بخشی از کتاب مدیریت موزه
چالشهای موزه
موزهها همواره نظیر دیگر سازمانهای عامالمنفعه با چالشهای بسیاری مواجه بودهاند. مهمترین چالشهای پیشروی موزهها باتوجهبه ماهیت فرهنگی آنها عبارتاند از:
1- مسائل مالی موزهها: موزهها مؤسسات فرهنگی غیرانتفاعی و عامالمنفعهای هستند که تأمین مالی آنها به شیوههای مختلفی انجام میپذیرد. برخی از مهمترین منابع تأمین مالی موزهها را میتوان بهترتیب شامل موارد زیر دانست:
- منابع اهدایی علاقهمندان بخش خصوصی؛
- تأمین مالی از طریق وابستگی به نهادهای آموزشی دانشگاهی؛
- منابع مالی و بودجههای تخصیصیافته از سوی دولتهای محلی یا ملی و یا ترکیبی از موارد فوق.
در برخی از کشورها، دولت تنها حامی موزهها و تأمینکنندۀ نیازهای مالی آنهاست و در برخی دیگر، تأمین مالی موزهها بهشدت به حمایتهای بخش خصوصی و نیز منابع حاصل از کسب درآمدهای موزهای وابسته است. حمایتهای مالی بخش خصوصی از موزهها را شرکتها، بنیادهای فرهنگی، موقوفات و نظایر آن انجام میدهند. فعالیتهای مُنتج به کسب درآمد موزهها نظیر سرمایهگذاری و نیز قبول هدایا نیز در این زمینه دارای اهمیت هستند.
تأمین مالی موزهها در قالب حمایت دولتهای محلی و ملی نظیر شهرداریها و یا تخصیص بودجۀ ملی انجام میشود. موزهها دارای منابع درآمدی داخلی خاص خود نیز هستند. انتشار و فروش آثار مکتوب درخصوص مجموعههای موزهای و معرفی آنها، کاتالوگها، رستورانها و فروشگاههای عرضۀ محصولات فرهنگی- هنری واقع در موزهها و برنامههای تور عرضهشده به مراجعان و نیز درآمد حاصل از برگزاری مراسم و مناسبتهای خاص نظیر همایشهایی که در محل موزه برگزار میشوند، در کنار فروش بلیت بازدید موزهها این منابع داخلی را شکل میدهند.
2- افزایش جذب مخاطبان و بازدیدکنندگان موزه: باتوجهبه رشد اقتصاد جهانی در قرن بیستم، موزهها مورد توجه افکار عمومی قرار گرفتند و گرایش به بازدید موزهها افزایش یافت، زیرا اوضاع مطلوبتر اقتصادی این دوران تقاضا برای گذراندن اوقات فراغت در قالب برنامههای فرهنگی و ارتقای کیفیت فعالیتهای آموزشی را افزایش داده بود. به این ترتیب موزهها بیش از گذشته بازار مخاطبان خود را مورد توجه قرار داده و بهنوعی به مؤسسات بازارگرا تبدبل شدند. بازاریابی فرایندی است که از مشتری آغاز و به او ختم میشود. موزههای بازارگرا نیز توجه بیشتری به مخاطبان خود کردند و به گردآوری نظرات بازدیدکنندگانی پرداختند که علاقهمند و باانگیزه بوده و میتوانستند آنها را در هدایت برنامههای کاری خود یاری کنند. درواقع، مطالعات بازاریابی بهمنظور شناخت نیازهای بخشهای مختلف بازار مخاطب انجام شد تا مدیران موزهها بدانند که چه چیزی را برای چه مخاطبی، به چه صورت و در چه زمان و مکانی باید عرضه نمایند. جذب بیشتر بازدیدکنندگان از یک طرف خود به هدفی برای موزهها مبدل شد، زیرا مخاطب بیشتر، موقعیت برتری در اختیار موزهها قرار میداد و از طرف دیگر این بازار رو به گسترش و این مراجعان بیشتر بهمعنای درآمد بیشتر برای موزهها از طریق فروش بلیت و سایر محصولات و خدمات عرضهشده از سوی موزهها بود. موزهها برای تحقق این اهداف به بهبود فضاها و امکانات فیزیکی از یک طرف و ارتقای کمی و کیفی و تنوعبخشی به محصولات و خدمات اصلی و جانبیای پرداختند که به بازار عرضه میداشتند.
3- مالکیت اشیای موزهای: از مهمترین چالشهای موزهها در عصر حاضر، پاسخ به این سؤال است که واقعاً چه کسی مالک اشیا و آثاری است که در مجموعههای موزهای نگهداری شده و به نمایش درمیآیند. بسیاری از آثار موزههای طی گردآوری مستقیم تیمهای حفاری مرتبط با موزهها از سراسر جهان به این اماکن وارد شدهاند. اینکه انجام چنین حفاریها و مطالعاتی تا چه حد با منافع سرزمینهای موردکاوش و موافقت مردم و جوامع محلی با انتقال این اشیا به موزههای جهان غرب همراه بوده خود سؤالی بیپاسخ است. تا چه اندازه میتوان باور داشت که این آثار با رضایت مالکان و ملتهایی که این اشیا میراث و یادمان هنر، فرهنگ و تمدن ایشان بوده است به موزهها منتقل شدهاند. رویدادهایی نظیر جنگهای جهانی و سرقت آثار فرهنگی موزههای کشورهای تحت اشغال نظیر عراق سبب شدهاند تا سیلی از آثار هنری، فرهنگی و تاریخی مسروقه در بازار مربوطه این آثار در جریان باشد.
4- کنوانسیونهای بینالمللی حاکم بر مالکیت فرهنگی: قاچاق اموال فرهنگی از متداولترین انواع جرمهای بینالمللی است. برای مبارزه با قاچاق اموال فرهنگی سازمانهای بینالمللی پروتکلهایی بهمنظور توقف جریان اشیای مسروقه بین دولتهای عضو تصویب کردهاند. در سال1970م یونسکو کنوانسیونی برپایۀ منع و جلوگیری از صادرات، واردات و انتقال مالکیت دارایی فرهنگی به تصویب رسانید. این کنوانسیون درواقع بهمنظور احترام گذاردن به میراث فرهنگی ملتها و تدارک شرایطی برای بازگشت آثار فرهنگی مسروقه به سرزمینهای اصلی شکل گرفت.
5- سرقت و تخریب آثار موزهای: سرقت و تخریب آثار موزه از مهمترین مشکلات پیشروی موزههاست، که به چالشی جدی برای آنها مبدل شده است. جامعۀ جهانی در طی سالیان اخیر باتوجهبه گسترش پدیدههایی نظیر جنگ و تروریسم شاهد توسعۀ این مشکلات بوده است. سرقت از موزهها میتواند از سوی افراد خارجی و یا کارکنان خود موزهها انجام شود. این سرقتها با انگیزههای مختلفی از کسب درآمد تا علاقه به نگهداری شخصی آثار صورت میپذیرند. بدیهی است که عامل کسب درآمد در این میان نقش و تأثیر مهمی دارد. موزههای معتبر برای مقابله با سرقت بهطور متعارف از امکانات فیزیکی و مجموعه دستورالعملهای ایمنی با استانداردهای بالا برخوردارند. سیستم حفاظتی و امنیتی موزه البته نه فقط به مسئلۀ حفظ آثار موزهای بلکه به سلامت و امنیت کارکنان، بازدیدکنندگان و امکانات فیزیکی و درمجموع اسناد نیز میپردازد. نظارت ویدئویی، سیستمهای حفاظتی الکترونیک، موانع فیزیکی نظیر نردهها و گاوصندوقها و دستورالعملهای احتیاطی مجموعه ابزارهای حفاظتی موزهها را شکل میدهند. موزه با مخاطبان گوناگونی مواجه است، و ازآنجاییکه از اهداف اصلی موزهها، ایجاد حس کنجکاری بازدیدکنندگان است، دشوار است بتوان بازدیدکنندۀ علاقهمندی را که از سر کنجکاری به یک اثر تاریخی نزدیک میشود از سارقی که به دنبال ربودن این اثر است یا فرد مخربی که قصد تخریب آن را دارد تشخیص داد. درواقع اینجا موضوع به تجربۀ کارکنان حفاظتی و قواعد کاری حاکم بر رفتار ایشان در شرایط مخاطرهآمیز بازمیگردد.
6- داراییهای فکری: یک موزه نیز نظیر هر بنگاه اقتصادی دیگر با مسائل مربوط به حقوق مالکیت آثار مرتبط با خود و مجموعههایش سر و کار دارد. وقتی یک موزه اقدام به نشر کاتالوگی برای خود میکند یا با عکاسی از آثار سفالیای که در آن نگهداری میشود، مجموعهای از کارتپُستالها را تهیه میکند و یا حتی وقتی تصویری از یک شئ موجود در مجموعههایش را بر روی لیوانها و... چاپ میکند، حقوق مالکیتی برای آن متصور است که دیگران را از تقلید آن باز میدارد. موزههای سراسر جهان چنین اقلام تبلیغاتیای را در فروشگاههای خود عرضه میدارند. حتی برخی از موزهها آرم خود را بر روی اشیائی همچون لیوانها و نظایر آن چاپ کرده و با فروش آنها درآمد کسب میکند. موضوع حقوق مالکیت البته شامل آثار آموزشی- پژوهشی منتشرشده در موزه نیز خواهد بود. سیدیهای آموزشی، فیلمهای ویدیوئی و آنچه از طریق وبسایت موزهها در اختیار عموم قرار میگیرد نیز مشمول موضوع حقوق مالکیت خواهد بود. بنابراین یکی از چالشهای بسیار مهم پیشروی موزهها مقابله با تکثیر غیرقانونی و بهطور کلی هرگونه اقدامی است که حقوق معنوی آنها را خدشهدار میسازد.
گسترش فناوری اطلاعات همچون سایر کسب و کارها، موضوع حقوق مالکیت را با پیچیدگیهای خاص خود مواجه میسازد. از یک سو، فضای شکلگرفته بهکمک شبکۀ جهانی اینترنت موجب گسترش حوزۀ اطلاعرسانی از طریق موزهها و دسترسی سادهتر به داشتههای آنها شده است و درنتیجه، قابلیتهای بازاریابی آنها را بالا برده و از طرف دیگر، امکان بهرهبرداری غیرمجاز از تصاویر، متون و سایر داراییهای معنوی موزهها را بدون اخذ مجوز از آنها تسهیل کرده است. بنابراین شاید بتوان گفت با رابطهای دوگانه مواجه هستیم. گسترش اقدامات حفاظتی بهمنظور محدود ساختن سرقت فرهنگی و حفاظت از حقوق معنوی، بهنوعی محدود ساختن دسترسی عموم به مجموعهها و آثار را به دنبال دارد. بنابراین موزه باید بتواند توازنی میان هر دو سوی این مسئله برقرار کند تا از یکسو حقوق معنوی خود را حفظ نماید و از سویی دیگر، به علایق مخاطبان درخصوص دسترسی به مجموعه اطلاعات و آثار، پاسخ شایستهای ارائه دهد.
7- موزههای مجازی و اینترنت: گسترش فناوری اطلاعات و ساده ساختن امکان بازدید موزهها از طریق ابزارهای الکترونیکی شاید بهنوعی تهدیدکنندۀ تقاضای حضوری برای بازدید موزهها تلقی شود. موزههای سراسر جهان دارای وبسایتهای متعددی بوده و هر روز بر تعداد آنها افزوده میشود. میتوان گفت اینترنت پتانسیل موزهها در به نمایش گذاردن آثار و مجموعههایشان را برای میلیونها نفر در سراسر جهان افزایش داده است، و این اقدام نهتنها منافع واقعی موزهها را تهدید نمینماید، بلکه اسبابی برای گسترش مرزهای مخاطبان آنها و درنتیجه منافع موزههاست. درواقع وبسایتهای موزهها امکان کسب طیف گستردهای از اطلاعات درخصوص هر اثر یا مجموعه آثار را برای کاربران فراهم میسازند. موزههای هنری خاصه با ارائۀ تصاویر دیجیتالی از آثاری که در خود نگهداری میکنند، فضاهای عمومی و حتی چیدمان آثار را بهکمک فناوری اطلاعات بر صفحۀ نمایشگر کامپیوتر پیش روی مخاطب میگذارند. برای مثال، موزۀ لوور فرانسه از پیشتازان این قلمرو به شمار میرود. ازآنجاکه محدودیت فضای فیزیکی درخصوص فضای مجازی چندان مطرح نیست، موزهها قادر خواهند بود نمایشگاههای مجازی خاصی را که بهواسطۀ محدودیت فضای ساختمانها قادر به برگزاری آنها نیستند در این فضاهای مجازی برگزار نمایند. موزهها در وبسایتهای خود نظیر بنگاههای اقتصادی دیگر قادر به عرضۀ محصولات قابلفروش خود نظیر کاتالوگ، کتاب، پوستر، نشریه و دیگر مواردی از این دست خواهند بود و این امر گسترش منابع مالی موزهها را به دنبال دارد. همچنین وبسایتها میتوانند برای دانش آموزان نقش وسایل کمک آموزشی و برای معلمان نقش منابع درسی را ایفا کنند. بیشتر سایتها اطلاعات موردنیاز بازدیدکنندگان ازجمله ایام و ساعات کاری موزه، مسیرهای دسترسی، نقشۀ موزه، نمایشگاههای در جریان و تاریخچه و بخشهای مختلف موزه را معرفی مینمایند. کارکردهای دیگری که برای وبسایتها میتوان متصور بود شامل مورادی ازقبیل تقویم رویدادها، نقش رسانهای، معرفی مشاغل موزهای و البته اسبابی برای تأمین مالی موزهها میباشند.
کتابهای مرتبط
مدیریت موزه
260,000 تومانوزن | 1 کیلوگرم |
---|---|
نام مولف |
ابوالفضل صادق¬پور فیروز آباد, سید محمود میرعزیزی, مریم خلیل زاده مقدم |
سال انتشار |
1393 |
نوبت چاپ |
اول |
تعداد صفحه |
406 |
شابک |
9786007127247 |
قطع کتاب |
وزیری |
نوع جلد |
شومیز |