بریده‌های کتاب

عوامل تأثیر گذار بر موفقیت جاذبه‌ های گردشگری

بخشی از کتاب گردشگری ترکیبی نو

عواملی که منجر به موفقیت جاذبه‌های گردشگری می‌شود، مدیران یا سازمان‌های مسئول جاذبه‌ها، بازدید‌کننده‌ها و شیوه‌های مدیریت جاذبه‌ها می‌باشند (جدول 2-9). بر این اساس، طیف وسیعی از عناصر وجود دارد که جاذبه گردشگری را تشکیل می‌دهند. در بسیاری از موارد، یک جاذبه زمانی موفق است که حداقل یکی از این ویژگی‌ها را مانند بازار مناسب، قرارگیری در یک موقعیت مناسب، قیمت مناسب را کسب کند.

به‌طورکلی فاکتورهای تأثیرگذار بر موفقیت جاذبه‌های گردشگری شامل موارد زیر است:

  • مهارت‌های حرفه‌ای مدیریت و منابع در دسترس اپراتورها؛
  • نوع جاذبه یا محصول ارائه شده؛
  • تقاضای بازار برای نوع جاذبه یا محصول؛
  • سهولت دسترسی از مسیرهای اصلی و مراکز گردشگری و مناطق مسکونی؛
  • زمان‌های مناسب برای بازگشایی مراکز جاذبه؛
  • تدارک و کیفیت امکانات موجود در سایت گردشگری، از قبیل، پارکینگ، مراکز بازدیدکنندگان، آوزاها و تصنیف‌ها، مغازه‌ها، راهنماها، پذیرایی‌ها، توالت‌ها، سطل‌های زباله، صندلی و تهیه امکانات برای معلولین؛
  • نزدیکی و کیفیت دسترسی به امکاناتی مانند تابلوهای راهنما، محل‌های اقامت محلی، خدمات محلی و دیگر جاذبه‌ها؛
  • کیفیت خدمات از جمله ظاهر، نگرش، رفتار و صلاحیت کارکنان؛
  • خلق و خوی، انتظارات، رفتار و نگرش بازدیدکنندگان؛
  • ارزش پول.

بازار جاذبه‌های گردشگری بسیار رقابتی است و آن دسته از جاذبه‌هایی که در حال توسعه و تحت مدیریت قوی هستند به طور چشمگیری نیازهای گردشگران را بر مبنای مفاهیم نوآورانه و ایجاد یک تجربه احساسی و عاطفی، درک و برآورده می‌کنند.

درک تجربه بازدیدکنندگان یکی از کلیدی‌ترین مفاهیم برای مدیریت جاذبه‌های گردشگری معاصر است. در یک بخش به شدت انعطاف‌ناپذیر یا ناسازگار، ایجاد جاذبه و فضای مناسب برای بازدیدکنندگان حیاتی است. بی‌توجهی به عناصر جاذبه‌های گردشگری، مانند ارائه خدمات

جدول 3-9.  ویژگی‌های عمومی جاذبه‌های گردشگری فرهنگی

طبقه

ویژگی

محصول

مکان

محیط

مقیاس

دسترسی

 جاذبه‌های ساخته شده و یا تسهیلات موجود

جاذبه‌های مکمل انطباق یافته

تجربی

منحصر به فرد بودن

مرتبط با گردشگری

سهولت مصرف

تمرکز بر روی جنه آموزشی و لذت‌بخشی

بازاریابی

موقعیت

 

دارای پتانسیل گردشگری

شناسایی بخش‌های مترقی بازار

مکانی در سلسله مراتبی جاذبه‌ها

چرخه حیات جاذبه گردشگری و توانایی آن برای از سرگرفتن فعالیت

برتری فرهنگی

کاهش ارزش‌های محلی در مقابل ارزش‌های اجتماعی بین‌المللی

نگرش به صنعت گردشگری

چشم‌انداز

توانایی ارزیابی پتانسیل‌های واقعی گردشگری

توانایی اتخاذ یک فلسفه مدیریت بازار یابی برای مدیریت دارایی

 

ضعیف در سرویس‌های بهداشتی یا قیمت‌های بالا و ناعادلانه جاذبه‌ها، پتانسیل آسیب رساندن به تجربه کلی گردشگران را دارد، که هم بر بازدید دوباره و هم بر توصیه‌های آنها برای دیگران برای بازدید آن جاذبه، تأثیرگذار است.

تحقیقات انجام شده در هنگ کنگ توسط مک کرچر، هو و دیوکراس (2004) نشان داد که پنج عامل بر محبوبیت جاذبه‌های گردشگری فرهنگی مؤثر است. جدول 3-9 نشان می‌دهد که توسعه جاذبه، تجربه بازدیدکنندگان و بازاریابی در تعیین شهرت یک جاذبه بسیار مهم‌تر از اهمیت تاریخی آن جاذبه، مردم محلی و ارزش ذاتی می‌باشد. این تحقیق نشان می‌دهد که بازاریابی و مدیریت جاذبه‌ها بسیار حیاتی هستند و ویژگی‌های محصول یا جاذبه ارائه شده به تنهایی برای تعیین کردن تقاضای گردشگری و موفقیت کافی نیست.

چنین یافته‌هایی تنها بر اهمیت درک تجربه‌های بازدیدکننده تأکید نمی‌کند. تجربیات بازدیدکنندگان به احتمال زیاد تحت تأثیر عوامل متعددی هستند، بدیهی است برخی از آنها مستقیماً مرتبط با مقصد گردشگری نیستند، بلکه با خلق و خوی و شرایط شخصی بازدیدکنندگان در ارتباط هستند.

نمودار 6-9 طیف وسیعی از عوامل مؤثر بر تجربه بازدیدکنندگان از جاذبه‌های گردشگری را نشان می‌دهد. شناخت تجارب بازدیدکنندگان یک بعد اساسی از مدیریت جاذبه‌های گردشگری می‌باشد.

با این حال، جاذبه‌های گردشگری منوط به تعدادی از مسائل، تهدیدها و فرصت‌هاست که بر روی مدیریت کارا تأثیرگذار می‌باشد. این فصل به بررسی طیف وسیعی از موضوعات و مسائل مرتبط با مدیریت جاذبه‌های گردشگری می‌پردازد.

مسائل و موضوعات مربوط به مدیریت جاذبه‌های گردشگری

جاذبه‌ها با تعدادی تهدیدات محیط داخلی و خارجی روبرو هستند که هم کیفیت جاذبه ارائه شده، و هم حضور مؤثر و تجربه بازدیدکنندگان را در معرض خطر قرار می‌دهد. در نتیجه، برای مدیران جاذبه‌های گردشگری پیدا کردن یک استراتژی مناسب که قادر به تشخیص این تهدیدها باشد ضروری است، تا با تمرکز بر مدیریت اثرات بالقوه، تلاش گسترده‌ای برای حضور طولانی مدت گردشگران انجام بدهد.

نمودار 6-9.  عوامل تعیین‌کننده تجربه جاذبه گردشگری بازدیدکنندگان

مدیریت برنامه‌ریزی

بینکندروف و پیرس  (2003) در مطالعه جاذبه‌های گردشگری استرالیا به این نتیجه رسیدند جاذبه‌هایی که سطح بالایی از برنامه‌ریزی مدیریت عملکرد و کارایی همراه بوده، سودآورتر هستند و پایه‌های محکم‌تری برای آینده دارند. بر این اساس، بیشتر احتمال دارد که مدیریت یک جاذبه مهم گردشگری، در برنامه‌ریزی درگیر شود. سطوح بالاتر برنامه‌ریزی در جاذبه‌های گردشگری با موارد زیر در ارتباط می‌باشد:

  • تعداد بالاتر بازدیدکنندگان
  • درآمد ناخالص بیشتر
  • دارایی دارای ارزش بیشتر
  • سود کلی بیشتر
  • پذیرش قیمت‌های بالاتر
  • اقامت طولانی‌تر
  • رشد بهتر
  • اعتماد به نفس بیشتر

همانند تمام فعالیت‌های تجاری مدیران جاذبه‌های گردشگری بایستی در مورد اینکه چه فعالیت‌هایی در آینده ضروری خواهد بود، شناسایی اهداف، مقیاس زمانی، بودجه و اجرای پروژه تصمیم‌گیری کنند. برنامه‌ریزی پشتیبانی با توجه به ماهیت پویای بخش جاذبه گردشگری برای تداوم طولانی مدت جاذبه بر اساس تجدید و نوآوری، ضروری است که در فصل بعدی مورد بحث قرار خواهد گرفت.

اثرات محیطی

پیامدهای محیط‌‌زیستی ناشی از افزایش تعداد بازدیدکنندگان جاذبه‌های گردشگری مسائل متعددی را برای مدیران جاذبه‌های طبیعی و انسانساخت به وجود آورده است. به عنوان مثال اثر باستانی مانند دیوار هادریان که در مجاورت مرز انگلستان و اسکاتلند قرار دارد 400 هزار گردشگر که با پای پیاده مسیر امتداد دیوار را طی می‌کنند پذیرا می‌باشد، این اثر یکی از جاذبه‌های منحصر به فردی است که در حال حاضر در معرض تهدید گردشگری قرار دارد.

بنای جاذبه‌های گردشگری به تنهایی پیامدهای محیط‌‌زیستی را به دنبال ندارد، اگرچه برخی از جاذبه‌های گردشگری به طور یقین هدفشان کمک به حفظ محیط زیست می‌باشد، مانند SSC در شمال برویک در شمال انگلستان. جاذبه‌های طبیعی و جاذبه‌های ساخته شده در مقابل اثرات بازدیدکنندگان آسیب‌پذیر نشان می‌دهند، و همچنین مراکز مذهبی یا مقدس در مقابل این اثرات به مراتب آسیب‌پذیرتر هستند.

جراد، فیالو لیسک طیف وسیعی از این اثرات جاذبه‌ها را شناسایی کرده‌اند که در جدول 4-9 نشان داده شده و می‌توان مشکلات دیگری از قبیل تولید زباله را به این اثرات اضافه نمود.

جدول 4-9.  اثرات محیط‌‌زیستی مرتبط با جاذبه‌ها

ازدحام بیش از حد

به‌طورکلی ازدحام بیش از حد در بخشی از یک سایت گردشگری مشکل جدی‌تر از ازدحام بیش از حد در کل یک سایت محسوب می‌شود. این موضوع بیشتر در جاذبه‌هایی که برای جا دادن به روند مداوم بازدیدکنندگان طراحی نشده‌اند مانند قلعه‌ها نمود دارد.

فرسایش

فعالیت‌های که منجر به فرسایش و فرسودگی می‌شوند اغلب ناخواسته هستند. فرسایش پیاده‌رو، نقاشی‌ها شامل همه آثار هنری دست‌ساز، کنترل رطوبت و دما، دست کثیف روی کابینت‌های شیشه‌ای، دیوار و پنجره‌ها، سایش فرش، نمونه‌های از این مورد است.

ریختن اشغال، خرابکاری و سرقت

این رفتارها معمولاً عمدی است. کونیل (2004) نشان داد که اعمال دزدی از جاذبه‌های باغی دارای طیفی از کندن گیاهان تا سرقت‌های حرفه‌ای و سازمان یافته مجسمه‌های با ارزش است.

حمل و نقل- مربوطه

بسیاری از بازدیدکنندگان با ماشین یا اتوبوس وارد می‌شوند در نتیجه به محل‌های برای نگهداری و پارک کردن وسایل نقلیه نیاز دارند. دسترسی به مسیر می‌تواند یک مسئله بزرگ باشد. جایی که پارکینگ سایت گردشگری محدود است ممکن است وسایل نقلیه بازدیدکنندگان در نواحی مسکونی اطراف پارک شوند یا ممکن است برای اموال خصوصی همسایه‌ها مزاحمت ایجاد کنند. ترافیک وسایل نقلیه همچنین باعث آلودگی هوا، سر و صدا و اثرات بصری، و همچنین صدمه به حریم‌ها و افزایش خطرات ایمنی جاده‌ها می‌شود.

رفتار

اغلب برخورد جامعه محلی و بازدیدکنندگان می‌تواند مشکل‌ساز باشد (فصل 21 مراجعه شود). در رابطه با جاذبه‌ها، ممکن است حضور بازدیدکنندگان به نحوی مثبت و یا منفی تلقی شود. اگر یک جاذبه بازدیدکنندگان را تشویق به سیاحت در منطقه محلی و خرج نمودن پول در کسب و کارها و فعالیت‌های اقتصادی محلی نماید به‌طورکلی ممکن است تأثیر مثبتی داشته باشد. جاذبه‌ها می‌توانند اشتغال را برای مردم محلی ایجاد کند. در جایی که بازدیدکنندگان به سادگی در محل جاذبه حضور پیدا می‌کنند و سود کمتری برای جامعه محلی دارند احتمالاً نگرش متضادتری برای توسعه وجود دارد. جایی که فعالیت‌های گردشگران، زندگی مردم محلی را مختل می‌کند مداخله مدیریت بازدیدکنندگان برای کاهش دادن عملی این مشکلات مورد نیاز است.

اثرات بازدیدکنندگان

درحالی‌که برای حفاظت از منابع و یا ارائه اطلاعات استفاده از تکنیک‌های مدیریت گردشگری به‌ویژه برای آثار میراث فرهنگی و مناطق طبیعی، حیاتی است، ممکن است در لذت بردن بازدیدکنندگان از این جاذبه‌ها اخلال ایجاد کند. چنین ابزارهایی عبارتند از تابلوهای تفسیر، محدوده طناب‌ها (گروه پاسبان‌ها که محل را احاطه کرده‌اند).

فصلی بودن

در بسیاری از نقاط جهان، فصل سفر مسئله‌ای قابل توجه برای گردشگری (به فصل 3 مراجعه شود) است، به‌ویژه این مسئله در بخش جاذبه‌های گردشگری بسیار مهم است. در اسکاتلند در سال 2003 حدود 68 درصد بازدید از جاذبه‌ها بین فصل‌های آوریل و سپتامبر اتفاق افتاده است، در عوض 38 درصد از بازدیدها به تنهایی در دوره جولای تا سپتامبر رخ داده است. این سفرها شامل بازدید از آثار و یادمان‌های تاریخی، خطوط راه‌آهن قطارهای بخار، جاذبه‌های صنعتی/ پیشه‌وری و آن دسته از جاذبه‌هایی می‌شود که به طور فصلی پذیرای شمار زیادی از بازدیدکنندگان است.

مکان‌های مذهبی و پارک‌های محلی کمترین فشار را از جانب بازدیدکنندگان تحمل می‌کنند، اینها بیشتر مورد استفاده مردم محلی قرار می‌گیرند. فشار ناشی از گردشگری فصلی بر جاذبه‌های گردشگری واقع در شهرها کمتر از جاذبه‌های واقع در حومه‌ها است. اسکاتلند نمونه بارزی در این زمینه است.

به عنوان مثال، در اسکاتلند، تعداد بازدیدکنندگان جاذبه‌های گردشگری در شهرهای گلاسکو و ادینبورگ تغییرات کمی را درطول سال، در مقایسه با مناطق مرتفع و جزایر غربی که وابسته به الگوهای بسیار قوی‌تری از بازدیدهای فصلی هستند نشان می‌دهد. بر طبق اظهارات گولدینگ (2003) دو تأثیر بسیار مؤثر جاذبه‌های گردشگری فصلی عبارتند از:

  • مسائل مربوط به نیروی انسانی
  • هزینه‌های استخدام و مشکلات آن
  • هزینه آموزش و توسعه
  • تعهد به کارمندان فصلی
  • از دست دادن کارکنان آموزش دیده در پایان فصل گردشگری
  • استفاده از ظرفیت
  • فصل اوج بهره‌برداری و اثرات متعاقب آن
  • افزایش و کاهش در جریان وجوه نقد و درآمد، و بالقوه برای جلوگیری از سرمایه‌گذاری با توجه به خطرات ناشی از بازپرداخت دراز مدت

واکنش‌هایی مدیریتی چند فصلی به طور گسترده‌ای برای جاذبه‌های گردشگری استفاده می‌شود. که این خدمات عبارتند از:

  • استفاده از اوج فصول رونق گردشگری به واسطه توسعه بیشتر منابع برای ایجاد حداکثر درآمد بالقوه و استفاده از فصولی که دارای حداقل گردشگر هستند برای توسعه کسب و کار یا انجام تعهدات تعمیر و نگهداری و نوسازی
  • گسترش این زمان (فصل رونق گردشگری) از طریق توسعه و گسترش محصول، از جمله رویدادها و جشنواره‌های جامعه محلی، شرکت در رویدادها، استفاده از جاذبه‌های بیرونی و ارتقاء جاذبه برای ساکنان محلی و ایجاد گروه‌های آموزشی. ابتکاراتی است که با هدف گسترش قلمرو فعالیت‌های فصلی انجام می‌شود، اغلب این برنامه‌ها هنگامی به کارآیی مطلوب دست می‌یابند که بتوانند شماری از جاذبه‌ها و خدمات گردشگری را برای فرصت‌های اوقات فراقت غیر فصلی معرفی کنند. این اقدامات به افزایش آگاهی گردشگران از مکان‌هایی می‌انجامد که می‌توانند در هر فصل خدمات پذیرایی مناسب را ارائه دهند.

برای ادامه، به کتاب مراجعه کنید.

کتاب‌های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *