بریده‌های کتاب

میراث و گردشگری در کشور های در‌حال‌ توسعه آسیای شرقی

بخشی از کتاب میراث فرهنگی و گردشگری در کشورهای درحال‌ توسعه

به چند دلیل آسیای شرقی منطقة منحصربه‌فردی برای گردشگری در جهان است. نخست، این منطقه آمیزه‌ای از کشورهای توسعه‌یافته و در‌حال‌توسعه است که بیشتر کشورهای ثروتمندتر آن تقریباً به‌تازگی به جمع کشورهای توسعه‌یافته پیوسته‌اند. دوم، از لحاظ فرهنگی بسیار متنوع است و دارای گروه‌های قومی بسیار زیادی، تنها در 5 کشور است: چین (جمهوری خلق چین، شامل هنگ کنگ، مناطق نیمه خودمختار ماکائو و تایوان)، مغولستان، ژاپن، کره شمالی و کره جنوبی. سوم، اگر چه تعداد کشورهای این منطقه کم است ولی جزء پرجمعیت‌ترین کشورهای جهان محسوب می‌شود. این منطقه از نظر جغرافیایی بسیار بزرگ بوده و تقریباً یک‌چهارم جمعیت جهان را در خود جای می دهد (حدوداً 5/23درصد). چهارم، سه کشور کمتر توسعه‌یافتة منطقه (چین، کره شمالی و مغولستان) همگی کشورهای کمونیستی بوده اند و هر سه در مراحل مختلف گذار و تغییر سیاسی هستند. سرانجام، منشأ و علت جذابیت گردشگری در این سه کشور، منابع میراث آنهاست؛ گردشگری آسیای شرقی ماهیتاً گردشگری میراث است ‍(همراه با میراث طبیعی بسیار مهمی در چین). شکل 6-1 که شمار زیاد سایت های ثبت شده در یونسکو را نشان می دهد، از این مهم حکایت دارد.

همانطور که در فصل سه گفتیم، میراث به‌شدت سیاسی است و گروه‌های مختلف در هر جایی برای کسب قدرت رقابت می کنند. در فصل سه همچنین آمده است که کیم و همکاران (2007) و تیموثی و بوید (2003) از شیوه‌هایی نام می برند که قدرتمندان بدان وسیله گردشگری را برای دستیابی به برخی اهداف سیاسی به کار می‌گیرند. شیوه‌هایی که در آسیای شرقی به کار گرفته می شوند، عبارتند از: 1) استفاده از گردشگری به‌عنوان ابزاری برای تبلیغ به بازدیدکنندگان خارجی و ستودن حسن های یک ایدئولوژی ملی خاص؛ 2) بکارگیری میراث و گردشگری برای بنیان ملی‌گرایی و وطن‌دوستی در بین شهروندان یک کشور. این دو کاربرد سیاسی بالاخص در کشورهای سوسیالیستی– کمونیستی  متداول است و سه کشور درحال‌توسعة این منطقه نیز (شامل چین) از این امر مستثنی نیستند. هر کدام از این سه کشور در درجه و سطوح مختلف، این کاربردها را استعمال می کنند. برای مثال، کره شمالی سرسخت ترین کشور کمونیستی جهان باقی مانده و از دهۀ 1950 به همین صورت بوده است. گردشگری به‌شدت کنترل می شود و افراد معدودی می توانند به داخل و خارج آن سفر کنند. گردشگران خارجی مجبورند همواره با یک راهنما باشند و مقصدهای اصلی به آرمان های ملی‌گرایانه و تکریم گذشتۀ انقلابی مرتبط هستند. در بحث از کره شمالی این موضوعات را بیان می‌کنیم.

 چین اگرچه رسماً کشوری کمونیستی است، از لحاظ اقتصادی همانند یک جامعة سرمایه‌داری عمل می‌کند. قبل از رشد فراگیر گردشگری در چین طی دهة 1990، شرایطی که در مورد کره شمالی بیان شد در این کشور نیز وجود داشت؛ گردشگری وسیله‌ای برای ترسیم برتری نظام کمونیست تلقی می شد. با این حال امروزه گردشگران مجبور نیستند از سایت‌های ملی گرایانه بازدید دیدن کنند و یا در تورهای بازدید از مدارس و کارخانه‌ها، که آرمان های سوسیالیست را تقویت می کند، شرکت نمایند. گردشگری مغولستان نیز قبل از دهۀ 1990 الگوی مشابهی را دنبال می کرد و تمرکز آن به‌صورت کاملاً کنترل‌شده بر مدارس، مراکز شهری‌ای که توسط شوروی توسعه یافته بودند و بناهای یادبود ساخته‌شده برای قهرمانان شوروی و مغولستان بود. باوجود این، مغولستان امروزه به‌عنوان یک جمهوری پارلمانی درحال‌توسعه، از بخش عمدة گذشتة کمونیستی خود اجتناب می کند و به‌سوی اقتصادی جهانی‌تر، شامل گردشگری، پیش می‌رود. همانند چین، در این کشور نیز دیگر نظامی وجود ندارد که سعی کند حسن های یک نظام سیاسی خاص را به بازدیدکنندگان القا کند. این گذشتة سوسیالیستی نقش بسیار مهمی در بخش گردشگری میراث هر سه کشور، بالاخص کره شمالی، بازی می‌کند.

فرهنگ زنده و میراث قومی نیز اجزای مهمی در آمیزة گردشگری این منطقه هستند. این، مخصوصاً درمورد مغولستان که کشوری تقریباً همگن و برخوردار از فرهنگ سنتی جذاب و جالبی است، صدق می‌کند. چین کشوری بزرگ با ده‌ها گروه اقلیت قومی است که هر کدام سعی دارد میراث خود را به سایر چینی ها و خارجی‌ها نشان دهد. به همین گونه، فرهنگ باستانی منطقه و بقایای مادی، پایه های مستحکمی را برای بخش درحال شکوفای گردشگری میراث بنیان می نهد. در این فصل قصد داریم به توصیف تعدادی از مضامین و مسایل اصلی گردشگری، شامل نحوة تأثیرگذاری گذشته سیاسی و تنوع فرهنگی بر محصول میراث در کشورهای در‌حال‌توسعة آسیای شرقی (یعنی چین، مغولستان و کره شمالی) بپردازیم. در این فصل همچنین برخی از محدودیت‌ها و چالش‌های مدیریتی را در این منطقه بررسی می کنیم.

 

روندهای موجود در گردشگری میراث چین

جمهوری خلق چین اولین کشور از لحاظ جمعیتی و چهارمین کشور پهناور جهان است. وسعت و عظمت این کشور فراتر از مناطق فیزیوگرافیکی، مناظر طبیعی و نواحی اقلیمی است. این سرزمین مأوای گروه های قومی و فرهنگی بی شماری نیز می‌باشد. این محیط گوناگون فیزیکی و فرهنگی، یکی از غنی‌ترین مجموعه منابع گردشگری بر روی زمین را تشکیل می دهد. چین همچنین دارای یکی از کهن ترین میراث ثبت‌شدة بشری است که قسمت اعظمی از جذابیت فرهنگی خود را بدان مدیون است.

از چین غالباً به‌عنوان کشوری کمونیستی با اقتصاد سرمایه‌داری یاد می‌شود. نظام مشابهی اکنون در ویتنام و کامبوج وجود دارد. چین کشوری است که به‌سرعت درحال توسعه است و تجارت و پیوند های بین‌المللی آن بعد از پذیرش در سازمان تجارت جهانی تقویت گردیده و انتظار می رود که رشدِ آن شتاب خود را حفظ کند. از لحاظ گردشگری، چین در طی 30 سال اخیر رشد فوق العاده‌ای را تجربه نموده و پیش‌بینی می شود تا سال 17-2015 به پر بازدیدترین مقصد بین‌المللی تبدیل شود. با آغاز سیاست درهای باز در سال 1978، گردشگری درون‌مرزی شدت یافت و تجارت رونق گرفت.  از اوایل دهۀ90 با افزایش آزادی‌ها، گردشگری نیز به مقدار قابل‌ملاحظه‌ای رشد کرده است، به گونه‌ای که در بسیاری از سال های دهۀ و اوایل 2000 رشدی دورقمی در تعداد ورودی‌های بین‌المللی حاصل شد.

با افزایش تجارت و تماس بیرونی، استاندارد زندگی بسیاری از چینی ها بهبود یافت؛ درنتیجه، تقاضا برای تجارب سفر افزایش پیدا کرد و حکومت چین با اکراه به شهروندان خود برای مسافرت‌های داخلی آزادی بیشتری داد. این آزادی سفر بسیار مهم بود، زیرا افراد بسیاری توانایی مالی سفر به خارج را نداشتند و بسیاری از کشور‌های جذاب، «موقعیت یک مقصد تأیید‌شده»را از طرف دولت دریافت نکرده بودند. گردشگری داخلی نیز در دهۀ 90  و اوایل 2000 به سطوح قابل‌توجهی از رشد (6 الی 11 درصد در سال) دست یافت. در سال2005، حداقل2/1 میلیارد سفر داخلی در چین انجام شد. سیاست های حکومت در دهۀ 80 و 90 با رشد گردشگری داخلی و درون‌مرزی تحول پیدا کرد و از نظارت شدید به عدم دخالت و سرانجام به حمایت مثبت گرایید.

چنین تحولی، اگرچه کمی دیرتر، در مسافرت‌های برون‌مرزی نیز به وقوع پیوست. هرچند دولت چین هنوز مسافرت گردشگران تفریحی به بعضی از کشورها را محدود می کند، با این حال شمار چینی‌هایی که بین سال های 2004- 1994به خارج سفر کردند تقریباً  15برابر افزایش داشت. چین 90 کشور را در آسیا، پاسفیک، اروپا، آفریقا و آمریکای لاتین به‌عنوان مقصدهای گردشگری فراغت، برای شهروندان خود تأیید کرده است. آمریکا در سال 2007 در این فهرست قرار گرفت و انتظار می رود کانادا نیز در آینده‌ای نزدیک به آن اضافه گردد؛ کشورهایی که به این فهرست اضافه شده اند، در تعداد گردشگران ورودی چینی رشد قابل‌توجهی را تجربه نموده‌اند.

بیشترین شهرت چین به‌عنوان یک مقصد ناشی از میراث فرهنگی آن است، البته این به معنای کم‌اهمیت شمردن جاذبه‌های طبیعی آن به‌عنوان کانون توجه گردشگران نیست. از آنجا که چین کشوری وسیع و از لحاظ فرهنگی متنوع است، لذا در این فصل تنها به بررسی مسائل و روندهای معدودی در آن کشور می پردازیم. مسائل بیشتری وجود دارند ولی بررسی همة آنها در این مقال نمی گنجد.

 

سایت میراث جهانی

چین دارای 37 سایت جهانی ثبت‌شده در یونسکو است (تا جولای 2008) و بعد از ایتالیا و اسپانیا در ردة سوم قرار دارد. مقامات گردشگری چین همانند سایر کشورهای کمتر توسعه‌یافته به غلط تصور می‌کنند که با معرفی و ثبت یک جاذبة میراث به‌عنوان سایت جهانی به‌طور حتم از  بازدیدکنندگان بین المللی مالامال می‌شود و گرفتاری‌های اقتصادی منطقه به تاریخ خواهد پیوست.  متأسفانه، این فرض اشتباه، به بی‌توجهی نسبت به محتوا و کیفیت سایت های میراث در این کشور منجر شده است.

مشکل مهم دیگری که در سایت‌های میراث جهانی چین وجود دارد ازدحام بیش‌ازحد است. با وجود این، اداره‌کنندگان سایت‌ها هنوز خواهان بازدیدکنندگان بیشتری می‌باشند. ازدحام تنها مختص چین نیست و در تمامی دنیا وجود دارد ولی به نظر می رسد که در چین حادتر است، به گونه‌ای که هم تجربة گردشگران و هم محیط فیزیکی را خراب می کند. در بسیاری از سایت‌ها پذیرش از ظرفیت تحمل فراتر رفته و قوانین حفاظتی کافی وجود ندارد و درصورت وجود نیز اجرا نمی شوند. برای ادامه، به کتاب مراجعه کنید.

کتاب‌های مرتبط

میراث فرهنگی و گردشگری در کشورهای در حال توسعه

220,000 تومان
وزن 1 کیلوگرم
نام مولف

تیموثی و جیان پی, دالن جی., نیاوپان

نام مترجم

جعفر باپیری, دکتر اکبر پور فرج

سال انتشار

1390

نوبت چاپ

دوم

تعداد صفحه

382

شابک

9789642827596

قطع کتاب

وزیری

نوع جلد

شومیز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *