مدفون در آسمان

چرا این کتاب؟

بسیاری از گزارش های کوهنوردی به روایت تلاش های مرگبار برای صعود روی طناب‌های ثابت می پردازند. اما سوال اینجاست که آن طناب ها چطور در انجا نصب شده‌اند؟ چه کسانی عملیات های امداد و نجات را اجرا می کنند؟ زمانی که زندگی شما از یک گره آویزان باشد، بهتر به دنبال شناخت این افراد خواهید بود.

اما برخی داستان ها محو شده اند. روزنامه نگاران غربی به ندرت به زبان های بومی آسیای میانه صحبت می کنند. گزارشگران معمولا نمی توانند کوهنوردان محلی را از طریق تماس تلفنی یا ارسال ایمیل دنبال کنند. نویسندگان به دلیل محدودیت های زمانی امکان پیمودن مسیر به سوی روستاهای دورافتاده را ندارند. در نتیجه اطلاعات کمی از کارگران ارتفاع بلند ثبت می شود. نجات یافتگان از منطقه مرک، اطلاعات ناقصی به یاد دارند و گرداب رسانه ای، بازیابی و دقت اطلاعات را دشوارتر می کند، چرا که خانواده ها، طرفداران، دوستان و عموم مردم ادعاهای مختلفی دارند. آسیب های روحی و کمبود اکسیژن باعث تشدید سردرگمی می شود. همانطور که در جنگ ها،‌افرادی که در یک صحنه شانه به شانه هم ایستاده بوده اند، روایت های متفاوتی از این حادثه دارند.

با این وجود، آماندا و من تلاش کرده ایم حقیقت را بیابیم و در گزارشمان صریح باشیم. ما به مدت دو سال مشغول تحقیق بوده ایم. ما هفت بار به نپال سفر کردیم، مناطقی که کمتر توسط غربی ها دیده شده و خارج از محدوده روزنامه نگاران بوده اند را پیمودیم. ما سه بار به پاکستان رفتیم و به لطف نظیر صبیر، رئیس باشگاه کوهنوردی پاکستان، دسترسی بی سابقه ای به مقامات نظامی و دولتی داشتیم. در مجموع، ما با بیش از دویست نفر مصاحبه کردیم و ساعت های بیشماری را پشت میزهای غذاخوری در فرانسه، هلند، ایرلند، ایتالیا، نروژ، صربستان، اسپانیا، سوئیس و ایالات متحده آمریکا گذراندیم. ما بیش از هزار عکس و فیلم را بررسی کردیم. این کتاب بازسازی یک داستان واقعیست.