وزن | 0.7 کیلوگرم |
---|---|
تعداد صفحه |
203 |
سال انتشار |
1396 |
قطع کتاب |
وزیری |
شابک |
9786008731115 |
نام مترجم |
حامد دهنوی, دکتر عباس خدادادی |
نام مولف |
آلن زوکرمن |
نوبت چاپ |
اول |
نوع جلد |
شومیز |
برنامه ریزی استراتژیک خدمات سلامت
125,000 تومان
درباره کتاب
در دنیای پیچیده و پویای امروز، خدمات سلامت نقشی حیاتی در ارتقای کیفیت زندگی انسانها ایفا میکنند. بیمارستانها و مراکز درمانی، بهعنوان قلب تپندۀاین نظام، با چالشهای متعددی ازجمله کمبود منابع، افزایش تقاضا و پیچیدگی روزافزون فناوری روبهرو هستند. در چنین شرایطی، برنامهریزی استراتژیک بهمثابۀ قطبنمای رهبری به کمک مراکز درمانی میآید تا مسیری روشن و هدفمند را برای نیل به آیندهای درخشان ترسیم کند.
کتاب «برنامهریزی استراتژیک در خدمات سلامت» حاصل بیش از سه دهه تجربۀ نویسنده در این حوزه، راهنمایی جامع و کاربردی برای مدیران و کارکنان بیمارستانها و مراکز درمانی ارائه میدهد. این کتاب با زبانی ساده و لحنی صمیمی، مفاهیم کلیدی برنامهریزی استراتژیک را شرح داده و با ارائۀ مثالهای ملموس از دنیای واقعی، خواننده را در درک عمیق این مفاهیم یاری میکند.
در این کتاب، طی 12 فصل، شما میآموزید که:چرا برنامهریزی استراتژیک در خدمات سلامت ضروری است؟مراحل کلیدی تدوین و اجرای برنامه استراتژیک کدامند؟چگونه با استفاده از ابزارها و تکنیکهای مختلف، برنامهای اثربخش برای مرکز درمانی خود طراحی کنید؟چگونه چالشهای پیش روی اجرای برنامه استراتژیک را شناسایی و برطرف کنید؟چگونه از برنامه استراتژیک برای ارتقای کیفیت خدمات، افزایش رضایت بیماران و کارکنان، و درنهایت، بهبود عملکرد کلی مرکز درمانی خود استفاده کنید؟
خواندن این کتاب ارزشمند رابه مدیران و رؤسای بیمارستانها و مراکز درمانی، کارکنان و متخصصان حوزۀ سلامت، دانشجویان رشتههای مدیریت و خدمات بهداشتی، و در آخر، تمام کسانی که بهدنبال ارتقای سطح دانش خود درزمینۀ برنامهریزی استراتژیک در خدمات سلامت هستند توصیه میکنیم.
چرا این کتاب
این کتاب با اتکا به بیش از سه دهه تجربۀ نویسنده در حوزۀ برنامهریزی، مفاهیم و روشهای برنامهریزی استراتژیک را در خدمات سلامت بهصورت کاملاً کاربردی تشریح میکند. ضمن اینکه مطالب ارائهشده در این کتاب با جدیدترین یافتههای علم برنامهریزی استراتژیک و ویژگیهای مدیریت در بخش سلامت و تغییرات و تحولات این بخش پیوند خورده است.از طرفی دیگر، مثالها و ابزارهای متعددی در کتاب ارائه شده است که به خواننده در درک بهتر مفاهیم و کاربرد آنها در دنیای واقعی کمک میکند.
کتاب در 12 فصل تدوین شده است که بهگونهای منظم و منطقی به مباحث مختلف برنامهریزی استراتژیک در خدمات سلامت میپردازد.هر فصل بهطور جداگانه به یک موضوع خاص اختصاص دارد و مطالب آن بهگونهای سازماندهی شدهاند که خواننده بهراحتی بتواند آن را دنبال کند.علاوهبراین، در انتهای هر فصل نتیجهگیری مربوط به همان فصل قرار دارد که خود یکی از وجوه تمایز کتاب است.
باید تأکید کنیم این کتاب تمام جنبههای برنامهریزی استراتژیک در خدمات سلامت را ازجمله تحلیل محیط، تعیین جهتگیری سازمان، تدوین استراتژی، اجرا و ارزیابی را پوشش میدهد. نویسنده همچنین به چالشها و موانع موجود در مسیر برنامهریزی استراتژیک اشاره میکند و راهکارهایی برای غلبه بر آنها ارائه میدهد.
در آخر باید بگوییم مطالب کتاب به زبانی ساده و روان نوشته شدهاند و از بهکارگیری اصطلاحات تخصصی پیچیده تا حد ممکن پرهیز شده است. این موضوع موجب میشود که کتاب برای طیف وسیعتری از خوانندگان ازجمله مدیران، برنامهریزان، کارکنان بخش سلامت و دانشجویان رشتههای مرتبط مفید باشد.
درباره مولف
آلن زوکرمن:
«آلن زوکرمن»متخصص برجستۀ برنامهریزی استراتژیک در حوزۀ خدمات سلامت است.او دارای مدرک دکترای مدیریت از دانشگاه هاروارد و مدرک کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی از دانشگاه کلمبیاست و درحالحاضر بهعنوان استاد برجسته در دانشکدۀ بهداشت عمومی دانشگاه جان هاپکینز فعالیت میکند.
زوکرمن بیش از 40 سال سابقۀ فعالیت درزمینۀ برنامهریزی استراتژیک در بخش سلامت دارد.او در طول دوران حرفهای خود بهعنوان مشاور، مدرس و نویسنده در این زمینه فعالیت کرده است.
تألیف بیش از 100 مقاله و کتاب در زمینۀ برنامهریزی استراتژیک در خدمات سلامت، ارائۀ مشاوره به بیش از 200 سازمان درزمینۀ برنامهریزی استراتژیک، تدریس برنامهریزی استراتژیک در دانشگاههای معتبر مانند دانشگاه هاروارد، دانشگاه کلمبیا و دانشگاه جان هاپکینز، و دریافت جوایز متعدد برای فعالیت درزمینۀ برنامهریزی استراتژیکازجمله دستاوردهای مهم زوکرمن هستند. از دیگر کتابهای او میتوان «مدیریت استراتژیک در خدمات سلامت» و«رهبری استراتژیک در خدمات سلامت»را نام برد.
گفتنی است که کتابهای زوکرمن به زبان های متعددی ترجمه شدهاند و مورد استقبال گستردۀ مخاطبان در سراسر جهان قرار گرفتهاند. ضمن اینکه زوکرمن یک سخنران برجسته نیز هست و در کنفرانسها و سمینارهای متعددی در سراسر جهان سخنرانی کرده است.
درباره مترجمان
عباس خدادادی:
دکتر «عباس خدادادی» دارای مدرک دکتری تخصصی در رشتۀ مدیریت استراتژیک از دانشگاه علامهطباطبائی است.ایشان سابقۀ زیادی درزمینۀ تدریس، تحقیق و مشاوره در حوزۀ مدیریت، بهخصوص مدیریت استراتژیک و مدیریت در نظام سلامت، دارند. اگر بخواهیم بهطور خاصتر به فعالیتهای ارزشمند ایشان بپردازیم، میتوانیم عضویت در هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی(ره) شهر ری، تدریس دروس مختلف در رشتههای مدیریت، ازجمله مدیریت استراتژیک، مدیریت دولتی، مدیریت بازرگانی و مدیریت در نظام سلامت، انجام تحقیقات متعدد و ارائۀ مشاوره به سازمان های مختلف درزمینۀ مدیریت، بهخصوص مدیریت استراتژیک و مدیریت در نظام سلامت را نام ببریم.
دیگر کتاب تخصص دکتر خدادای کتاب «مدیریت استراتژیک در نظام سلامت» است.در آخرنیز باید اضافه کنیم ایشان مقالات متعددی درزمینۀ مدیریت استراتژیک، مدیریت دولتی، مدیریت بازرگانی و مدیریت در نظام سلامت دارند که این مقالات در نشریات علمی معتبر داخلی و خارجی به چاپ رسیدهاند و بهخاطر عمق تحلیل، نوآوری و ارائۀ راهحلهای عملی برای چالشهای مدیریتی، مورد توجه بسیاری از پژوهشگران و مدیران قرار گرفتهاند.
حامد دهنوی:
«حامد دهنوی» بهعنوان نویسنده، مترجم، پژوهشگر و مدرس در حوزۀ مدیریت سلامت شناخته شده است.ایشان با تلاشهای ارزشمند خود در زمینههای تألیف، ترجمه، پژوهش و آموزش، به ارتقای دانش و مهارت های مدیریتی در نظام سلامت ایران کمک شایانی کرده است.دکتر دهنوی مدرککارشناسی ارشد خود را در رشتۀ مدیریت بازرگانی از دانشگاه شهید بهشتی ودکتری تخصصی خود را در رشتۀ مدیریت خدمات بهداشتی درمانی از دانشگاه علوم پزشکی ایران دریافت کرده است.باید اضافه کنیم ایشاندرحالحاضر بهعنوان عضو هیئتعلمی دانشکدۀ مدیریت و حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی (ره) شهر ری مشغول به فعالیتاند و دیگر کتابشان «مبانی برنامهریزی استراتژیک در نظام سلامت» است.
فهرست
فصل 1: آیا برنامهریزی استراتژیک هنوز اهمیت دارد؟
فصل 2: سازماندهی برای برنامهریزی استراتژیک موفق
فصل 4: اقدام دو: تعیین جهتگیری سازمان
فصل 5: اقدام سه: تدوین استراتژی
فصل 6: اقدام چهار: انتقال به مرحلۀ پیادهسازی
فصل 7: ملاحظات مهم فرایند برنامهریزی
فصل 8: دست یافتن به منافع برنامهریزی استراتژیک
فصل 9: از پیادهسازی تا مدیریت استراتژیک
بریدههای کتاب
آیا برنامهریزی استراتژیک هنوز اهمیت دارد؟
فصل1 / آیا برنامهریزی استراتژیک هنوز اهمیت دارد؟
برای سالیان متمادی برنامهریزی استراتژیک بهعنوان ابزار مدیریتی مهم و رایج، در درون و یا بیرون بخش سلامت مورد استفاده قرار میگیرد اما با این وجود اهمیت و اثربخشی آن هنوز مورد تردید قرار میگیرد.
اسوین، دانکن و گینتر (2008) گفتهاند که «پس از حدود 4 دهه تحقیقات، اثرات برنامهریزی استراتژیک بر عملکرد سازمان هنوز نامشخص است. برخی از بررسیها مزایای مهمی برای برنامهریزی برشمردهاند، با این حال تعدادی از مطالعات ارتباطی میان این دو گزارش نکردهاند یا حتی به آثار منفی آن اشاره کردهاند».
درحالیکه دانشگاهیان و تحلیلگران صنعت، ارزش کمی را برای برنامهریزی استراتژیک قائل هستند، مدیران عملیاتی و اجرایی، آن را موضوعی مهم دانسته و بهویژه در محیط درحالتغییر کنونی در متن مدیریت و راهبری قرار میدهند.
بلنفانت و نلسون (2010) نوشتهاند که «سازمانهایی که به آینده نظر دارند با برنامهریزی و تحلیل آن برای مواجهه با تغییرات موردانتظار پیش رو، بخت بیشتری برای بقا دارند. برنامهریزی استراتژیک برای بیمارستانهایی مفید است که بهدنبال راههای حفظ درآمد و منافع مالی هنگام انطباق با تغییرات هستند». با این حال بگان و کایسی (2005) تأیید کردهاند که دربارۀ میزان انجام برنامهریزی استراتژیک رسمی یا تأثیر آن بر عملکرد، اطلاعات اندکی وجود دارد. مطالعۀ آنها در 20 مرکز بهداشتی و درمانی نشان داد که برنامهریزی استراتژیک یک کار معمول و ارزشمند است. بیشتر مدیران در سازمانهای موردمطالعه اذعان داشتهاند که برنامهریزی استراتژیک به تمرکز سازمانی و افزایش مشارکت و تعهد ذینفعان و به دستیابی به اهداف استراتژیک کمک میکند.
مطالعهای که در سال 2005 روی 440 نفر از ارائهکنندگان خدمات سلامت انجام شد نشان داد که برنامهریزی استراتژیک بهطور منظم توسط این مراکز انجام میشود و به نظر میرسد فرایندی مورد قبول و جاافتاده است. نزدیک به 40 درصد پاسخدهندگان هر سال برنامۀ استراتژیک را تدوین و بهروزرسانی میکنند و 40 درصد دیگر هر دو یا سه سال این کار را انجام میدهند. در پاسخ به این سؤال که به فرایند و نتایج برنامهریزی استراتژیک چه امتیازی میدهید، پاسخدهندگان بهطور میانگین امتیاز 4 از 5 دادند.
برنامهریزی استراتژیک یعنی...
مفهوم استراتژی ریشه در تاریخ اقتصادی و نظامی از سان تزو تا هومر و یوریپیدیس دارد. واژۀ استراتژی از کلمۀ یونانی استراتگو بهمعنای «برنامهریزی برای سرنگونی دشمن با استفادۀ مؤثر از منابع» آمده است. بسیاری از واژههای مرتبط با برنامهریزی استراتژیک مانند اهداف، مأموریت و قوت و ضعف توسط ارتش مطرح شده و مورد استفاده قرار گرفته است.
بعدها این مفاهیم به ماهیت برنامهریزی استراتژیک تکامل و تغییر یافتهاند. به نظر اسوین، دانکن و گینتر (2008) «برنامهریزی استراتژیک جایی که سازمان قصد دارد به آنجا برود و برخی موارد جایی که نباید برود را مشخص میکند و تمرکز به وجود میآورد، این برنامه جهتگیری سازمان را مشخص میکند و با درک مشترک از چشمانداز و اهداف استراتژیک، چارچوبی برای افراد سازمان ایجاد میکند که سازمان را در مسیر آینده مطلوب هدایت میکند. برنامهریزی استراتژیک در ابعاد بزرگتر یک اقدام تصمیمگیری است».
بکهام (2000) استراتژی درست را «برنامهای برای حرکت از نقطۀ فعلی به نقطهای در آینده در مواجهه با عدم قطعیت و مقاومت» تعریف میکند. کمپل (1993) مفهوم اندازهگیری را به این تعریف افزود: «برنامهریزی استراتژیک به فرایند تعیین اهداف سازمانی، اجرای استراتژیها برای رسیدن به اهداف و اندازهگیری اثربخشی آن استراتژیها اشاره دارد.»
اواشویک و اواشویک (1998) مفاهیم چشمانداز و مأموریت و برنامهریزی استراتژیک را این طور تعریف کردند: «فرایند ارزیابی محیط پویا و درحالتغییر برای ساختن چشمانداز آینده، مشخص کردن نحوۀ مواجهه و سازگاری سازمان با محیط قابلانتظار براساس مأموریت، نقاط قوت و ضعف سازمان و سپس تدوین برنامه برای رسیدن به جایگاه مورد نظر».
برنامهریزی استراتژیک خارج از بخش سلامت
برنامهریزی استراتژیک در بخش کسب و کار از میانۀ قرن بیستم مورد استفاده قرار گرفته است. سیستمهای برنامهریزی و بودجهبندی در اواخر دهۀ 1940 و اوایل دهۀ 1910 به وجود آمدند اما از آن زمان به صورت فراگیر توسط کسب و کارها و دولتها مورد استفاده قرار گرفتهاند. در دهۀ 1960 و 1970 شرکتهای پیشتازی مانند جنرال الکتریک برنامهریزی استراتژیک را تجربه کرده و به ترویج سودمندی ارائۀ چارچوب فراتر از چرخۀ 12ماهه و رویکرد سیستمی در مدیریت واحدهای کسب و کار پرداختند.
برنامهریزی استراتژیک در دهۀ 1980 و 1990 براساس برنامهریزی بازار بنگاهها بود که بر بیشینهسازی سود از طریق شناسایی بخشهای بازار و تدوین استراتژیهایی برای کنترل آن بخشها تأکید داشت. تأکید بر مدیریت کیفیت فراگیر و بهرهوری در برنامهریزی استراتژیک در دهۀ 1980 به وجود آمد که استراتژیستها از جکولش، مدیر جنرال الکتریک، پیروی میکردند.
در قرن بیستویکم، استراتژی رقابتی همسو با روند قابلتوجه تدوین برنامههایی که بهدنبال اتحاد و ادغام سازمانها بودند تبدیل به مشخصۀ برجسته در اقدامات برنامهریزی استراتژیک شد. اما دوران عدم قطعیت فعلی استراتژیستهای کسب و کار را مجبور به پذیرشاین موضوع کرد که برنامهریزی استراتژیک لزوماً شرایط لازم برای بقا در محیط اقتصادی پرآشوب را به وجود نمیآورد. به نظر دای، سیبونی و ویگوری (2009) برنامهریزی سناریو بهعنوان یک تکنیک موردقبول برای مواجهه با عدم قطعیت؛ نقش حیاتیتری در برنامهریزی استراتژیک ایفا میکند و شرکتها باید انعطافپذیرتر شوند و کارکنان را بیشتر از گذشته مشارکت دهند. همچنین آنها پیشبینی کردند که برای پایش بازار درحالتغییر و متعاقب آن تعدیل سریع استراتژیها لازم است تأکید بیشتری بر اندازهگیری وجود داشته باشد.
رالت (2003) معتقد است که واکنش سریع در قیاس با پاسخ منطقی در شرایط بازار پویا کارآمدتر است اما اینبلا (2003) اشاره میکند که تغییر امری اجتنابناپذیر است، در برخی مواقع سریع اتفاق میافتد و در مواردی به کندی شکل میگیرد، اما همیشگی است.
محیط عمومی یکی از خاستگاههای عدم قطعیت در بازار است، ناآرامیهای سیاسی بینالمللی و تغییر ارزشهای اجتماعی و عدم تعادل اقتصادی همچنان جریان دارد و همچنان هم ادامه خواهد داشت. فعالیت در این اوضاع نامطمئن نیاز به ترسیم آیندۀ مطلوب و سپس تدوین استراتژیهای لازم برای رسیدن به نقطۀ موردنظر است، در غیر این صورت همیشه باید آیندهای که فرد دیگری برای ساختن آن تلاش کرده را بپذیریم و البته در کسب و کار این فرد معمولاً رقیب ما خواهد بود.
همانطور که همل (1996) به طنزوکنایه اشاره کرده است، بیشتر برنامهریزیهای استراتژیک درواقع استراتژیک نیستند! همل تأکید دارد فرایندهای برنامهریزی تنها بخش ناچیزی از پتانسیل خلاق سازمانها را تحت اختیار گرفته است. اکثر برنامههای استراتژیک تشریفاتی و حداقلی هستند. این برنامهها معمولاً تعمیمیافته و نخبهگرا بوده و برای تثبیت موقعیت فعلی استفاده میشوند. به نظر او، برنامهریزی استراتژیک باید کنجکاوانه، توسعهطلبانه،آیندهمحور، مبتکرانه، جامع و چالشی باشد. به نظر همل، تدوین استراتژی در سازمانها بهصورت نوشتن مقاله فرض میشود که البته اگر سازمان دامنه، میزان مشارکت و تلاش روشنفکرانه را محدود کند، درواقع نتیجه کار همان مقاله خواهد شد!
مطالعۀ فصلیمک کینزی روی حدود 800 کسب و کار نشان داد که سهچهارم آنها فرایند رسمی برنامهریزی استراتژیک دارند و کمتر از نیمی از آنها از برنامهریزی استراتژیک رضایت دارند. نگرانیهای جدی درزمینۀ اجرای استراتژیها، برقراری ارتباطات، همسوسازی سازمان با استراتژیها و اندازهگیری عملکرد براساس برنامه عنوان شد.
علیرغم عدم اطمینان دربارۀ فوائد برنامهریزی استراتژیک، معمولاً استفاده میشود و بهعنوان عامل حیاتی برای موفقیت سازمان به شمار میآید. مطالعۀ انجامشده در سال 2003 توسط باتنوود گروپ روی 225 شرکت در ایالات متحده (بهطور میانگین شرکتها دارای 3000 نفر نیروی کار و 850 میلیون دلار فروش بودند) نشان داد که برنامهریزی استراتژیک سالانه به 5/10 روز کار توسط حدود 22 درصد از کارکنان نیاز دارد. شرکتهای بررسیشده در این مطالعه 1/3 میلیون دلار برای تدوین برنامه صرف کردهاند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.