آنچه يونانيان باستان حداقل در مرحلۀ ابتدايی تمدن خود آن را ميتوس (muthos) میخوانند كاملاً متفاوت از آن چيزی است كه امروزه myth میناميم. ازنظر آنها ميتوس داستانی بود كه خاستگاه حقيقی جهان و انسانها را آشكار میسازد.
انديشمندان يونان باستان ميتوس را به داستانهايی ورای زمان تاريخي اطلاق كرده و آن را از رويدادهای زمانمند و تاريخی يا «هيستوريا» كه خود ريشۀ واژۀ اسطوره بوده متمايز دانستهاند؛ در اين معنی، مراد از «ميتوس» رواياتی از اعمال و افعال ايزدان، نيمهايزدان و نيز نيروهای بد يا ديوان بوده است. اگرچه در زبان فارسی ميتوس به اسطوره برگردانده شده است، صاحبنظران بسياری امروز بر اين باورند كه ميتوس با هيستوريا بهعنوان ريشۀ زبانی اسطوره در فارسی اساساً متفاوت است، بهطوریكه يكی تاريخمند و واقعيتمند و ديگری فراتاريخی و حقيقتمدار است. بااينحال در اين نوشتار به سياق گذشته مراد از اسطوره همان ميتوس بهمعنای روايت، گفتار و نقل است كه نشان از حقيقت دارد.
آفرينش
در اساطير يونانی شاهد انواع اسطورهها درخصوص آفرينش هستيم كه براساس كيهانشناسی مختلف افراد شاعر و داستانسرايی چون چون «هومر»، «هزيود»، «اورفئوس» و ديگران متفاوت بوده است. اما آنچه در همۀ آنها مشترک بوده قائل بودن به منشأ خلقت از يك امر انتزاعی به نام كائوس است. در اساطير يونانی، جهان مخلوق خدايان نيست، بلكه ريشه در كائوس بهعنوان اولين موجود دارد. درحقيقت كائوس مانند رحمی است كه همهچيز از آن پديدار میشود. در زبان يونانی كائوس به معنای شكاف، خلأ بزرگ و بیشكل است كه جهان از آن تودۀ بیشكل و بینظم به نظام عالم موجود تبديل میشود. همچنين، طبق كتاب خداينامۀ هزيود، اولين خدا، گايا، از كائوس پديد میآيد كه خدای مادری و بارویی به شمار میرفت.
خدايان
يونانيان ضمن اعتقاد به خدايان متعدد، آنها را بهصورت انسان تصور كرده كه خصوصيات انسانی داشتند اما نسبتبه بشر از جاودانگی برخوردار بودند. بهطوركلی، میتوان گفت يونانيان ميان آدميان و خدايان تفاوت نمیگذاشتند، و بسياری از خدايان ايشان، مانند قديسان، از آدمها برتر نبودند. در ميان خدايان يونان، زئوس بزرگترين خدا به شمار میرود كه قادر مطلق نيز هست. او ابتدا خدای نور و آسمان بوده ولي بعدها بهعنوان خدای خدايان مطرح شد. در اين ميان، خدايان ديگر، مظهر كائنات آسمانی بوده و هريك نزد قوم و قبيلۀ خود دارای قدرت كامل در آسمان و زمين بودند.
بيشتر خدايان يونانی بهجای آسمان در زمين سكونت داشتند. خدايانی مانند خدايان رودها، درياچهها و درياها و خدايان روزیرسان مانند خدای چوپانان و گلهها. همچنين يونانيان برخی از حيوانات را نيمهخدا میشمردند؛ چنانكه گاو را حيوانی مقدس و بعضی اوقات، نمايندۀ زئوس يا ديونوسوس- ايزد شراب و كشاورزی- میدانستند يا خوك را نيز نماد دمتر- الهۀ حاصلخيزی زمين- میپنداشتند. ترسناکترين خدايان يونانی، در زيرزمين يا در غارها میزيستند. يونانيان شبها، براي رفع وحشت خود، آنها را میپرستيدند. همچنين گاه خدايی در كالبد انسانی حلول، و آن انسان را به مقام خدايی نايل میكرد، و گاه ميان يكی از خدايان و زنی از آدميان، پيوندی برقرار میشد و از آن قهرمان خدايی به وجود میآمد كه بسياری از شهرها و اصناف و جماعات، تبار خود را به يكی از قهرمانان خدازاد میرساندند. همچنين زمانی خدايان از ميان نياكان يا قهرمانان يا مردگان برگزيده میشدند، و گورهای مردگان مقدس بهصورت معابد درمیآمد. بهطوركلی، شمار خدايان يونانی را میتوان به هفت گروه تقسيم كرد: خدايان آسمان، خدايان زمين، خدايان حاصلخيزی، خدايان حيوانات، خدايان زيرزمين، خدايان گذشتگان يا قهرمانان، و خدايان اولمپی.
طبيعت
مطرح بودن طبيعت بهعنوان مكان زندگی خدايان بهويژه كوه المپ بهعنوان مقر خدايان يونان، همچنين جنگل، آسمان و زمين بهعنوان محل سكونت الههگان و خدايان از يكسو و قائل شدن شخصيت خدايی برای عناصر و قوای طبيعی ديدگاهی است كه اهميت طبيعت و عناصر آن را در نگاه يونانيان شكل میدهد. در يونان، طبيعت منزلگاه خدايان است و اگرچه مانند آئينهای هندو و مصری پرستش مصاديق طبيعت وجود دارد، اين الههها خود عناصر طبيعت نيستند، بلكه خدايانی با چهرههای انسانی هستند كه قوای طبيعت را در دست خود دارند. همچنين يونانيان در تفسير طبيعت پيرامونشان و مكانهايی از طبيعت كه شكل خاص يا عجيبی به خود میگرفت، مثل صخرههای شاخیشكل، غار يا چاه، بدان شخصيتهای خدایی میدادند. بنابراين اهميت طبيعت در اساطير يونانی و بعدها در شكلگيری تمدن يونانی به حدی است كه فهم دستساختههای انسانی همچون آثار هنری و معماری بهويژه معابد از حيث مكان قرارگيری، سازه و تزيينات وابسته ناگزير از درک چگونگی رابطۀ خدايان، انسان و طبيعت خواهد بود.
انسان
در اساطير يونان، انسان نسبتبه اساطير ديگر حوزههای تمدنی مقام بهتری دارد. همانگونه كه ذكر شد انسانها گاه مقام خدايی پيدا ميكنند و براي دستيابی به اين درجه با يكديگر به رقابت میپردازند. چنانكه يكی از انگيزههای رقابتهای ورزشی در كنار كوه المپ، رسيدن به مقام قهرمانان اساطيری و انسان-خدا شدن قهرمانان است. همچنين يونانيان، انسانها را از نژاد تيتانها (Titan) میدانند كه نخستين نژاد ايزدی بودند. در روايتی بر اين باور هستند كه زئوس به پرومتئوس- از ايزدان تيتان و خدای آتش- فرمان داد تا انسان را بيافريند و همهچيز غيراز آتش را به او بدهد. در روايتهای ديگر انسان را حاصل ازدواج گايا و اورانوس- ايزد آسمان و بهشت- میدانند. بنابراين دستيابی به مقام خدايی برای انسانها دستنيافتنی نبود و همانطوركه ذكر شد خدايان يونانی به هيأت انسان با همۀ فضايل و كاستیهای انسانی بودند. برخی انديشمندان، ريشۀ انسانگرايی (امانيسم) در اروپای پس از رنسانس را در همين نگاه اساطيری يونانيان به انسان و پندار انسان- خدايی میدانند.
مرگ و دنياي پسين
اسطوره از نگاه يونانيان باستان، بخشی از مذهب به شمار میآيد. در هر مذهبی، مرگ و وجود جهان پس از مرگ يكی از سؤالاتی است كه بايد پاسخی در شأن آنها داده شود. زندگی پس از مرگ، مقولهای مهم در اساطير يونان است. چنانكه دنيای زيرين و مردگان فرمانروايی بهنام هادس دارد كه بهدليل حكومت بر زيرزمين و مالكيت معادن زيرزمينی خدای ثروت نيز به شمار میرفت.
بنابراين از نگاه يونانيان، دنيای پسين وجود دارد و ارواحی كه مورد قضاوت قرار گيرند بايد تحمل مجازاتهايی را بنمايند تا بهسوی كمال و تعالی بگرايند و اگر شقاوت و گناه آنها درمانپذير باشد، بايد مايۀ عبرت ديگران باشند.
داوران مرگ، ارواح تبهكار را به رود تارتاروس (يا دوزخ) روانه میكنند تا كيفر ببينند. چهار رودخانه مظهر چهار رود حياتبخش نيروي مشيت الهی است كه شبيه چهار عنصر هستند. اين رودخانهها با خلوص و پاكی از سراشيبیهای المپوس آسمانی سرچشمه میگيرند و تا نهايت چيزها ادامه میيابند و ويژگیهای هر قلمروی را كه از آن میگذرند به خود میگيرند، بهطوریكه در تارتاروس، عنانگسيخته و پرتلاطم هستند، و باوجود اين حتی در اينجا از طريق فضيلتهای پاككنندۀ خويش به نفس فايده میرسانند. برای ادامه، به کتاب مراجعه کنید.
کتابهای مرتبط
اسطورهشناسی (مروری بر جهان اساطیری)
200,000 تومانوزن | 0.5 کیلوگرم |
---|---|
نام مولف |
پدیده عادلوند, شهره جوادی |
شابک |
9786008731955 |
تعداد صفحه |
200 |
سال انتشار |
1399 |
نوبت چاپ |
اول |
قطع کتاب |
وزیری |
نوع جلد |
شومیز |