بریده‌های کتاب

آموزش کارآفرینی

اگر آموزش کارآفرینی به درمانی برای رکود یا کاهش فعالیت اقتصادی در کشورهای توسعه‌یافته و درحال توسعه تبدیل شود، امری مدرن محسوب می‌شود.
طبق گفته‌ی نیک وکابت (2013) آموزش کارآفرینی در نقطه‌ی اوج خود است. این امر در طی 30 سال گذشته به‌سرعت درحال افزایش است، به‌طوری‌که نقل‌قول بالا نشان می‌دهد این بسیار شگفت‌انگیز است. بااین‌حال، تحقیق درمورد آموزش کارآفرینی به‌سرعت ادامه نیافته است. درواقع، طبق نظر اجتنر (1995) نظارت قابل‌توجهی بر عدم موفقیت در آموزش و پرورش گردشگری به خوداشتغالی وجود دارد. ما هنوز نمی‌دانیم چه باید آموزش داده شود و چگونه باید آموزش داده شود و چگونه ممکن است ارزیابی شود. یکی از مسائلی که پیشرفت در آن ایجاد شده است پاسخ به این سؤال است که آیا کارآفرینی درواقع می‌تواند تدریس شود، که درحال‌حاضر به‌نظر می‌رسد تا حد زیادی حل و فصل شده است (نگاه کنید به فصل 7).
آموزش کارآفرینی (EE) نک و کوبرت (2018)، ‌به‌عنوان توسعه‌ی ذهنیت مهارت مجموعه و تمرین لازم برای شروع شرکت‌های جدید تعریف شده است. آنها به برجسته‌سازی سرمایه‌گذاری اشاره می‌کنند. همچنین تصدیق می‌کنند که آموزش کارآفرینی باید مهارت‌های زندگی لازم برای زندگی مثبت را یاد دهد یا حتی اگر یک کسب‌وکار را شروع نکند، تحویل دهد. ما استدلال می‌کنیم که آموزش کارآفرینی ‌باتوجه‌به آموزش کارکنان گردشگری به یک بازار کار فارغ‌التحصیل بامهارت و ذهنیت کارآفرین نیاز دارد. منعطف بودن شیفت‌های بازار کار که در آن وفاداری به یک شرکت دیگر ‌به‌عنوان یک داده در روابط کوتاه‌مدت کاری در سراسر مبادله مزایا و مشاغل ساخته شده است در دوران محدود یا بدون محدودیت شغل که در آن برآورده شده است.
برای مثال: تقریباً نیمی از کارکنان در انگلستان پس‌از تصمیم‌گیری درمورد کار حرفه‌ای خود آن را ترک نمی‌کنند تا بازنشسته شوند. فارغ‌التحصیلان گردشگری که می‌توانند اندیشه‌های کارآفرینی را نشان دهند، در یک مزیت متمایزند. گسترش آموزش عالی در سراسر جهان موجب نگرانی‌هایی درمورد عدم مشارکت جوانان شده است، بسیاری از کسانی که ادعا می‌کنند که برای کارهای سنتی گردشگری واجد شرایط هستند. بحث‌هایی مربوط به اینکه این ترس‌ها توجیه شده‌اند یا خیر، وجود دارد. مطمئناً درست است که دولت‌ها برای مدتی در نظر دارند که راه‌های غیرسنتی را برای اشتغال فارغ‌التحصیلان ترویج کنند، به‌جز اینکه ازلحاظ تمرکز بخش یا اندازه‌ی شرکت در نظر گرفته شوند. یک راه جایگزین خوداشتغالی و شروع کسب‌وکار جدید است.
بخش عمده‌ای از ادبیات مربوط به آموزش کارآفرینی بر آمادگی افراد برای راه‌اندازی کسب‌وکار تمرکز دارد. به‌معنای واقعی کلمه، صدها مطالعه وجود دارد که سعی کرده‌اند تأثیر آموزش‌های کارآفرینی را در این خصوص، بررسی کنند. نبی و همکاران (2017) بیش‌از 100 مطالعه درزمینه‌ی آموزش کارآفرینی در آموزش عالی انجام دادند و چهار معیارهای خروجی گسترده را تعیین کردند:
نگرش درخصوص کارآفرینی؛
مهارت‌ها و دانش/ مکان‌سنجی/ نیت کارآفرینی؛
شروع کسب‌وکار واقعی؛
موفقیت استارت‌اپ‌ها و تأثیرات اجتماعی گسترده‌تر این استارت‌اپ‌ها.
آنها تأیید کردند که مطالعات اندکی درمورد جزئیات مدرک تحصیلی کارآفرینی که مورد تحقیق قرار گرفته‌، صورت گرفته است. آنها همچنین تأکید قوی کردند بر معیارهای پیامدهای نرم به‌جای اقدامات سخت که مرتبط با عملیات تجاری بودند. این تمرکز بر معیارهای قابل‌انعطاف، به‌ویژه اهداف کارآفرینی به دلایل عملی و نظری قابل درک است. درعمل تحویل آموزش کارآفرینی در HE بعید است که به نتایج فوری سخت برسد. بعضی از دانش‌آموزان آموزش کارآفرینی، ممکن است بلافاصله شروع به کار کنند. بعضی دیگر، بعد‌از فارغ‌التحصیلی، ولی اکثریت سال بعد‌از فارغ‌التحصیلی شروع به کار می‌کنند.
شناسایی این نتایج مستلزم یک رویکرد زمانی بلندمدت و صبر است. اهداف، بهترین پیش‌بینی‌کننده‌ی رفتارند. به‌هرحال، رفتار بلافاصله به‌خاطر عقب‌ماندگی همیشه مشاهده نمی‌شود و تمرکز روی اهداف است. دو مدل بعد به‌طور عمده در تحقیق درمورد اهداف کارآفرینی استفاده شده است (و گاهی اوقات سازگار و موافق است): نظریه‌ی رفتار آجزین و مدل شاپرو از رویداد کارآفرینی. درحقیقت، این مدل‌ها در ادبیات محدود گردشگری، درمورد اهداف آموزش کارآفرینی، مورد استفاده و بحث قرار گرفته‌اند. هردو مدل که تا حدی همپوشانی دارند، در توضیح توسعه‌ی نیت کارآفرینی موفق بوده‌اند. بنابراین ممکن است ‌به‌عنوان کمک به توسعه‌ی آموزش کارآفرینی در خدمت اهداف خود باشند.
مدل بر روی امکان‌سنجی درک، مطلوبیت درک‌شده و تمایل به عمل کردن ‌به‌عنوان فرایندی برای هدف کارآفرینی تمرکز دارد. تئوری آجزن رفتار کنترل‌شده بر نگرش‌های شخصی، نسبت‌به رفتار تمرکز، دارد. هنجارهای اجتماعی درک‌شده مربوط به رفتار و کنترل رفتاری درک ‌شده است. دراین‌صورت، آموزش کارآفرینی ممکن است درصورت افزایش نگرش مثبت به آن، اهداف کارآفرینی را تحریک کند (مطلوبیت درک‌شده) و اگر دانش‌آموزان را برای چالش‌های لازم برای موفقیت در ایجاد یک سرمایه‌گذاری آماده کند (قابل درک بودن)، این امر همچنین می‌تواند نیات و اهداف کارآفرینی را تحریک کند. درصورتی‌که می‌تواند دانش‌آموزان را در برآورده ساختن هنجارهای اجتماعی منفی نسبت‌به کارآفرینی کمک کند و اگر می‌تواند سظح بالایی از اعتمادبه‌نفس را در دستیابی به رفتار هدف (کنترل رفتار درک‌شده/ تمایل به عمل) تحریک کند.
آموزش کارآفرینی که فراتر از آن است، اما همچنین ایجاد سرمایه می‌تواند برای آینده‌ی بخش گردشگری مهم باشد. ما ‌قبلاً به محیط کسب‌وکار پویا اشاره کردیم که به افراد نیاز دارد تا اثربخشی ذهن کارآفرین را نشان دهد. این افراد در همه نوع شرکت‌های گردشگری، چه قدیمی و چه تازه‌تأسیس، مورد نیازند. علاوه‌بر این، موانع ایجاد بنگاه‌های گردشگری نسبتاً کم هستند، بنابراین به‌طور مرتب سیاست‌گذاران ‌به‌عنوان بخش انتخابی، برای تنوع بخشیدن به روستاها و کاهش فقر در آنها، آموزش کارآفرینی را ابزاری قدرتمند می‌دانند.
چگونگی توسعه‌ی آموزش کارآفرینی برای گردشگری هم‌چنان یک مسئله‌ی مهم است که مربیان گردشگری باید به‌نفع دانشجویان/ فارغ‌التحصیلان این صنعت در نظر بگیرند. شواهدی از آنچه مؤثر است، منتشر شده است و به آنچه تلاش می‌کند و به دست می‌آید بستگی دارد. بنابراین ما نمی‌توانیم بحث کنیم که یک رویکرد لزوماً بهتر از دیگری است. اما این رویکرد به آموزش کارآفرینی باید ‌باتوجه‌به شرایط سازگار شود و ممکن است به‌طرز شایسته‌ای، بتوان تعدادی از رویکردها را اتخاذ کرد.
بینش و نگرش در کارآفرینی آموزشی شامل رویکردهای زیر است:
مدل عرضه با تمرکز/ روش‌های تولید، مثل سخنرانی‌ها، خواندن؛
مدل تقاضای تمرکز بر روش‌های شخصی/ مشارکتی (‌برای مثال، جست‌وجوهای تعاملی/ شبیه‌سازی‌ها)؛
مدل صلاحیت ‌باتوجه‌به روش‌های ارتباطی، بحث و تولید (‌برای مثال، بحث‌ها، اوراق بهادار)؛
مدل ترکیبی (‌برای مثال، ترکیبی از مدل‌های بالا).
آموزش کارآفرینی در گردشگری می‌تواند عناصری از تمامی رویکردهای بالا را شامل شود، یعنی با مدل ترکیبی هماهنگ شود، زیرا تمرکز بر کارآفرینی است.
ما بااین‌حال استدلال می‌کنیم که که باید به دانش‌آموزان فرصت‌هایی داده شود تا دست‌های خود را کثیف کنند، که ممکن است شامل ارائه‌ی خدمات مشاوره به گردشگری موجود باشد. شرکت‌هایی هستند که سعی می‌کنند کسب‌وکار خود را در چارچوب پارامترهای تعیین‌شده به‌کمک مؤسسه‌ی آموزشی راه‌اندازی کنند یا از نرم‌افزار شبیه‌سازی برای ایجاد شرکت استفاده کنند.

نویسندگان و مولفان مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *