بخشی از کتاب توسعه گردشگری روستایی
توسعۀ گردشگری در نواحی روستایی
مفهوم گردشگری روستایی و فرهنگهای محلی، موضوع سند سال 1994، راهبردهای گردشگری روستایی و توسعه بود. هدف این سند بررسی گردشگری روستایی بهعنوان راهبرد بالقوهای جهت خروج نواحی روستایی از زوال بود. با افزایش تغییر در تقاضای گردشگری از مقاصد رایج گردشگری- استراحتگاهها، سواحل و مراکز بزرگ فرهنگی- به نواحی روستایی، لازم است تا مفهوم آن را دقیقتر بررسی کرده و قابلیت آن را برای بهرهمندی نواحی روستایی مورد سنجش قرار دهیم. گردشگری روستایی چیز جدیدی نیست اما همانند گردشگری بهصورت عام، تا اواسط قرن بیستم مخصوص طبقه ثروتمند و متنفذ بود که از آن بهعنوان روشی برای فرار از رکود و استرس صنعتی شدن بهره میبردند. از آن زمان تاکنون تعداد بازدیدکنندگان از نواحی روستایی رو به فزونی گذاشته است، زیرا گردشگری از قید استراحتگاههای خاص رها شده و به شهرهای کوچک و نواحی به معنای واقعی "روستایی" کشیده شده است.
روستا تقریباً همیشه بهعنوان یک موضوع مهم در نظرگرفته میشود و واجد ویژگیهای بسیار ارزشمند و شایستۀ حفاظت است. در حالی که شرایط جهانی بهمرور در حال شهری شدن است، بسیاری از صاحب نظران بر این باورند که باید بر اهمیت حفاظت بهعنوان یکی از تفاوتهای کلیدی بین شهرها و حوزههای روستایی تأکید کرد. این اظهار نظر برای نواحی روستایی پذیرای گردشگری بسیار مهم است، زیرا این قابلیت آنها در ارتباط با تفاوتها و مزیت رقابتی آنها است.
سازمان همکاری و توسعۀ اقتصادی معتقد است که گردشگری روستایی باید:
- در نواحی روستایی انجام شود؛
- از نظر کارکردی روستایی باشد، بر مبنای ویژگیهای نواحی روستایی شکل گیرد، مشاغل کوچکمقیاس ایجاد کند، در آن فضای باز و تماس با طبیعت و فضای طبیعی، میراث فرهنگی، جوامع و الگوهای سنتی مورد نظر قرار گیرد.
- از نظر ساختمانها و سکونتگاهها در مقیاس روستا باشد، بنابراین کوچکمقیاس باشد.
- ویژگی بومی داشته باشد، بهآرامی و منسجم رشد یابد، و با خانوادههای ساکن مرتبط باشد. بهتر است که عمدتاً تحت کنترل جامعۀ محلی قرار داشته باشد و در درازمدت توسعه یابد.
- پایدار باشد. توسعۀ آن باید به پایداری ویژگیهای خاص روستایی آن منطقه کمک کند و باید توسعۀ آن در استفاده از منابع منطقه دارای پایداری باشد. گردشگری روستایی به جای آن که بهعنوان ابزاری برای توسعه و شهری شدن به کارگرفته شود، باید بهعنوان ابزاری بالقوه برای حفاظت و پایاری مد نظر قرار گیرد.
- به شکلهای مختلف نشاندهندۀ الگوی پیچیده محیط، اقتصاد و تاریخ روستایی باشد.
بخش عمدۀ جمعیت 33میلیوننفری کشور کانادا در چهار ناحیۀ کلانشهری تورنتو، مونترآل، کلگری و ونکوور زندگی میکنند. زمانی که ما از گردشگری در بیشتر نواحی کانادا سخن میگوییم، خصوصاً در کانادای آتلانتیک، چمنزارها و دیگر مناطق با جمعیت متفرق، عموماً در حال بحث دربارهۀگردشگری روستایی هستیم. بر مبنای این مطالعه، هر چهار مورد مطالعاتی که در این کتاب مورد بحث و بررسی قرار گرفتهاند، میتوانند بهعنوان مقاصد گردشگری روستایی در نظرگرفته شوند. از دیدگاه سازمان همکاری و توسعۀ اقتصادی (1994) مراحل تحول گردشگری روستایی، از دو دیدگاه در مورد نقش آن شکلگرفت. اول این که گردشگری روستایی برابر با گردشگری مزرعه است (و بهشکل غیرقابلانکاری یک شکل مخصوص کالایی شدن فرهنگ است) و دوم اینکه تنوع در گردشگری در سطح جهانی موجب حفظ زراعت میشود. گردشگری کشاورزی فقط نوعی از گردشگری روستایی است. دیگر نواحی روستایی که در این کتاب مورد بحث قرار خواهندگرفت، کشاورزیمحور نیستند، در حالیکه دارای گردشگری بسیار پررونق یا دارای توسعۀ مناسب و مطلوب هستند.گروه برنامهریزی اقتصادی کانادا (2000) در یک گزارش مشورتی اظهار داشت که در بسیاری از جوامع ساحلی (مانند لوننبرگ، کانسو و نواسکاتیا) که از رکود صنعت شیلات رنج میبرند، گردشگری یک فعالیت اقتصادی نوین و حیاتی است، که اجزای اجتماع محلی یعنی مردم، میراث فرهنگی و ویژگیهای منحصربهفرد آنها را احیا میکند. به عبارت دیگر این کار از طریق کالا شدن فرهنگ صورت میپذیرد. این گزارش ادامه میدهد که برای بسیاری از جوامع کوچک و نواحی روستایی، گردشگری فقط بهعنوان یک عامل اشتغالزا اهمیت ندارد، بلکه یکی از بخشهای جدیدی است که در روستاها در حال رشد بوده و فرصتهای شغلی جدید ایجاد میکند.