بریده‌های کتاب

فرصت ها، ریسک ها و محدودیت های گردشگری

بخشی از کتاب مکان‌ ها و فضاهای گردشگری

نقش گردشگری در اقتصاد جهانی، غالباً به‌صورت کلیشه‌ و افسانه درآمده است. از یک طرف، هواداران گردشگری، مانند سازمان جهانی گردشگری، آمارهایی را نقل می‌کنند که نشان می‌دهد گردشگری نه‌تنها بزرگ‌ترین صنعت در جهان است، بلکه یکی از صنایع است که با سرعت زیاد، درحال رشد است.

درحال‌حاضر، سالانه 600 الی 700 سفر بین‌المللی صورت می‌گیرد، اما سازمان جهانی گردشگری پیش‌بینی می‌کند که تا سال 2020، این رقم تا 5/1 میلیارد نیز افزایش یابد. درمقابل، گروهی از انتقادها از گردشگردی نیز وجود دارند که گردشگری را سیستمی‌ استثمارآمیز و مخرب برای محیط‌های اجتماعی و طبیعی نشان می‌دهند. برای مثال، مطالعة ماتیسون و وال درمورد تأثیرات گردشگری (1982)، چارچوبی را ارائه می‌کند که مشکلات موجود در تحلیل و ارزیابی اثرات گردشگری را نشان می‌دهد. همچنین دیدگاهی نیز وجود دارد که بیشتر در میان مردم عادی مطرح است و آن اینکه گردشگری و گردشگران، به ترتیب سیستم و افرادی هستند که سبب از بین رفتن جوامع محلّی می‌شوند. بی‌تردید، حقیقت، بین این دو قطب قرار گرفته است.

گردشگری یقیناً مجموعه‌ای بزرگ و درحال گسترش از فعالیت‌هاست؛ البته، مشکلاتی نیز در تعریف و تعیین ویژگی‌های آن و همچنین بحث‌های تحلیلی دقیقی نیز، به‌عنوان دشواری‌های مفهومی و تجربی، در تعریف گردشگری یا صنعت گردشگری وجود دارد. در عوض، تحلیل آنچه اغلب دربارة تعاریف وجود دارد، بحث بی‌حاصلی است، و تفکر درمورد گردشگری، به‌عنوان مجموعه‌ای پیچیده از فرایندهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی- فرهنگی و زیست‌محیطی مرتبط با فعالیت‌های گردشگری، بسیار مفید است. فعالیت‌های گردشگری را می‌توان ازنظر موقعیت (شامل حداقل یک شب ماندن دور از خانه) یا تجربه (فعالیت‌های فراغتی و تفریحی صورت‌گرفته دور از خانه و در مجاورت محل زندگی، اما ضرورتاً شامل یک شب دور از خانه ماندن نیست) تعریف کرد.

گردشگری، جهانی شدن و مقررات ملّی

فعالیت‌های گردشگری در دو زمینه مطرح است: فعالیت‌های کلیدی و مهم که شامل مهیا کردن مکان اقامت و خدمات موردنیاز در سفر طولانی‌مدت، که تقریباً به‌طور خاص، به مصرف گردشگری اختصاص داده می‌شود و دیگری فعالیت‌هایی است مانند سرویس‌دهی و مدیریت جاذبه‌های گردشگری که در آن، خدمات ارائه‌شده، علاوه‌بر گردشگران، برای استفادة بازارهای محلّی نیز برنامه‌ریزی شده است. بنابراین، ترسیم خطِ مشخص و قطعی حول بخش گردشگری، عملی بی‌فایده است. درواقع، پرداختن به این مسئله که گردشگری دارای مرزهای نامشخص است به تسهیل مطالعات گردشگری کمک بیشتری می‌کند.

«مرزهای نامشخص» یکی از کلیدهای تفسیرِ فرصت‌ها، ریسک‌ها و محدودیت‌های مرتبط با گردشگری است. این‌ موارد زمانی درک می‌شوند که درزمینة روابط گردشگری و غیرگردشگری تحلیل ‌شوند. گردشگری تنها یکی از جریان‌های متعددی است که به‌کمک آن، جوامع و افراد با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کند، اما همین جریان (گردشگری) بسیار مهم و معنادار است. آن‌گونه که شیلر و همکاران (1992) درمورد «جریان‌های ثابت و متغیر» می‌گویند:

«داد و ستد کالاها و فعالیت‌ها روابط بین‌فردی ایجاد می‌کند. این روابط اجتماعی در جریان و تارو‌پود زندگی روزمره معنا می‌گیرد، زیرا روابط بین جوامع مختلف، درزمینة خانواده‌ها، نهادها، سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی، کسب و کار و امور مالی و سازمان‌ها و ساختارهای سیاسی، ازجمله دولت‌های ملّی، حفظ، نوسازی و بازسازی می‌شوند».

هر نوع از گردشگری در زمینه و بستری شکل می‌گیرد. برای مثال، گردشگری تجاری در روابط بین‌شرکتی جای دارد، گردشگری بازدید دوستان و خویشاوندان نیز در روابط خانوادگی که در گسترة جغرافیایی قرار گرفته‌اند شکل می‌گیرد. همچنین گردشگری اوقات فراغت نیز در استفادة افراد از زمان یا زندگی کاری و اوقات فراغتی قوام می‌یابد. بنابراین، سؤال این است که گردشگری چگونه با فرایندهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مرتبط است؟

به‌منظور مرتفع کردن دشواری‌های ناشی‌از بررسی گردشگری در بستر گسترده، بایستی، به‌جای بررسی کمیت یا مستندسازی اثرات کلّی بر یک منطقه، فرد یا خانوار، به‌دنبال تحلیل ماهیت فرصت، تهدید و محدودیت‌ها در مکان‌های مذکور باشیم. با اندکی ساده‌سازی، می‌توان فرصت‌ها، ریسک‌ها و محدودیت‌هایی را که گردشگری ایجاد کرده است نظام‌مند کرد.

فرصتها

گردشگری دو شکل از فرصت‌ها را ارائه می‌کند، که ازنظر رشد و تنوع، قابل درک است. به‌طورکلی، این مضامین ‌از لحاظ اقتصادی، بیشتر قابل فهم‌اند. گردشگری، فرصتی را برای بر انگیختن رشد سرمایه‌داری مدرن در کشورهای کمتر توسعه‌یافته یا فرصتی را برای تقویت اقتصادهای بیمار و ایجاد مبنایی پویا برای بازسازی فراهم می‌سازد. همچنین این صنعت می‌تواند با به‌کارگیری فعالیت‌های متنوع در اقتصاد جوامع کشاورزی و جوامع صنعتی پیشرفته، بر روی کاهش ریسک تأثیر بگذارد (میزان ریسک را کاهش دهد). ازنظر اجتماعی- فرهنگی، گردشگری روابط متقابل بین مکان‌ها را تقویت می‌کند؛ برای مثال، در «جوامع منزوی» گردشگری جایگزین‌های فرهنگی گسترده‌تری را، برای سبک‌های زندگی و چندفرهنگی بودن، فراهم می‌سازد. درمورد فرصت‌هایی که گردشگری برای محیط زیست فراهم می‌کند، می‌توان به مدیریت و اختصاص درآمد حاصل از گردشگری برای بهبودهای زیست‌محیطی، ازجمله اقدامات مثبت برای ارتقای تنوع‌ زیستی، اشاره کرد.

ریسکها

گردشگری، سه ریسک عمده را برای مکان‌ها ایجاد می‌کند:

1- عدم قطعیت یا عدم اطمینان (ناشی از نوسانات در منحنی‌های تقاضا)؛

2- وابستگی بیش‌ازحد به فعالیتی منفرد و همگن، که تا حدی به جهانی شدن مصرف ارتباط دارد؛

3- ریسک‌های اقتصادی درخصوص توانایی کم در پیش‌بینی‌میزان تقاضا و آسیب‌پذیری نسبت‌به نوسانات کوتاه‌‌مدت و بلند‌مدت تقاضا.

محدودیتها

سه نوع محدودیت درمورد توسعة گردشگری وجود دارد: دارایی‌ها، روابط درونی (در حوزة گردشگری) و روابط بینابینی (بین گردشگری و بخش‌های دیگر). یکی از دارایی‌های اقتصادی گردشگری این است که بسیاری از جاذبه‌های گردشگری (مانند مناظر دریایی، هوای تازه، آب تمیز) کالاهای رایگانی هستند که نباید پولی برای آن‌ها پرداخت. اما ازآنجایی‌که برقراری حقوق مالکیت شخصی بر چنین کالاهایی دشوار است، برقراری مسئولیت برای حفظ این‌ دارایی‌ها نیز دشوار خواهد بود. محدودیت دیگر این است که «بخش‌بخش بودن» گردشگری به عدم اعتماد و اطمینان بین شرکت‌ها منجر می‌شود. بنابراین، قابلیت پایینی برای ایجاد انواع ائتلاف‌هایی وجود دارد که برای مشارکت‌های محلّی مؤثر برای پیشرفت گردشگری ضروری‌اند. حل رقابت بین گردشگری و بخش‌های دیگر، درمورد زمین یا نیروی کار، نیز دشوار است، که ممکن است قیمت‌ها را افزایش دهد و رقابت‌پذیری هردو فعالیت‌ها را کاهش دهد. یکی از دارایی‌های گردشگری ممکن است سیستم اجتماعی-فرهنگی محلّی باشد، به‌خاطر میهمان‌نوازی مردم محلّی، یا به‌دلیل اینکه شیوه‌های فولکوریک و سنتی جامعۀ محلّی برای گردشگران، جاذبه‌ای به شمار می‌روند. هنوز هم رشد گردشگری به‌طور بالقوه ممکن است هردو جنبه را تضعیف کند و منجر به ایجاد فاصلة اجتماعی در بخش‌هایی از گردشگری که به بخش‌های مختلف بازار، خدمت‌رسانی می‌کنند شود و همچنین، موجبات افزایش ناراحتی میزبان و میهمان را فراهم ‌سازد.

ازنظر محیط زیست، غالباً طبیعت از جاذبه‌های اصلی گردشگری است، اما بسیاری از جذاب‌ترین طبیعت‌ها، محیط‌های بسیار ضعیف و شکننده‌ای هستند. در این شرایط و محیط‌ها، ممکن است شیوه‌های عمل گروه‌های مختلف گردشگری و گردشگران، در مقایسه با محلّی‌ها، ناسازگار باشد؛ هردو گروه ممکن است، ازنظر بهره بردن از یک مکان، به‌طور متقابل، حق انحصاری داشته باشند، درحالی‌که هردو گروه، موجودیت اکوسیستم محلّی را تهدید می‌کنند.

مطالب فوق، چارچوبی مقدماتی برای مطالعة گردشگری فراهم می‌کند. در اینجا مباحث بیش‌ازاندازه ساده‌‌ شده است، درصورتی‌که در دنیای واقعی، دسته‌بندی‌های اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست‌محیطی در ارتباط با هم بوده و از هم جدا نیستند. برای مثال، طبیعت تا اندازه‌ای در بطن اجتماع ساخته می‌شود. از طرفی هم، فعالیت‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در بستر طبیعت، اتفاق می‌افتند. به‌علاوه، محتمل است که توسعة‌ اشکال خاص گردشگری، فرصت‌ها، ریسک‌ها یا محدودیت‌هایی را ایجاد ‌کند. برای مثال، گردشگری روستایی، در مکانی که از لحاظ کشاورزی دچار افت شده و یا در مکان‌هایی که نتایج ناخوشایندی از کشاورزی مدرن وجود دارد، از تنوع ارائه‌شده استقبال می‌کند. گردشگری پتانسیلی برای ایجاد درآمد و پشتیبانی از برنامه‌های زیست‌محیطی نیز فراهم می‌سازد. اما در جاهای دیگر، توسعة گردشگری ممکن است بر سر نیروی کار، رقابت کند و درصورت ضعف مدیریت منابع انسانی، دچار مشکل شود و این یک امر تهدید‌کننده برای روستاهایی است که دلیل اصلی جذب گردشگران‌اند.

کتاب‌های مرتبط

مکان‌ ها و فضاهای گردشگری

180,000 تومان
وزن 0.7 کیلوگرم
نام مولف

الن ام. ویلیامز, گرت شاو

نام مترجم

دکتر سونیا ازهری, دکتر محمد علیزاده, محمدرضا ربیعی مندجین

سال انتشار

1399

نوبت چاپ

اول

تعداد صفحه

230

شابک

9786227239096

قطع کتاب

وزیری

نوع جلد

شومیز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *