی رایج است؛ از جمله ماچلوس، قایمموشک، چوببازی، چوگو، الک و دولک، الکیبازی، تخممرغ بازی، گردوبازی، عاشقبازی، هفتسنگ.
ماچلوس
در این بازی، بازیکنان به دو گروه تقسیم میشوند. اعضای یک گروه، «گروه بالا»، دور دایرهای میایستند که با آب و یا هر چیزی دیگری روی زمین کشیدهاند و گروه دیگر در وسط دایره قرار میگیرند. یک تن از گروه بالا گرگ میشود و پای خود را بلند کرده، به صورت «لیلی» دنبال افراد وسط دایره میدود. گرگ دستش را به هر یک از آنها بزند، آن بازیکن سوخته و کنار میرود. وقتی همه سوختند، دو گروه جای خود را با هم عوض میکنند. این بازی را به صورت دونفره هم میتوان اجرا کرد.
چوگو (چوب و توپ) یا گوبازی
این بازی در فضای باز در دو گروه مساوی (دستکم شش نفره) اجرا میشود و ابزار آن تعدادی توپ پشمی و چوب گردی به قطر 5 سانتیمتر و طول یک متر است.
دو نفر سردسته بهنام سَلار انتخاب شده، یارگیری میکنند. سپس، نقطهای را برای شروع بازی مشخص میکنند و در فاصلهی 40 متری آن، جایی را بهنام «دَک» انتخاب میکنند. سپس، به روش برانداختن مشخص میکنند کدام گروه باید بازی را آغاز کند. گروه برنده، توپ را در اختیار میگیرد و گروه بازنده در داخل زمین جای میگیرد. از گروه بازنده یک تن به نقطهی شروع بازی، جایی که گروه برنده از آنجا توپ را پرتاب میکند، میرود تا توپ را به توپزن پاس دهد. بازیکن گروه برنده، که چوب در دست دارد، باید توپی را که بازیکن گروه بازنده به او پاس داده است، با چوب بزند و بازیکنان گروه پایین کوشش میکنند بی آنکه توپ به زمین اصابت کند آن را در هوا بگیرند. اگر موفق شوند، جای دو گروه عوض میشود. بازیکنی که توپ را با چوب زده است باید بیدرنگ با حالت دویدن خود را به «دک» برساند و برگردد. در این فاصله، افراد گروه پایین، که توپ را به دست آوردهاند، تلاش میکنند او را بزنند که اگر موفق شوند، جای دو گروه عوض میشود. اگر گروه بازنده نتواند دونده را بزند، نوبت به یک تن دیگر از اعضای همان گروه میرسد که توپ را با چوب بزند.
چوببازی (ترکهبازی)
این بازی در مجالس جشن و عروسی اجرا میشود. ابزار بازی یک عدد چوب بلند و کلفت دو یا سه متری، یک عدد چوب کوتاه و نازک، طبل و شیپور است.
بازی بدین صورت است که طبل و شیپور نواخته میشود و دو بازیکن به میدان میآیند. یکی چوب بلند و دیگری چوب کوتاه را در دست میگیرد. برای گرم شدن، مدتی حرکات نمایشی اجرا میکنند. پس از آن، بازیکنی که چوب بلند در دست دارد، آن را در زمین فرو میکند و دیگری تلاش میکند با چوب کوتاه خود به پای او بزند و بازیکن مقابل جاخالی میدهد. هرگاه چوب به پای بازیکن بخورد، بازیکنی که چوب را زده چوب بلند را تصاحب میکند و با آن به بازی ادامه میدهد، و گرنه بازی به همان شکل ادامه مییابد. این بازی گاه رنگ خشونت به خود میگیرد، ولی آنچه موجب تشویق تماشاگران میشود، حرکات زیبای دوطرف است نه کارهای خشن آنها. برای ادامه، به کتاب مراجعه کنید.
کتابهای مرتبط
فرهنگ عامه
295,000 تومانوزن | 1 کیلوگرم |
---|---|
نام مولف |
احمد تمیمداری |
شابک |
9786008731177 |
تعداد صفحه |
404 |
سال انتشار |
1399 |
نوبت چاپ |
هفتم |
قطع کتاب |
وزیری |
نوع جلد |
شومیز |