چشم‌انداز استراتژیک

توانایی انسان برای تصور سناریوهای آینده، تقریباً در همه‌ی عرصه‌های محیط روان‌شناسی مورد بحث قرار گرفته‌ است. تجسم ‌به‌عنوان شکلی از تصور سناریوهای آینده با دستیابی به هدف در تعدادی از زمینه‌ها به‌ویژه ورزش و پیشرفت شغلی، مطالعات رهبری و همچنین کارآفرینی، در ارتباط بوده ‌است. همه‌ی کارآفرینان یک چشم‌انداز دارند که درخصوص آن تلاش می‌کنند، خواه این چشم‌انداز شامل حداکثر پول‌آوری، دنبال کردن یک شور یا سرگرمی یا قدرت ایجاد تفاوت از طریق یک هدف اجتماعی/ محیطی باشد. صرف‌نظر از اینکه آیا این دیدگاه، دقیق یا مبهم است، ممکن است لزوماً درکی از گام‌های موردنیاز برای رسیدن به زمین موعود ارائه ندهد (جایی که در آن، برنامه‌ی کسب‌وکار می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد).
باوجود این، مزیت کارآفرینی، داشتن یک دیدگاه چندجانبه است. چشم‌انداز می‌تواند برای تشویق، کمک به روشن کردن اهداف و استراتژ‌ی‌ها و تعیین جهتی برای کسب‌وکار عمل کند. همچنین ممکن است یک زمینه‌ی اخلاقی و همچنین ابزاری برای کمک به برقراری ارتباط بین سهامداران کلیدی (‌برای مثال، سرمایه‌گذاران، کارمندان و مشتریان) فراهم کند. دیدگاه کارآفرینی لزوماً چیزی نیست که به‌سرعت رخ ‌دهد، بلکه درحین بررسی و ارزیابی فرصت‌ها نیازمند زمان برای توسعه و تصحیح است. بعید است که توماس کوک موفق شدن خود را ازقبل پیش‌بینی کرده باشد یا حتی ری کراک وقتی وارد کسب‌وکار با دیک و مک‌دونالد شد نیز انتظار نداشت که این امر موجب ایجاد بزرگ‌ترین رستوران جهان شود.
وظیفه‌ی یک چشم‌انداز این است که مشخص کند چقدر ارزش برای مشتری ایجاد خواهد شد. به‌هرحال کارآفرین، ‌به‌عنوان کسی که فرصت را برای خلق ارزش می‌شناسد و مایل است ریسک سرمایه‌گذاری در آن فرصت را بپذیرد، تعریف شده‌ است. همان‌طورکه ‌قبلاً بحث شد، کارآفرینی صرفاً به‌معنی طرح ایده‌های جدید نیست، بلکه طرح چیزی جدید است که برای مصرف‌کننده ارزش دارد. باوجود مزایای یک بینش استراتژیک، بینش بدون در نظر گرفتن چگونگی تحقق، صرفاً یک تفسیر از رؤیاهای روزانه است. بنابراین، بینش باید با یک اقدام عملیاتی پشتیبانی شود.
مثال‌هایی از بیانیه‌های ‌مأموریت در طیف وسیعی از سازمان‌های گردشگری عبارتند از:
گروه خطوط هوایی ژاپن: پیگیری رشد مادی و معنوی همه‌ی کارکنان؛ ارائه‌ی خدمات بی‌نظیر به مشتریان و افزایش ارزش شرکت و کمک به بهتر شدن جامعه؛
کیو هتلز (زنجیره‌ای از هتل‌های چهارستاره در انگلستان): درهنگام بازدید از ‌هتل‌های ما، ‌مأموریتمان این است که تا جایی که ممکن است بدون استرس باشید و لذت ببرید؛
گروه کورنی (اپراتور گردشگری اعیان): آرزو دارد که به یک ارائه‌دهنده‌ی خدمات پیشرو در صنعت مسافرت جهانی تبدیل شود و به‌طور کلی، سریع‌تر از بازار مسافرتی رشد کند؛
گردشگری استرالیا: تبدیل استرالیا به مطلوب‌ترین مقصد گردشگری روی زمین؛
وزارت گردشگری، مالت: ایجاد و اجرای سیاست گردشگری مبتنی بر اصول توسعه‌ی پایدار گردشگری برای رشد اقتصادی، درعین احترام به میراث فرهنگی و محیط جزایر مالت.
شرکت گردشگری اکتشاف مغولستان (اپراتور گردشگری داخلی): ارائه‌ی بهترین و فراموش‌نشدنی‌ترین تجربه‌ی سفر برای مشتریان.
این گلچین برای نشان دادن تنوع ذاتی بیانیه‌های ‌مأموریت در صنعت گردشگری انتخاب شد. برخی از آنها بسیار کوتاه‌اند، برخی کمی گسترده‌تر، برخی از آنها ازحیثِ تعریف موفقیت و نحوه‌ی ارزیابی آن بسیار دقیق‌اند و برخی از آنها یک حس ارزش،‌ ارائه می‌کنند. مورد خاص، بیانیه‌ی‌ ‌مأموریت خطوط هوایی ژاپن است، در بخشی که شهرت خوبی درزمینه‌ی مسائل استخدامی و شغلی ندارد، کارکنانش را در اولویت قرار می‌دهد.
بینش و بیانات ‌مأموریت، علی‌رغم رواج در ‌شرکت‌های بزرگ، هنوز هم می‌تواند مورد استفاده‌ی کارآفرین گردشگری قرار گیرد. در شرکت‌های بزرگ، بینش و بیانیه‌ی ‌مأموریت، برای مدیران ارشد در تعیین استراتژی و حتی برای کارکنان، نقش راهنما دارد (میزان تأثیر این دو عامل بر رفتار کارمندان یک نکته‌ی قابل ‌بحث است). بااین‌حال، یک دیدگاه و ‌مأموریت همراه نیز می‌تواند به کارآفرین کمک کند تا هدف را از دست ندهد. این امر، به‌خصوص وقتی که شرکت گسترش می‌یابد، اهمیت می‌یابد. همان‌طورکه در بخش‌های قبلی دیدیم، یک چالش کلیدی برای شرکت درحال رشد، چگونگی حفظ جهت‌گیری کارآفرینی آن است. برای ادامه، به کتاب مراجعه کنید.