عوامگرایی یا پوپولیسم
پوپولیسم از آن دسته مفاهیم پرچالش و مهم است که تعریف واحد و مورد توافقی از آن وجود ندارد. پوپولیسم، تودهگرایی یا مردم انگیختگی، یک روش سیاسی است برای طرفدار نشان دادن فرد یا افرادی که از علایق و حقوق توده مردم در برابر گروه نخبه (الیت) حمایت میکنند. کلمه (populism) از ریشه زبانی لاتین poulus به معنای مردم گرفته شده است.
هربرت شیلر معتقد است عامه مردم افرادی ناآگاه، منفعل و فاقد قدرت تشخیص اند. وجه مشخصه یک پوپولیست میل به دیده شدن برای آنانی است که بیشتر مجذوب جذابیت بصری مبتنی بر احساسات هستند تا تحلیل ذهنی. در منابع معتبر دیگری پوپولیسم را مردم باوری، مردمگرایی، مکتب مردمی و ... معنا کردهاند. در علوم سیاسی اصولاً یک پوپولیست بیش از آنکه به انتشار افکار و برنامههای خویش بپردازد، تمایل دارد به شکل نمایشی با تحریک احساسات درونی تودههای عظیمی از مردم به نمایش درآید. در هر صورت وجود مردم جزء لازم و عنصر جداناپذیر بیشتر تحولات و رخدادهای سیاسی اجتماعی، شورشها و انقلابهایی است که در طول تاریخ در این کره خاکی به وقوع پیوسته است. تاریخچه طرح موضوع عوامگرایی یا پوپولیسم به اواسط سده نوزدهم و جنبشهای مختلفی که مثلاً در شوروی سابق به وقوع پیوست، برمیگردد.
در پوپولیسم، دائم سخن از مردم است و خواست و اراده آنها مورد نظر میباشد. مردم همه چیزند و چیزی جدا از آنها و خواست مردم وجود ندارد و هرچه و هرکس هم که بخواهد مقابل این سخن بایستد دشمن مردم و دشمن ملت میشود. اراده مردم بر هر چیز قرار بگیرد همان باید تحقق یابد و نه تنها کسی نباید با آن مخالفت ورزد بلکه اساساً کسی نیست که چنین کاری بکند زیرا هر که در جامعه است یکی از مردم است و از آنجا که مردم همه یکپارچه و یک رنگند، شعارِ یکی، شعارِ همه است و تصور وجود چند صدایی در این جوامع از همان آغاز برچیده میشود. در نظامهای پوپولیستی، چند صدایی و چندگونگی فرهنگی یا پلورالیسم، تفاوت و دیگرگونهاندیشی رنگ میبازد. نظام پوپولیستی همه را یکرنگ و یکصدا میخواهد و میبیند. تفاوتها یا باید نادیده گرفته شوند و یا اینکه از صفحه روزگار محو گردند؛ چراکه این تفاوتها یا صداهای مخالف، همه خلافِ خواستِ جمع و جماعت حرکت میکنند و همه قصد ایجاد تفرقه داشته و به دنبال نیازها و امیال شخصی خویش هستند و همه مخالفتهایشان از همین نکته نشأت میگیرد.
نظام پوپولیستی نظامی است که از تضارب آراء و اندیشههای گوناگون خبری نیست و اختلاف اندیشه و فرهنگ در آن معنایی ندارد. همه باید همان را بگویند که مردم میگویند. در چنین نظامی اختلافِ رنگ، نژاد، طبقه، ثروت و ... نباید به چشم بیاید و همه باید مثل هم باشند. پوپولیسم به طور مستقیم با نخبهگرایی مخالف است. نخبهگرایان معتقدند نخبگان یا الیتها گروههای کوچک معمولاً تحصیلکرده هستند که از سطح فرهنگی بالاتری برخوردار بوده و میبایست قدرت بیشتری را در یک کشور یا سازمان داشته باشند. نخبهگرایان معتقدند که نخبهها بالاترین توانایی حاکمیت را دارند، درحالیکه پوپولیستها معتقدند نخبگان نه تنها به نفع مردم حرکت نمیکنند، بلکه صرفا به نفع خود عمل کرده و هزینههای زیادی برای دیگران ایجاد مینمایند.
از نظر شیلز، پوپولیسم زمانی به وجود میآید که مردم از نظم تحمیلی طبقه متمایز و حاکم بر جامعه که انحصار قدرت، مالکیت و آموزش و فرهنگ را در اختیار دارد، به ستوه آمده باشند. یونسکو و گلنر، پوپولیسم را یک ایدئولوژی میدانند که پیوسته در شرایط مشابه پدیدار میشود. پوپولیسم نوعی روانشناسی سیاسی، پدیدهای مخالف سرمایهداری، ضد شهری و پدیدهای مردمگرا و یا طرز فکری که جذب سوسیالیسم، ناسیونالیسم و دهقانگرایی شده است، میباشد. کورن هوزر پوپولیسم را نقطه مقابل دموکراسی لیبرال میداند که در جامعه تودهای به وجود میآید. به نظر او دموکراسی پوپولیستی با مشارکت مستقیم مردم، نهادها و نظامهای سیاسی مبتنی بر نمایندگی را تضعیف و آزادی افراد را کاهش میدهد، زیرا در این نوع دموکراسی که مردم یکپارچه فرض میشوند، دست بالا را دارند.
پوپولیسم راست
پوپولیسم راست با شعار ملیگرایی، مهاجرت ستیزی، دشمنی با احزاب حاکم، سیاستمداران و فساد آنان، خود را معرفی میکند و دارای هفت شاخص میباشد:
- انتقاد از نخبگان و تکیه بر شعور متعارف؛
- نمایندگی کامل از مردم مقدس؛
- اهمیت رهبر و بیاهمیتی تشکیلات (جامعه بیمیانجی)؛
- زاده دموکراسی اما خطری برای آن؛
- غیریت ساز بودن پوپولیسم؛
- ضد لیبرال بودن پوپولیسم؛
- نمایندگی اخلاقی و نه سیاسی داشتن.
پوپولیسم چپ
دو نظریهپرداز برجسته بهنام ارنستو لاکلائو و شانتال موفه درباره مفهوم پوپولیسم چپ نظریهپردازی کردهاند. لاکلائو و موفه، اقبال به نگرشهای مارکسیستی دارند و منتقد هژمونی نئولیبرالیسم (سلطه لیبرالیسم جدید)، هستند و پوپولیسم را بحران سیاسی لیبرال دموکراسی (حکومت آزادی خواه مردمی) میدانند. پوپولیسم چپ به دنبال تحکیم و گسترش دموکراسی در برابر یک مخالف مشترک بهنام الیگارشی است که تحت سیطره نئولیبرالیسم بر مردم مسلط شده است. به همین دلیل از بازگشت به سیاست یا بازگشت به مردم، سخن به میان میآورد.
انواع پوپولیسم (عوامگرایی)
عوامگرایی یا پوپولیسم به عنوان برچسبی با صورتهای مختلف سیاسی مطرح شدهاست که میتوان انواع مختلفی از آن را نام برد. انواع اصلی پوپولیسم که توسط نظریهپردازان سیاست به رسمیت شناخته شده است را بررسی میکنیم.
1- پوپولیسم کشاورزی
جنبشهای پوپولیستی به رهبری کشاورزان از این دسته میباشد. مانند اغلب اتحادیههای کارگری در دهه ۱۹۸۰میلادی در کشورهای مختلف. این جنبشها در مخالفت با سیاستهایی که بهره برداری از کار کشاورزان و سایر کارگران را به نفع صاحبان قدرت قانونی کردهاست، شکل گرفتند.
2- دموکراسی پوپولیستی
به تلاشهای پوپولیستی اشاره دارد که برای جذب حداکثری مردم و کنش فعالانه آنها صورت میگیرد. کنشهایی نظیر شرکت در رفراندومهای عمومی و انتخابات را میتوان جزء این دسته شمرد.
3- پوپولیسم واکنشی
پوپولیسم واکنشی، به توضیح پوپولیسم راست و چپ افراطی یا رادیکال میپردازد. پوپولیسم راست به سیاستهای ضد مهاجرتی و ملیگرایی افراطی عقیده دارد (ناسیونالیسم افراطی). فعالیتهای انتخاباتی دونالد ترامپ نمونهای برای این نوع پوپولیسم است. پوپولیسم چپ به جنبشهای پوپولیستی گفته میشود که غالباً مخالف سرمایهداری بوده و از اندیشه سوسیالیسم یا کمونیسم حمایت میکنند. مانند شورشهای سوسیالیستی و انقلابیگریهای آمریکای لاتین. برای ادامه، به کتاب مراجعه کنید.
کتابهای مرتبط
مبانی جامعهشناسی فرهنگی
125,000 تومانوزن | 0.5 کیلوگرم |
---|---|
نام مولف |
پیمانه عسگری |
شابک |
9786227239676 |
تعداد صفحه |
206 |
سال انتشار |
1400 |
نوبت چاپ |
اول |
قطع کتاب |
وزیری |
نوع جلد |
شومیز |